سیاست / شناسه خبر: 20637 / تاریخ انتشار : 1396/12/15 11:42
|
در گفتگو با عضو شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان مطرح شد:

اصلاح طلبان خانه تکانی کنند

بوشهری ها / ترازوی بدنه اجتماعی جریانات سیاسی در کشور ما معمولا به سمت و سوی جریان اصلاح طلب سنگینی کرده و این مسئله در انتخابات مختلف از خرداد 1376 تا کنون به چشم دیده شده است. با این حال معمولا در دور دوم دولت ها بدنه اجتماعی جریان سیاسی حاکم که قدرت اجرایی را به دست دارد، با انتقاداتی تندتر پا به میدان گذشته و خواسته ها و توقعات بیشتری را مطرح می کند. این مسئله در سال های 1380 تا 1384 و همینطور 1389 تا 1392 دیده شده و به نظر می رسد برای جریان اصلاح طلب در این روزها بیش از همیشه احساس می شود. جایی که بسیاری دولت روحانی را دولت برخاسته از رای اصلاح طلب دانسته و عدم تحقق خواسته هایشان را به شکست این جریان ربط می دهند. موردی که در سال های پایانی رییس دولت اصلاحات نیز به چشم می خورد و بسیاری طرح عبور از اصلاحات مبتنی بر تفکر وی را مطرح می کردند. با این حال عده ای در مقابل، اصلاحات را با توجه به شرایط سیاسی جامعه به خصوص در سال های پایانی دهه 90 شمسی پیروز میدان دانسته و سال 1400 را زمانی می دانند که قرار است ثمره تلاش های این جریان در دهه گذشته به دست آید. این افراد صبر را تنها راه دانسته و اصلاحات را به ادامه این راه با اصلاح شرایط پیشین دعوت می کنند. با این مقدمه برای بررسی شرایط این جریان سیاسی به سراغ حمید موذنی، روزنامه نگار، فعال سیاسی و عضو شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان رفته و در گفتگویی آنچه امروز در جریان اصلاحات می گذرد و همچنین آینده سیاسی این جریان را مورد بررسی قرار دادیم:

وضعیت اصلاحات در کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟

قبل از پاسخ بایست نکته ای را عرض کنم. اصلاحات یک مقوله و مطالبه ی تاریخی و ملی است. اما اصلاح طلبان پسا ٧٦ که حاملان دوره ی معاصر ان هستند در وضعیت کنونی باگ (‌نقص) اصلاحات بشمار می روند زیرا گفتار و کردار انها ملاک بازخوانی، ارزیابی  و شناخت اصلاحات شده  و به همین دلیل اصلاحات از معنا تهی شده و جامعه رغبتی برای همراهی با آنها ندارد.به نظر من، اصلاح طلبان یکی از  عوامل مهم به حضیض رفتن اصلاحات، ترساندن و نومید سازی جامعه و فشل کردن و از کار انداختن پروسه ی اصلاحات هستند. بسیاری با گفتار ، نوشتارو مواضع خود،  موجب تحلیل و تقلیل اصلاحات به محافظه کاری شده اند. آنها بجای نوید بخشی‌، میمی پنهان به قبل از «یِ» نوید، اضافه کرده اند و در اصل آنها بخشی از عامل و حامل نومیدی هستند. آنها تمام هم و تلاششان، معطوف به صدر بودن خود و گروه و باندشان شده است از حضور الترناتیوهای خود جلوگیری می کنند و با این رویکرد بساط خودی و غیر خودی راه انداخته و آن را خوانی کرده اند برای کام خویش به نام اصلاحات....

موارد دیگری هم در نقد اصلاح طلبان وجود دارد؟

اصلاح طلبان‌، اصلاحات را از پروسه ی اجتماعی و سیاسی پویا  به یک پروژه ی انتخابی منفعل برای حفظ منافع خویش و حضور در قدرت تبدیل کرده اند. آنها  با جلوگیری از حضور واقعی جوانان پویا و فعال، عامل و حامل پیری اصلاحات شده اند . گذشته ی خویش را ترمیم کرده اند و برای کسانی که خودی آنها نیستند گذشته را ملاک قضاوت و بایکوت آنها بناگذشته اند.تلاش این اصلاح طلبان بیشتر ایجاد مرزهای خودی و غیر خودی است تا پویایی جریان اصلاحات. تقلیل اصلاحات به انتخابات و تبدیل پروسه به پروژه، راهکار آنها برای در صدر ماندن خود بوده است و بس. جامعه زیر بار مصیبت و محنت کمر خم کرده و آنها تنها به توجیه این شرایط اقدام می کنند و تلاش می کنند در کنار حاتمی کیا دل دیگر اقتدار گرایان را با خود نرم کنند تا اینکه جامعه و اصلاحات را بهبود بخشند.

