printlogo


در گفتگوی خواندنی با مدیر کل حفاظت محیط زیست استان مطرح شد
شرایط غیراستاندارد در شهرستان عسلویه
شرایط غیراستاندارد در شهرستان عسلویه
کد خبر: 61590 تاریخ: 1398/3/12 15:32
بوشهری ها | در سازمان محیط زیست با یک برنامه‌ریزی اصولی و مدون از سال 97 کار را آغاز کرده‌ایم. چون به این نتیجه رسیده‌ایم که پیگیری‌های پراکنده در خصوص عسلویه به نتیجه نخواهد رسید..

بوشهری هاجواد متین : جنوب استان بوشهر آلوده است. جنوب استان بوشهر یعنی عسلویه،نخل تقی،بیدخون،کنگان،جم،ریز،دیر. وقتی از جنوب حرف می‌زنیم از منطقه‌ای صحبت می‌کنیم که به لحاظ ویژگی‌‌ جغرافیایی بستر بوجود آمدن فرهنگ،سیاست،تاریخ،هنر و اجتماعی از انسان‌های متفاوت از دیگر جوامع است. انسانهایی مقاوم چون نخل‌های سر به آسمان سائیده و ساحلی آرام که دست در دست دریا دارند. اما اینها هیچ‌گاه از حقوق خود دست نمی‌کشند. تاریخ گواه این مدعاست. اما امروز این جنوب آلوده شده است. واحد‌های صنعتی پالایشگاهی و پتروشمی آب،خاک و هوای این‌همه جنوب تشنه را آلوده کرده‌اند. دریا آلوده،دشت آلوده و کوه آلوده شده است. تن این خاک را سوراخ سوراخ کرده‌اند و هر جا که سر می‌چرخانی لوله‌‍ای در دل آسمان آتش می‌ریزد. نفس‌مان بند آمده است.

به گزارش « بوشهریها » مطالعات پسااستعماری یکی از جدی ترین حوزه های مطالعاتی جدید در زمینه فرهنگ کشورهای در حال توسعه و متمرکز بر رابطه فرهنگ و امپریالیسم در این کشورها در دوره پس از پایان حاکمیت استعماری عمدتا غربی است. نظریه انتقادی پسااستعماری که منتسب به ادوارد سعید است بر عوامل شناختی و فرهنگی تکیه می‌کند و با تاکید بر عامل دانش در جوامع غربی غیریت سازی می‌کند. ادوارد سعید سلطه شمال بر جنوب را در جهان معاصر بر همین اساس تعریف می‌کند. "دیگری" را در قالب غیریت تعریف کردن و صرفا با تعریف و تمجید سلطه نرم را بوجود آوردن ویژگی اینگونه اقدامات است. مسئولین پایتخت نشین همیشه استان بوشهر و مردم جنوب کشور را با عناوینی مثل"خونگرم"،"مهمان نواز" به "دیگری" برای اعمال سلطه تبدیل می‌کنند و با غیریت سازی به اهداف خود که تضییع حقوق ایشان است دست می‌زنند.

در روزهای اخیر تصمیم غیر مسئولانه تخصیص بخشی از عوارض آلایندگی شهرهای جنوب استان به شهرهای لامرد و مهر در استان همجوار فارس موجب نگرانی مردم مناطق جنوب استان بوشهر شده است. صرف نظر از اینکه این عوارض و اعتبارات می‌بایست بعنوان جریمه آسیب به محیط زیست در نظر گرفته شده و در زمینه جبران خسارت و احیاء محیط زیست در نظر گرفته شود نه صرفا بعنوان یک منبع درآمد، اما دست اندازی به حقوق مردم به بهانه‌های مختلف اتفاقی است که به از میان رفتن اخلاق اجتماعی و حذف اعتماد مردم به نظام حاکمه می‌انجامد. مردم استان بوشهر بعنوان سپر انسانی در دفاع از طولانی‌ترین مرز آبی این کشور همواره در کمترین امکانات نقش پررنگ داشته‌اند و علیرغم اینکه منابع عظیمی از سرمایه‌های کشور را در اختیار دارند اما هیچ بهره‌ای از آن نمی‌برند و گاها برای داشتن بدیهی‌ترین امکانات در مضیقه هستند.

