بوشهری ها / کیوان حیدری ، سودابه زیارتی | صحنه گردانی در مکانی چون تالار وحدت آسان نیست آن هم وقتی دختری نی انبان به دست و کم سن و سال از خطه همیشه محروم جنوب پابه این صحنه می گذارد. اما گویی مردم این خطه آمده اند تا ثابت کنند دریای استعدادشان به وسعت خلیج همیشگی فارس گسترده است. دختر بوشهری داستان ما اما با همین ادعا و اعتماد به نفس روی صحنه می آید و خیلی زود شروع می کند و با اولین نفسی که در نی می دمد خبر از یک غوغا می دهد و به واقع هم معجزه نی انبان در دستان لیانای جنوب همراهی بی نظیری را رقم می زند.
حال او اینجاست. پس از یک روز هماهنگی، دقیق و سر وقت زنگ دفتر را به صدا در می آورد. دختر نی انبان زن تالار وحدت اکنون درست رو به روی ما نشسته و با همان چهره خندان می خواهد به چالش مصاحبه ای قدم بگذارد که قرار نیست به سختی اجراهایش باشد.
آیا لیانا نیانبان را بهخاطر پدرش انتخاب کرده است؟
بهطور قطع پدر برای انتخاب این ساز بسیار تاثیرگذار بود و من از کودکی بهنوعی بااین ساز بزرگ شدم و حتی شرایط طوری بود که اگر مریض هم میشدم مرا در میان گروه موسیقی در حال تمرین میگذاشتند تا بهبود پیدا کنم. در هر صورت این هنری است که پدرم آنرا عاشقانه دوست داشته و این علاقه به من هم انتقال پیدا کرده، به طوریکه من همیشه به پدر میگویم درست است که تو پسر نداری، اما من هستم و راه هنرت راادامه میدهم. جدااز تمام این موارد، خودم هم علاقه زیادی هم به این ساز و هم فرهنگ بومی دیارم دارم و تلاش دارم به علت همین علاقهام از این موسیقی استفاده کرده تا این فرهنگ غنی را به مردم کشورم و نیز به دنیا معرفی کنم. درواقع میتوان گفت که علاقه به پدرم، علاقه به ساز و سپس علاقه به شهر و موسیقی بومی بوشهر عواملی هستند که باعث انتخاب نیانبان شدند.
با این اوصاف قصد داری که یک کپی از محسن شریفیان با همان کنشها و خلاقیتهایی که در حوزه موسیقی خود دارد باشی یا نه؟
به علت جایگاه بالایی که پدرم به خصوص در ذهن من دارد، ابتدا کارباید بتوانم به یک کپی از پدرم برسم و واقعا دوست دارم از هر داشتهای که او از موسیقی دارد، من نیز کمی از آنرا داشته باشم. اما آنچه که هم در ذهن من و هم پدر می گذرداین است که نیانبان را جهانیتر کنیم. چون الان ما نیانبان «بگ پایپ» را داریم که در دنیا بیشتر از بقیه شناخته شده است و در کنار دیگر نمونههای زیادی از نیانبانها که در فستیوالهای جهانی معرفی شده است، پدرم سعی دارد که نیانبان خودمان که همان نیانبان ایرانی است را در سطح جهانی معرفی کند.
در این راه هدف گذاری تو چه قله ای را نشانه رفته است؟
من شخصا دوست دارم در آینده و پس از اتمام تحصیلات آکادمیک خود و تقویت بیشتر زبان انگلیسی به برگزاری ورکشاپهای تخصصی در این زمینه در اقصی نقاط دنیا بپردازم و از این طریق به معرفی بیشتر نیانبان ایرانی در دنیا کمک کنم تا بهنوعی تاریخچه این ساز را همانطور که «بگپایپ» به شهرت جهانی رسیده است، به دنیا نشان دهم.
قبول داری که موسیقی زبان گفتگو و آشنایی فرهنگهای مختلف است؟
در اصل هنر این ویژگی را دارد. همانطور که ریاضی زبان خاص خود را دارد، موسیقی نیز زبانی مخصوص دارد و ابزار مهمی در معرفی فرهنگها به یکدیگر است.
آیا نیانبان ظرفیت تلفیقشدن با سازهای دیگر را دارد؟
صد در صد. اگر به آلبوم دینگومارو و کارهای جدید پدرم گوش کرده باشید، متوجه میشوید که صدای نیانبان با پیانو و کمانچه و برخی سازهای دیگر تلفیق شده است.