با تمام این اوصاف چراه چیست؟ به نظر شما به عنوان یک فعال سیاسی چه باید کرد؟

به نظر می رسد مهم ترین راهکار احیا و زنده سازی اصلاحات‌، نقد صریح این اصلاح طلبان است. اصلاح طلبانی که با الصاق تمام و کمال اصلاحات بر خویش موجبات به حضیض رفتن اصلاحات و ناکارامدی ان شده اند بایست نقد شوند. کار کرد اجتماعی اصلاح طلبان ترمز است و حرکت انها نیز تنها دنده عقب است‌. جامعه از اصلاح طلبان پیشی گرفته و افرادی که واقعن دغدغه ی اصلاحات دارند یا فعالان زنان و  جامعه مدنی هستند و یا خود مردم کوچه و بازار و خیابان هستند‌. اصلاح طلبان نسبت خود را با این افراد انکار می کنند‌، به تخریب و تخطئه آنها اقدام می کنند و در برابر پیشنهادات اصلاحاتی آنها سکوت پیشه می سازند.

اصلاح طلبان پیشین از عنصر تغییر جویی، مقاومت و استمرار تهی شده اند و تنها به تثبیت وضعیت موحود و مشروعیت خود در برابر اقتدارگرایان اقدام می کنند. اصلاح طلبان در وضعیت کنونی اصلاح طلب نیستند و محافظه کار هستند. آنها با حاتمی کیا احساس هم ذات پنداری کرده و در وصفش مقاله نوشته و بر صدر می نشانندش و برای علی کریمی سکوت بایکوت وار پیشه می سازند. کندی و حضیض اصلاحات اگر در دهه ی هفتاد و هشتاد از برخورد اقتدارگرایان بود در دهه ی نود متاثر از گفتار و کردار اصلاح طلبان بوده است.

با این اوصاف سران فعلی اصلاحات شیفته قدرت و در آن حل شده می دانید یا دچار محافطه کاری بر اثر کهولت سن شده اند؟

 پاسخ های من به پرسش های قبل بیشتر یک تاویل انتقادی بود که البته ریشه در واقعیت دارد. اما اگر منصفانه نگاه کنیم بایست کارکردهای مثبت پیشین آنها را هم مد نظر قرار دهیم که تا حدودی مثبت بوده  اما برخوردهای سخت و مستمر با اصلاح طلبان‌، دلیل دیگر این تغییر ماهیت درون اصلاح طلبان شده است. این وضعیت آنها را به جای مقاومت و یا تغییر تاکتیک از درون استحاله کرد تا آنجا که اصلاح طلبان از تغییر به تفسیر، از اصلاح به توجیه و از اصلاحات به محافظه کاری رسیدند. در ضمن نگاه آنها به جامعه یک نگاه درست و منطقی نبود. آنها به جای گذار از توده به جامعه مدنی تلاش کردند مردم را از توده های حامی یک طیف به توده های مخالف آنها تبدیل نمایند تا از شرایط سیاسی - اجتماعی و سخت اقتصادی جامعه تنها به استفاده ابزاری- انتخاباتی برسند. همین کهولت سن اصلاح طلبان و استمرار بیش از حد و همچنان آنها بر حضور بر اریکه قدرت نشان می دهد که نگاه آنها گفتمانی و تغییر جو نیست بلکه تلاش آنها بیشتر بر محوریت حضور مدام و مستمر خود است. آنها از نارضایتی مردم و عدم اقبال به طیف مقابل تنها برای قدرت یافتن خود و سپس مظلوم نمایی و توجیه عدم تلاش خود استفاده می کنند. این رویکرد در وضعیت کنونی موجب اتفاقی شده که جامعه میان اصلاح طلب و اصول گرا تفاوتی می بیند، اصول گرایان را به اصلاح طلبان تعمیم می دهد و چه بسا در رقابت آنها دخالت نکند. این وضعیت خوب نیست ولی متاسفانه گوش اصلاح طلبان صدای این زنگ خطر را نمی شنود.