به این منظور گفتگویی با فرهاد قلی نژاد مدیرکل حفاظت محیط زیست استان بوشهر انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

- مدیر کل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری بوشهر از تشکیل 13 پرونده علیه صنایع مستقر در جنوب استان بوشهر خبر دادند. این 13 پرونده به دلیل عدم وجود پیوست سلامت علیه صنایع مستقر در عسلویه تشکیل شده است یا اینکه،پیوست داشته‌اند و رعایت نشده و اینکه وظیفه نظارت بر اجرای مسائل زیست محیطی در عسلویه بر عهده چه سازمانی است؟

در عسلویه صنایع در یک محدوده جغرافیایی محدود و یک زمان محدود به دلیل شرایطی که در منابع مشترک گازی در منطقه پارس جنوبی با کشور قطر داشتیم، شاهد این بودیم که تعداد زیادی پالایشگاه و سپس پتروشیمی در یک مدت کوتاه 35 ماهه  درآن منطقه مستقر و رفته‌رفته تکمیل شدند. پارس جنوبی به‌عنوان یک منطقه ویژه انرژی و اقتصادی ازابتدا فاقد ارزیابی‌های زیست محیطی بوده است. ما به آنچه مطالعات زیست محیطی یک پروژه باشد، گزارشات اثرات زیست محیطی و یا گزارشات EIA میگو‌ئیم. گزارشی که اثرات یک پروژه برمحیط زیست یک منطقه را بررسی می‌کند. از نظر آب،خاک و هوا و تمام موارد پذیرنده اثرات مخرب زیست محیطی مورد بررسی قرار می‌گیرد. یک پروژه از نظر فاضلاب، خروجی هوا، خاک و پسماند مورد ارزیابی زیست محیطی قرار می‌گیرد. حتی فاصله صنعت تا اولین مرکز جمعیتی مورد توجه قرار می‌گیرد. متاسفانه مطالعات از ابتدا انجام نشده است. خیلی از صنایع مستقر در منطقه پارس جنوبی دارای مطالعات زیست محیطی نیستند و فقط صنایعی که در این چند سال اخیر ایجاد شده‌اند مطالعات زیست محیطی دارند. شکل‌گیری منطقه بدون مطالعات و ارزیابی زیست‌محیطی بوده است. به همین خاطر این موجب شده که با توجه به شرایط جغرافیای خاص منطقه که یک طرف را دریا و یک طرف کوه آنرا احاطه کرده است، شاهد این باشیم که در عسلویه یا پارس یک، تا کنون هجده پتروشیمی و 14 فاز پالایشگاه گازی مستقر شده‌اند. بر همین اساس شاهد این هستیم که روستاها و مراکز جمعیتی همجواراین منطقه افزایش جمعیت پیدا می‌کنند، با توجه به توسعه صنعتی و اقتصادی که درآنجا صورت می‌گیرد. روستاها رفته رفته تبدیل به شهر می‌شوند و این توسعه مراکز جمعیتی باعث می‌شود که صنعت همجوار با مراکز جمعیتی قرارمی‌گیرد. این موضع نافی مسائل و قوانین محیط زیست است. فاصله استناندارد از صنعت رعایت نشده است. یکی از مهمترین مسائل ما در عسلویه همجواری مراکز جمعیت با صنایع است که همین الان اگر یک پتروشیمی و یا پالایشگاه از ما استعلام بگیرد برای استقرار ما ناگزیرهستیم که فاصله 2 هزار متری از اولین مرکز مسکونی خارج از حریم شهر‌ها و خارج از محدوده قانونی شهرها مجوز بدهیم. متاسفانه این موضوع در عسلویه رعایت نشده است. پیوست سلامت بررسی اثرات این صنایع بر سلامت انسان است که در حوزه تخصصی و صلاحیت محیط زیست نیست. وزارت بهداشت و درمان این پیوست را از واحد‌های صنعتی مطالبه می‌کند برای صدورمجوزی که به این صنایع می‌دهد. محیط زیست گزارش ارزیابی اثرات زیست محیطی می‌گیرد نه پیوست سلامت. ولی سایر پیوست‌ها مثل فرهنگی و اجتماعی نیز درحیطه کاری محیط زیست نیست و صرفا یک مطالعه اجتماعی و فرهنگی از بعد مسائل زیست محیطی انجام می‌دهیم. و اشاره محدودی به اثرات پروژه بر اوضاع اجتماعی یا فرهنگی می‌کنیم. این را در جلسات ارزیابی‌مان اشاره می‌کنیم و راهکارهایمان مختصر است.