شما قصد دارید که در این زمینه نوآوری و خلاقیت داشته باشید؟
خلاقیت باید در همه کارهایی که انجام میدهیم و بهویژه در هنر و موسیقی وجود داشته باشد زیرا خواستههای مردم روز به روز تغییر میکند و آنها دوست دارند کارهای جدید ببینند و بشنوند. بنابراین بدون خلاقیت و نوآوری آنها کمکم از هنرمندشان رویگردان شده و از علاقه شان کاسته میشود.
هنوز هم در باور عموم موسیقی جنوب را موسیقی جشن می دانند؟
به شخصه باور دارم ما از این مرحله در موسیقی بوشهر عبور کردهایم که بگوییم این نوع از موسیقی تنها در جشنها استفاده میشود. بنابر همین تفکرات من میخواهم به مرحلهای برسم که این دست تلفیقات، خلاقیتها و ... را به صورتی انجام داده تا علاوه بر توجه به علایق مخاطبانم، موسیقی جنوب و به خصوص بوشهر را به عنوان عضوی کوچک به جایگاه واقعی اش نزدیک کنم.
هرچند که «ما نمیخِیم عقب بریم!» اما لیانا شریفیان از چه زمان نیانبان را در دست گرفت؟
قضیه به زمانی بر میگشت که ما برای زندگی دوباره به بوشهر برگشتیم. زیرا من از بچگی همراه با خانواده در تهران زندگی میکردم اما همیشه دلتنگ بوشهر بودم؛ خاک بوشهر دامنگیر است و این دلتنگی ها و نا آرامی های من باعث برگشتن ما به بوشهر شد. همان موقع، یعنی حدود دوازده سالگی بود یک روز در اتاق داییام نشسته بودم که پدرم یک نی تکی دستم داد و یک اسپری رنگی. گفت که روی دیوار تاریخ این روز را بنویسم تا فراموش نکنم از چه روزی این ساز را دست گرفتم. آنوموقع هنوز نمیدانستم که آیا علاقه ای به زدن نیانبان دارم یا خیر. از همان روز هم به صورت منظم ادامه ندادم. علاقه بیشتری به ریاضیات داشتم تا آنجا که فکر میکردم مهندس فیزیک هستهای میشوم و در نیروگاه اتمی مشغول به کار میشوم. اما در این میان باز هم بهعلت علاقه ذاتی تمرین میکردم و این تمرینها ادامه پیدا کرد، جدی شد و به تالار وحدت رسید که پدر اجازه داد تا اجرا کنم.
انتخاب نیانبان توسط لیانا باتوجه به اینکه پیش از این نیز موسیقی بوشهر در میان زنان جایگاه بوده، نوعی تابوشکنی محسوب می شود ؟
بله. البته ادعا نمیکنم و هیچ زمانی نیز ادعا نکردهام که اولین زنی هستم که نیانبان را دست گرفته و نواختم اما شاید اجرای من در تالار وحدت با توجه به بازتاب آن در فضای مجازی نوعی تابوشکنی بود. باید قبول کنیم که این ساز از گذشته بهعنوان سازی مردانه شناخته شده و نواختن آن توسط یک زن تا حدی تابوشکنی محسوب میشود. اما خوشحالم که میبینم پس از آن اتفاق واجرای تالار وحدت، استقبال زنان از نوازندگی نیانبان بسیار زیادتر شده و بانوان زیادی این مسیر را هموارتر می بینند.
اجرای تالار وحدت پیشنهاد پدر بود؟
(با خنده)بله خب اگر پدر نخواهد که هیچ اتفاقی نمیافتد.
مسئولان برگزار به گروه ایراد نگرفتند؟ چون ظاهرا این بخش از اجرا در سین اجراها نبوده است.
راستش ایراد گرفتند. البته اجرای روز اول با خودم هم از قبل هماهنگ نشده بودو من رفته بودم تا جناب خان (محمد بحرانی) را ببینم. البته قرار بود در روز دوم روی صحنه بروم ولی راستش خودم اصرار داشتم که از اجرای روز اول شروع کنم. اما خب پدر قبول نکرده بود و درست زمانی که پدر در حال معرفی اعضای گروه و هنرمندان حاضر بود و من هم در کنار مردم مشغول تشویق و کفزدن بودم، پدر من را هم صدا زد. خیلی جا خورده و شوکه شده بودم اما خیلی زود به خودم مسلط شدم و 2 دقیقه بعد هم روی سن بودم و اجرا کردم.
پدر از اجرای تو راضی بود؟
حقیقتا پدر از نظر فنی زیاد به من ایراد میگیرد و اگر خیلی خوب هم اجرا کنم، از من تعریف نمیکند و دلیل هم دارد. زیرا میخواهد که من تلاشم را بیشتر کنم.