در ارتباط با سران احزاب و تصمیم گیران آیا وقت آن نرسیده که همه تن به یک خانه تکانی داده و بدنه جوان این جریان روی کار بیایند؟

خانه را تخریب کردن کار رادیکال و انقلابی است اما خانه تکانی همان اصلاحات است. یعنی تغییر و اصلاح و بهبودی وضعیت کثیف خانه برای سال جدید. اما اصلاح طلبان خانه تکانی نکرده اند. جارویی در دست گرفته اند و گوشه ای بر مبل لم داده اند‌، کاری نمی کنند و از دست زدن دیگران برای خانه تکانی هم ابا دارند و همین وضعیت را تمیز و خوب توصیف می‌کنند. اصلاح طلبان از سر ضعف و بی برنامگی نیروی جوان و با نشاط و حرفه ای رشد نداده‌اند و فقط جوانان مرید‌، تابع و ژن های خوب را به درون بازی خود راه داده اند‌. این رویکرد بیشتر برای حضور مستمر خود بوده و به همین دلیل در رده های بالای وزارتی و حتی در رده های استانداری و فرمانداری ها نیز همچنان نیروهای هفتاد و ششی حضور دارند. سران احزاب هم همان مدیران هستند و یارغار مدیران هستند‌. ‌در نتیجه هم شرایط سیاسی و هم شرایط سنی کهنسالی دست به دست هم داده تا محافظه کاری غالب شود و اصلاحات به دست اصلاح طلبان در پستو برود.

‌طرح پارلمان اصلاحات یا همان مجلس اصلاحات چقدر می تواند در بازسازی این جریان و نزدیکی به مردم موثر باشد؟

 طرح پارلمان اصلاحات هم ادامه ی روش های قبل است. بخش سنت گرای سهم نگرفته یا کم گرفته با بخش دیگر دچار اختلاف در سهم گیری شده و رقابت خود را با عناوین زیبا تزیین می کنند. پارلمان اصلاحات بیشتر دعوای درون گروهی میان همان هایی است که مشکل اصلاحات هستند.

با این اوصاف باید منتظر باخت این جریان در دو انتخابات مجلس ۹۸ و ریاست جمهوری ۱۴۰۰ داشت یا باز هم امید به جریان سازی توسط این جناح وجود دارد؟

اصلاحات کماکان مهم است و صندوق رای هم یکی از با همیت ترین ابزار اصلاحات است. جامعه مدنی و شهروندان بایست این مهم را فراموش نکنند که مسیر اصلاحات را ادامه دهند و از ابزارهای دموکراتیزاسیون و جمهوریت دست نکشند. رای دادن به نظرم هنوز کارکرد مهم و ارزشمند خود را دارد ولی اصلاح طلبان وقت ان است که نقد شوند و کار را برای افراد دلسوز، غیر رانتی، دغدغه مند و اهل عمل و برنامه بسپارند. آنها بجای تفسیر و توجیه یا باید به خود بیایند  یا اینکه کنار بکشند‌.

پس پارلمان اصلاحات با ساز و کار و شرایط رو برای این جریان مفید نمیدونید؟ با این تفاسیر ما در انتخابات آینده اصلاح طلبان را زیر یک پرچم، یک لیست و یک شخص خواهیم دید؟ یا مشابه آنچه در ۸۴ رخ داد دوباره اتفاق می افتد؟

همان طور که قبلا عرض کردم پارلمان اصلاحات هم جزیی از رقابت درونی اصلاحات است و بازتولید همان شورای هماهنگی، شورای سیاست گذاری و ... است. پارلمان اصلاحات هم همان کارکرد صرف انتخاباتی و سهم کرفتن را دارد و هیچ برنامه ی غیر انتخاباتی ندارد. متاسفانه این انفعال و ناکارآمدی شاید موجب بی اقبالی جامعه به انتخابات شود و مسئولیت این موضوع بر عهده‌ی اصلاح طلبان است. جامعه‌ی ایران نشان داده که در شرایط سخت تصمیمات درست گرفته و امیدوارم مردم کماکان امید خود را از دست نداده و گفتمان تغییر جو و رفرمیست خود را به صورت مدنی ادامه دهند.

کلیدواژه

اصلاح طلبان

حمید موذنی

آسیب شناسی

ارسال نظرات

captcha
کلینک زیبایی
نمایشگاه  پتروشیمی