- پس در این 13 پرونده شما طرف دعوا نیستید؟

این پرونده‌ها حقوقی هستند وما تشکیل دادیم و اتفاقا طرف دعوا ما هستیم.این پرونده‌ها زیست‌محیطی هستند، نه فرهنگی و اجتماعی. پرونده‌ها برای استقرارغیرمجازاین صنایع تشکیل نشده‌اند. به این دلیل که این واحد‌ها درحال حاضر در حال بهره برداری هستند از باب استقرار نمی‌توانیم شکایت کنیم. اما این پرونده‌ها ناشی از عدم رعایت استانداردهای زیست‌محیطی تشکیل شده است. ناشی از فلرینگ، انبارش گوگرد،آلودگی پتروشیمی به جهت تخلیه فاظلاب به دریا این پرونده‌ها تشکیل شده که تا امروز تعدادشان 13 پرونده است. درحال حاضر برای انبارهای روباز منطقه اخطاریه صادر کردیم و سه ماه مهلت دادیم و اعلام کردیم که در موعد مقرر اگر انبارهای مکانیزه ایجاد نشود و گوگرد در فضای باز جمع‌آوری نشود ما علیه این موضوع پیگیری قضایی‌مان را آغازخواهیم کرد. این از بعد وظایف سازمانی محیط زیست که شامل قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست و قانون آلودگی هوا است، می‌باشد.

- پس شما معتقدید که شرایط زیست‌محیطی در عسلویه در حال حاضر روی خط قرمز قرار دارد؟

در عسلویه. نمی‌توان تمام شهرستان جنوب استان را مشمول خط قرمز در نظر گرفت. منطقه انرژی پارس به سه منطقه تقسیم می‌شود. پارس یک که عسلویه با مساحت 14هزار هکتار است و پارس دو که کنگان را دربرمی‌گیرد که شانزده هزارهکتاراست و در نهایت پارس سه که شهرستان دیر،تنگستان و بخشی از بوشهر را در برمی‌گیرد که هنوز بارگذاری صنعت در آنجا صورت نپذیرفته است ؛ آن‌هم تقریبا 16 هزار هکتار است. در پارس یک که عسلویه است بارگذاری پتروشیمی و پالایشگاه و صنایع انجام شده است. و شاهد این هستیم که هشت واحد گازی درآن مستقر شده ویک واحد ال.ان.جی و یک کارخانه سیمان در کنگان مستقر شده است. پارس دو تقریبا بارگذاری‌هایی انجام شده، متانول کاوه، شرکت پتروشیمی فاتح کیمیا و بعد از آن تقاضاهایی برای احداث پتروشمی به سمت پارس 3 دارد می‌آید. اما در پارس 3 نیاز است که از هم‌اکنون الزامات زیست محیطی را رعایت کنیم و از تجمع صنایع و استقرارآنها پیشگیری کرده و یا مورد بررسی قرار دهیم. وضع موجود عسلویه در پارس یک از نظر آلودگی‌ها ما با چند نوع آلودگی روبرو هستیم. طبق اطلاعات استخراج شده از ایستگاه‌های سنجشی از نظر ذرات تقریبا بیش از 40 روز در سال از نظر آلایندگی مورد قبول نیست. 68 درصد از روزهای سال 97 در شهر عسلویه بر اساس آنالیز ایستگاه سنجش این شهر از نظر ذرات هوای قابل قبولی را نشان داده است. چیزی در حدود 40 درصد از روزهایمان شرایط هوا شرایط ناسالمی بوده است. یعنی 40 درصد از روزها یا ناسالم بوده و یا ناسالم برای گروه‎های حساس بوده است. برخی اوقات بسیار ناسالم و همچنین خطرناک بوده است. برای شهر عسلویه درصد تعداد روزهای بسیار ناسالم یک درصد در سال بوده است. هفت درصد هوای پاک در عسلویه در سال97 داشتیم و ناسالم 8 درصد بوده است. درصد روزهای هوای ناسالم برای گروه‌های حساس مثل کودکان و افراد بیمار 23 درصد بوده است.