واکنشها نسبت به اجرای تالار وحدت چطور بود؟
شاید چیزی که همیشه تنم را میلرزاند، اجرا در تالار وحدت است. حتی همان زمان هم که اجرا میکردم اصلا تصور نمیکردم با اینهمه حمایت و واکنش مثبت مواجه شوم.اما پس از اتمام اجرایم،پیامهای تبریک و مثبتی گرفتیم و خیلی از دوستان تشویقم میکردند که ادامه بدهم. این باعث شد که بدانم در مسیر درستی قرار گرفتم و نباید به عقب برگردم یا جا بزنم.
فکر میکنی چون لیانا شریفیان بودی، بیشتر دیده شدی یا به واسطه نواختن نیانبان توسط یک زن؟
به طور قطع به خاطر ساز زدنم بوده است زیرا هنر باعث بهتر دیدهشدن میشود و الان فکر میکنم باید با تمام نیرو و انرژی جلو بروم. این رسالت من است و با خودم فکر میکنم اگر آنرا رها کنم، چه کسی هستم جز یک آدم معمولی؟! همین الان هم خیلی از هنرمندان به من میگویند که کارت بسیار سخت شده و انتظار مردم هر چه جلوتر میروی بیشتر میشود. به خاطر همین هم هروقت کاری از خودم منتشر میکنم آنرا با وسواس انتخاب کرده و همه جوانب آن را در نظر میگیرم و حتی به این فکر میکنم که قدم بعدیام چیست.
روز چند ساعت تمرین میکنی؟
تمریناتم زیاد منظم نیست، به ویژه امسال که کنکور داشتم. اما حداقل روزی 2 ساعت را تمرین میکنم. به هرشکل از این سمت هم چون استاد نیانبان من پدرم است و مشغله زیاد دارد واغلب در سفر و رفت و آمد است، شرایط سخت تر می شود. بنابراین زمانی هم که میآید تمرینها بسیار فشرده انجام میشود. اما در کل فکر میکنم تمرینهایم هنوز هم کم است و باید وقت بیشتری بگذارم.
کلا فکر میکنی میانه نسل شما با نظم، خطکشی و چارچوب چطور است؟
دیگران را نمیدانم اما من خطکشی و چارچوب و خط قرمزهایی را که به نفعام است را قبول و به آنها علاقه دارم.
بعد از اجرای تالار وحدت، سه بار دیگر هم از اجرای لیانا شریفیان رونمایی شد؛ جناب خان، تولد و کلیپ حمایت از روحانی. کدام را از همه بیشتر دوست داشتی؟
تالار وحدت؛ بهترین جایی بود که یک نوازنده میتواند ساز برند. حس خودم هم در آنجا از همیشه بیشتر و بهتر بود. کلیپ حمایت از روحانی را هم دوست داشتم.
کلیپ حمایت از روحانی ایده چه کسی بود؟
تمام کار از صفر تا صد ایده محسن شریفیان بود. حدود یک ماه در حال تمرین روی این کار بودیم. در آن حین اما سفری در پیش داشت که قبل از آن چند آهنگ را به من داد تا تمرین کنم. یکی از آنها آهنگ «یلِّا یلِّا» بود. وقتی برگشت آهنگها را برایش زدم. این آهنگ را که برایش زدم، سکوت کرد. بعد دوباره زدم باز سکوت کرد و من دوباره فکر کردم که اشتباه زدم. وقتی خواستم آهنگ بعدی را برایش بزنم، متوجه شدم که دارد روی این آهنگ فکر میکند و به این نتیجه رسید که همین آهنگ مناسب کلیپ حمایت از روحانی است. در آخر تغییراتی را در آن داد و کلیپ ساخته شد. کار هم کاری از سر علاقه و به قولی دلی بود.همه عواملی هم که برای تولید آن در کنار ما قرار گرفتند، بدون هیچ چشمداشت مالی کار کردند و عاشقانه هم کار کردند.
با موسیقی و زنان بوشهر در گذشته چقدر آشنا هستی؟
اتفاقا از چندی قبل در مورد این مساله شروع به تحقیق کردهام. با افراد مختلفی که میتوانستند در این زمینه اطلاعات به من بدهند صحبت کردم و یادداشت برداشتم. همان جور که اطلاع هم دارید، زنان بوشهر بیشتر در موسیقی مذهبی دیده شدهاند و بیشتر از آن امکان حضور نداشتهاند. حتی شنیدهام گاهی زنان آفریقایی هم در مجالس جشن در گذشته نوازندگی میکردند.. حتی در خانواده ما هم زنانی همچون مادربزرگ پدرم نوحه میخوانده است. به صورت کلی در حال پژوهش در این حوزه هستم.