فراموش نکنیم که ما عسلویه،بیدخون و نخل تقی را در جنوب استان داریم. این داده‌های تنها ایستگاه سنجش محیط زیست در شهر عسلویه است. طبق اندازه‌گیری‌هایی که انجام شده با توجه به کمبود ایستگاه سنجش و دستگاه‌های آنالیز در منطقه جنوب استان از سوی ما فقط ذرات معلق در هوا و برخی از گازهای آلاینده در هوا قابل اندازه‌گیری و سنجش است. عمده نگرانی ما برای شهر بیدخون است. طبق اندازه‌گیری‌هایی که ما بر اساس سنجش‌های محیطی انجام داده‌ایم نشان می‌دهد که شهر بیدخون آلودگی‌اش بیشتر از شهر عسلویه است. در بیدخون همه گازها به یک اندازه نیستند. در حال حاظر مهم‌ترین گازی که حاوی ترکیبات سولفور و به عبارتی so2 است که در اندازه‌گیری‌ها شناسایی شده است. در این محدوده بیدخون بالاترین و نخل تقی در مرتبه دوم و شهر عسلویه وضعیتی بهتر را داراست. بر اساس همین اندازه‌گیری‌ها نیز آلودگی ناشی از ذرات معلق گوگرد در هوا وجود داشته است. شرایط در این سه شهر غیر استاندارد است. این شرایط را اضافه بفرمایید به حوادثی که بوجود می‌آمده است. به این معنی که روزهایی داشتیم که ترکیبات نیتروژن بالاتر از حد استاندارد بوده است. در مجموع آنچه که سازمان محیط زیست اعلام کرده و مورد پذیرش قرار گرفته، بنزن، ترکیبات اوروماتیک حلقوی در محدوده پتروشیمی‌ها وجود داشته که خود صنایع هم اعلام کرده‌اند که بنزین بیشتر از استاندارد‌های زیست محیطی است. اما آنچه در هوای عسلویه مشهود است فلرینگ‌ها هستند که بعضا ناشی از فرآیند تولید و راه‌اندازی مجدد واحدها است. فلرینگ‌ها ترکیبات فراوانی از هیدروکربن و گازهای ساکس را به منطقه تحمیل می‌کنند. شاید در میانگین بلند مدت بتوان گفت 30 درصد از روزهای سال عسلویه از فلرینگ‌ها آلوده شده است. به همین خاطر است که پذیرفته شده است که هوای عسلویه آلوده است. نمی‌توان گفت شرایط بحرانی دارد و از سویی هم نمی‌توان گفت که شرایط خوبی است. آنچه در شهر عسلویه ما را نگران کرده آلودگی ناشی از تجمع صنایع در کنار هم به عنوان یک کیس خاص در این منطقه صنعتی می‌باشد که شاهد بارگذاری فراوان صنایع در کنار هم هستیم. آلودگی در این منطقه بیش از دو یا سه برابر از استاندارد‌های زیست‌محیطی فراتر رفته و این یک زنگ خطر برای مردم و اوضاع زیست‌محیطی است. که موجب شده ما پیگیری‌های حقوقی در عسلویه انجام دهیم.

علیرغم اینکه در میان مردم جا افتاده که کارشناسان پتروشیمی‌ها را عامل اصلی آلودگی هوا در عسلویه می‌دانند، باید این نکته را به عرض برسانم که آلودگی ناشی از فعالیت پالایشگاه‌های گازی خیلی بیشتر ازآلودگی ناشی از فعالیت پتروشیمی‌هاست. بر اساس سیستم‌های کنترلی که پتروشیمی‌ها ایجاد کرده‌اند آلودگی‌شان به مراتب از پالایشگاه‌ها کمتر است.

در حال حاضر پتروشیمی مبین دارای سیستم فاضلاب مرکزی است که تمام فاضلآبهای پتروشیمی‌ها به مبین هدایت می‌شود و در آنجا تصفیه شده و سپس به دریا می‌ریزد. این تحت نظارت محیط زیست است. بخشی از فاضلاب تصفیه شده نیز باز چرخش پیدا می‌کند به خط تولید و به مصرف خود پتروشیمی‌ها قرارمی‌گیرد. بخشی که به دریا وارد می‌شود توسط آنالیزورهای آنلاین مورد بررسی و رصد قرار می‌گیرد. بعضا مشاهده می‌شود به دلیل الصاق فاضلاب‌های بسیار بالاتر از میزان استاندارد ممکن است سیستم فاضلاب مبین دچار اشکال شود، و چند ساعتی فاضلاب آلوده مستقیم به دریا وارد شود که سریعا مورد کنترل قرار می‌گیرد. ولی متاسفانه پالایشگاه‌های گازی فاقد سیستم تصفیه خانه فاضلاب مرکزی هستند و صرفا فاضلاب را رقیق سازی می‌کنند و به دریا می‌ریزند. پساب پالایشگاه‌های گازی مورد قبول ما نیست و دریا را آلوده کرده و بیشتر از میزان استانداردهای زیست‌محیطی است. دلیل همین بوهای نامطبوعی که بعضا در عسلویه ما شاهد هستیم تخلیه های آنی فاضلاب به سطح دریاست.در کل ما در بحث آلایندگی پتروشیمی‌ها نگرانی‌هایمان کمتر از پالایشگاه‌هاست. در شرایط ویژه‌ای که درعسلویه وجود دارد نیاز است پالایشگاه‌ها کارهایی را انجام دهند. اول اینکه تصفیه خانه مرکزی پالایشگاه‌ها باید احداث شود. فلرها باید در پالایشگاه‌ها تحت مدیریت قرار بگیرد یا باید به زیرو فلر برسد و یا اینکه به کاهش فلر برسیم. فرآیند تولید در پالایشگاه باید مورد بازنگری قراربگیرد. و تکنولوژی فرآیند تولید باید اصلاح شود تا شاهد کاهش آلایندگی‌ها باشیم.

احداث واحدهای بازیافت گوگرد در پالایشگاه‌ها حیاتی است. سالی 3 هزار تن گوگرد فقط در عسلویه تولید می‌شود که ناشی از فرآیند تولید گاز است. ماده کم ارزشی نیست. و نیازمند این است که در منطقه مدیریت شود. در حوزه پسماندها در حال حاضر پتروشیمی‌ها تحت نظارت سازمان محیط زیست است. برای امحاء و انبارش پسماند‌ها خطرناک با یک شرکت قرار داد بسته شده و مقرر شده که در آینده نزدیک مرکز انبارش،بازیافت و مدیریت صحیح این بازیافت‌ها شروع شود. این شامل پسماند‌های خطرناک پالایشگاه‌ها پتروشیمی‌ها می‌شود. پتروشیمی‌ها مکلف شده‌اند که هر واحد برای خود یک پیش تصفیه ایجاد کند. و سپس به مبین ارسال شود. بخشی از بوی نامطبوع از ترکیب وی.او.سی فاضلاب‌ها در هوا منتشر می‌شود.