فکر میکنی فضای موسیقایی برای زنان در چه وضعیتی است؟
به طور قطع، فضا بازتر شده است. بهعنوان مثال برای خود من هم هیچ ممنوعیتی وجود نداردو الان در شهرهای بزرگ، کنسرتهایی توسط بانوان برگزار میشود. امیدوارم که این فضا همچنان ادامه پیدا کرده و به عقب برنگردیم.
باتوجه به حمایت مستقیمی که در دوران انتخابات از آقای روحانی داشتید، از دولت دوازدهم چه خواستهای داری؟
اولین خواستهام، حمایت همهجانبه از موسیقی جنوب و ساز نیانبان است. در حال حاضر از سازهای کمانچه، تار، سهتار و... حمایت خوبی میشود. دوست دارم به همین نسبت هم از سازهای بومی که معرف فرهنگ هر منطقهای هستند حمایت شود. بهطور کلی موسیقی بومی و محلی باید مورد توجه بیشتری قرار بگیرد. مثلا در ارکستر ملی از ساز نیانبان هنوز هم استفاده نمیشود.
البته گفته میشود که نُتهای نیانبان با نُت برخی از سازها هماهنگ نمیشود!
بله همینطور است. مثلا نیانبان اصلا با سنتور تلفیق نمیشود. اما میتوان آن را در کنار برخی دیگر از سازها در ارکستر نواخت. به هر شکل نی انبان با اینکه با برخی سازها هماهنگ نمی شود اما واقعا از اینکه تغییری در ساختار نیانبان داده شود مخالفم زیرا اگر اینکار انجام شود، دیگر نام نیانبان ایرانی را نمیتوان بر آن نهاد.
آیا این رسالت را بر دوش خود احساس میکنی که زنان علاقمند شهر و دیار خودت را به این سمت هدایت کنی و در واقع به آنها در رسیدن به هدفشان کمک کنی؟
از ابتدا نیز همین هدف را داشتم که راه را برای بانوان دیگر هموار کنم و قصد جدی دارم که گروهی متشکل از خانمها را تشکیل بدهم. حتی برای نوازندگی سازهای کوبهای نیز از بانوان جنوبی استفاده کنم زیرا معتقدم که آنها بسیار توانمند هستند و البته در نواختن سازهای کوبهای و جنوبی، نوازندگان جنوبی ریتم آن را بسیار بهتر درک میکنند و استعدادهای بسیار خوبی در این خطه در زمینه موسیقی وجود دارد. البته این هدف خیلی بزرگی است چون خیلی تمایل دارم گروهم مثل بسیاری از گروه های بانوان دیگر، خواننده داشته باشد و چون این مساله در بوشهر بعید است که اتفاق بیفتد، زمان میبرد تا به آن برسم.
به نظرت این اتفاق روزی در بوشهر میافتد؟
شاید این اتفاق در بوشهر بیفتد اما برای من که دختر شریفیان هستم، نه!؛ جایی که حتی به پدرم هم اجازه نمیدهند برای مردمش بنوازد و کار را به دلشکستگی میرسانند. پدر من به اعتراف همه اجراهای قوی در زمینه موسیقی بومی دارد. دوست دارم که همنسلان من این قدرت موسیقی بومی را درک کنند و تنها به موسیقی بومی به صرف موسیقی مجالس شادی نگاه نکنند.
دختر محسن شریفیانبودن بیشتر در این راه به تو کمک کرده یا سد راهت بوده است؟
بیشتر کمک کرده و مسیر را برایم هموار کرده است. اما بعضی وقتها هم باعث شده که برخی هنر من را بهواسطه پدرم میبینند و آن را به پدرم نسبت میدهند. مادرم همیشه در این مورد مثال استاد شجریان و همایون را میزند. اما واقعیت اینست که من باید میراثدار هنر پدرم باشم چون علاقه زیادی هم به آن دارم و این را هم میدانم که تلاش زیادی باید بکنم تا آتش این انتقادات فروکش کند.
باتوجه به اینکه مادر شما هنرمند تئاتر است، علاقهای به کار در تئاتر داری؟
تئاتر دیدن را دوست دارم اما علاقهای برای ورود مستقیم به این هنر را ندارم. به نظر من توجه به تئاتر نیز مثل توجه به موسیقی بسیار کم است. منتها من چون علاقه زیادی به موسیقی دارم، تحمل مشکلات آن نیز برایم راحتتر است و بهتر با آنها کنار میآیم.