- فعالان محیط زیست معتقدند که میزان آلایندگی‌ها در سایت بسیار بحرانی است،ولی اجازه اطلاع رسانی داده نمی‌شود و این اطلاعات محرمانه محسوب می‌شود. این موضوع صحت دارد؟

این موضوع صحت ندارد. آمارهایی که ما  داریم نشان دهنده این است که در برخی روزها در خصوص خیلی از ترکیبات سایت پارس جنوبی آلوده بوده ولی شهر آلوده نبوده است. این آمارها موجود است. طبیعی است که جایی که صنایع مسقتر هستند آلودگی بیشتر است. مجموعه پارس خیلی اوقات در ارائه اطلاعات به ما اعلام کرده که سایت بیشتر از شهر عسلویه آلودگی دارد و ما این میزان آلایندگی را نیز به حساب شهر عسلویه می‌آوریم و فرقی برای ما ندارد. در مجموعه پارس یک مجموعه متراکم از نیروی انسانی مشغول کار هستند که با افراد ساکن در شهر برای ما فرقی ندارند. در عسلویه شهر و صنعت با هم پیوند خورده و همه تحت قوانین سلامت محیط زیست قرار دارند. قانون هیچ تفاوتی بین کارگر،کارشناس و یا یک شهروند قرار نداده است. هوایی که همه در آن زندگی می‌کنند و مشغول به کار هستند باید سالم باشد. و استانداردها با هم هیچ تفاوتی ندارد. و از سوی سازمان محیط زیست در این زمینه هیچ کتمان حقیقتی صورت نپذیرفته است. خیلی از روزها در پتروشیمی‍‌‎ها هوا پاک بوده ولی در عسلویه بد بوده. برخی روزها در پتروشیمی‌ها هوا خیلی بد بوده ولی در شهر عسلویه آلودگی‌ها کمتر بوده است.

در سازمان محیط زیست با یک برنامه‌ریزی اصولی و مدون از سال 97 کار را آغاز کرده‌ایم. چون به این نتیجه رسیده‌ایم که پیگیری‌های پراکنده در خصوص عسلویه به نتیجه نخواهد رسید. هر چند که واحد HSE صنعت نفت در سالهای گذشته به موضوع ورود کرده است. و اتفاقا با قبول آلودگی ورود کرده‌اند به موضوع و برنامه‌هایی نیز در این خصوص ارائه کرده‌اند. از برنامه‌هایی که صنعت نفت ارائه کرده است یکی تشکیل کارگروه بهبود هوای عسلویه بوده است. ذیل این کارگروه دو کمیته فنی و کارشناسی وکمیته راهبردی در منطقه تشکیل شده و راهکارهایی ارائه کرده است. ما به این نتیجه رسیدیم که این راهکارها باید در جایی مورد تایید قرار بگیرد و ضمن تایید سازمان محیط زیست شاهد کاهش اثرات آلایندگی زیست محیطی باشیم.از آن مهمتر اینکه یک برنامه که قرار است در عسلویه اجرا شود باید یک ضمانت اجرایی داشته باشد. یک ضمانت اجرایی که تامین کننده بودجه سیستم‌های کنترل و نظارت باشد. کارگروه ملی کاهش الودگی هوای شهرهای جنوب استان بوشهر پس از سفر رئیس جمهور محترم به عسلویه در اسفند ماه سال گذشته به همین منظور تشکیل شده است. که اجرای این برنامه‌های راهبردی را پایش،مدیریت و تضمین کند. دبیر این کارگروه در سطح ملی ریاست محترم سازمان برنامه و بودجه هستند. با ترکیب وزارت نفت،سازمان مجیط زیست،وزارت مسکن و شهرسازی، با عضویت سازمان بهداشت و آموزش پزشکی این کارگروه تشکیل شده که مقرر شده این کارگروه در 4 محور فعالیت خود را انجام دهد. کاهش آلودگی هوا در منطقه،کاهش فلرینگ، اقداماتی برای سلامت و بهبود بهداشت مردم و مدیریت جمعیت و شهرهای جدید محورهای این کارگروه است. اولین جلسه کارگروه ملی قرار است در خرداد ماه تشکیل شود و برنامه‌ها و راهکارهای اجرایی پیرامون عسلویه ارائه شود.