امسال کنکوری هم بودی، چطور بود؟
در کنکور هنر و ریاضی شرکت کردم و منتظر نتیجه آن هستم اما شخصا ترجیح میدهم که هنر را ادامه بدهم. با اینکه در دوران تحصیل وضعیت بسیار خوبی داشتم و همیشه بین رتبههای برتز بودم. حتی خانواده هم به من اجبار نکرد که رشته موسیقی را ادامه دهم اما احساس کردم اگر بخواهم رشتههای ریاضی را در دانشگاه ادامه دهم، برقراکردن تعادل بین فعالیتهای موسیقایی و دروس دانشگاه برقرار کنم. به همین دلیل ترجیح میدهم که موسیقی را بهصورا آکادمیک هم دنبال کنم.
هرچند که ما افرادی مثل استاد چکناوریان را داریم که رشته اصلی دانشگاهیاش ریاضیات است و توانسته به خوبی بین موسیقی و ریاضیات ارتباط برقرار کرده و بهنوعی از ریاضیات در راه پیشرفت حوزه موسیقی کمک گرفته است.
شما اگر به خود محسن شریفیان هم نگاه کنید رشته تحصیلی و آکادمیکش متفاوت از حوزه موسیقی است و بعدها با پژوهش، تحقیق و تلاشهایی که کرد، موفق شد که بهصورت افتخاری مدارک مختلف موسیقی را بهدست اورد و در این راه به من هم اصراری نداشت که الزاما موسیقی را بهصورت اکادمیک دنبال کنم اما حس کردم که این انتخاب مرا به هدف اصلیم بیشتر و بهتر معطوف میکند.
درباره فالورهای اینستاگرامت بگو.
وقتی فیلم ساز زدنهای خودم را با مردم به اشتراک میگذارم، مخصوصا فیلم آخری که در گیلان و در طبیعت گرفته بودم و استقبال بسیار زیادی هم از آن شد، حس خیلی خوبی دارم. واقعا خیلی دوستشششون دارم و سعی میکنم به همه پیامهایی که میفرستند جواب بدهم چون تک تک آنها بسیار قابل احترام هستند. حتی به آنهایی که انتقاد میکنند نیز پاسخ میدهم. اینستاگرام اینروزها جزئی از زندگی شده و سعی میکنم از این ابزار استفاده کنم و کارهایی را که در زمینه موسیقی انجام میدهم را با مخاطبانم به اشتراک بگذارم. هرچند گاهی نیز در این محیط نیز اذیت شده و مورد بی انصافی قرار می گیرم که نشاتگرفته از حسادتها بوده است اما با آنها نیز کنار آمده و سعی کردم درس بگیرم.
هر هنرمندی به شکل خاص خودش با خدای خود صحبت کرده و ارتباط میگیرد. لیانا چطور با خدا ارتباط برقرار میکند؟
خودم احساس میکنم این ارتباط بسیار قوی و عمیق است. به همین دلیل نیز بسیاری از مسائل را که قادر به تحلیل آن نیستم به خدا واگذار کرده و اعتقاد دارم که او به بهترین شکل آن را برایم رقم میزند. حتی اگر آن لحظه برایم خوشایند نباشد اما با جان و دل میپذیرم.حتی خیلی وقتها چون خواهر و برادری ندارم، با او حرف میزنم، درددل میکنم، گلایه میکنم و بهطور کلی ارتباط خیلی خوبی دارم با خدای خودم.
پرسش و پاسخ کوتاه:
آخرین کتابی که خواندی: «آوا و آئینهای سوگواری» نوشته محسن شریفیان
آخرین فیلمی که دیدی: «ابد و یک روز»
نویسنده مورد علاقه: چارلز دیکنز
شاعر: اخوان ثالث
صورتی: دوست ندارم
بازیگر: شهاب حسینی، ترانه علیدوستی، مصطفی زمانی
سیاست: خطرناک
آکا صفوی: شخصیت دوستداشتنی
آهنگ مورد علاقه از محسن شریفیان: کارهای تلفیقی مثل «گسّار»
سه شخصیت ادبی هماستانی: منوچهر آتشی، حسن زنگنه و سیدجعفر حمیدی
حسن روحانی: آرامش
مادر: عشق
پدر: زندگی
مرگ: دوستش دارم فقط ناخودآگاه اتفاق بیفته
بوشهر: برای من مثل وطن میماند
منبغ : بوشهر امروز