- موضوعی توسط مسئولین استان همجوار در خصوص پرداخت بخشی از عوارض آلایندگی عسلویه به جوامع پیرامونی مطرح شده که محل مناقشه و نگرانی عموم مردم استان بوشهر شده است. دو نکته به نظر می‌رسد، اول اینکه دلیل تجمیع این عوارض در مرکز استان وتفریق این اعتبار به کل استان چه ضرورتی داشته است؟ چون برخی نقاط استان به هیچ وجه در معرض این آلایندگی نیستند. دوم اینکه آیا شهرهای مورد نظر در استان همجوار در معرض آلایندگی قرار گرفته‌اند یا خیر و اگر این اتفاق افتاده است به چه میزان است؟

عوارض آلایندگی موضوع تبصره 1 ماده 38 قانون مربوط به مالیات ارزش افزوده است. هدف از این جرائم این بوده است که این مبلغ هم جنبه تنبیهی داشته باشد و هم صنایع را مجبور کند به رعایت مسائل زیست محیطی که واقعا این موضوع اتفاق نیافتاده است.

- واقعا بر اساس میزان آلایندگی جریمه می‌شوند؟

وظیفه سازمان محیط زیست در این قانون شناسایی و اعلام صنایع آلاینده است. ما در سازمان محیط زیست یک صنعت را مورد پایش قرارمی‌‍دهیم و نمونه برداری فاضلاب و هوا را انجام می‌دهیم. اگر میزان خروجی این صنایع بیشتر از میزان استاندارد زیست‌محیطی بود، این صنعت را به عنوان یک صنعت آلوده در ابتدا اخطار می‌دهیم و سپس به فهرست صنایع آلاینده کشور اضافه و اعلام می‌کنیم. در طول سال ما این موضوع را فصل به فصل مورد بررسی قرار می‌دهیم. ممکن است یک صنعت در بهار آلوده باشد و در فصل بعد رفع آلودگی کند. برای اعلام تشخیص ما باید طبق مدارک باشد. یکی از اسناد مورد نظر ما بازدیدها اخطاریه‌ها، تصویرها و صورتجلسات و نتایج آزمایشگاه‌های معتمدی است که در منطقه شرایط را آنالیز می‌کنند. وقتی صنعتی آلوده اعلام شد طبق فرمول بخشی از فروششان بعنوان جریمه آلایندگی قرار می‌گیرد و از حسابهایشان از دارائی کسر می‌شود. سازمان محیط زیست وصول کننده این مبالغ نیست و صرفا فقط اعلام کننده است. این اعتبارات باید در زمینه مسائل زیست محیطی جواع پیرامونی هزینه شود که متاسفانه این موضوع اتفاق نمی‌افتد. متاسفانه امروز به این جرائم به عنوان یک منبع درآمد استانی نگاه می‌شود. در صورتی که این مبالغ برای احیا و جبران خسارت به محیط زیست بعنوان جریمه از صنایع اخذ می‌شود. سازمان محیط زیست از این موضوع نگران است.

- آیا در تجمیع و تفریق عوارض موارد قانونی رعایت می‌شود؟

در تقسیم این اعتبارات ما شهرستان‌های متاثر را اعلام می‌کنیم. وقتی از سازمان محیط زیست استعلام می‌شود، طبق اندازه‌گیری شهرهای متاثر را اعلام می‌کنیم. ولی تقسیم این مبالغ در یک شهرستان بین شهرها و دهیاری‌های متاثر برعهده فرمانداران محترم است. در استان‌هایی که بیش از یک شهرستان متاثر می‌شوند از این آلایندگی، تقسیم این بودجه بر عهده کمیته‌ای است که ریاست آن استاندار محترم است. و بالاتر اگر چند استان‌ بصورت همزمان متاثر از آلایندگی صنعت باشند توسط کمیته‌ای در سازمان برنامه و بودجه این تقسیم اتفاق می‌افتد.این کمیته متشکل از استانداران،مدیران سازمان برنامه و بودجه و نماینده سازمان محیط زیست استان‌های مورد نظر هستند.

در مورد استان فارس و شهرهای مهر و لامرد که نگرانی‌هایی برای مردم استان بوشهر بوجود آمده است. این موضوعی جدید نیست و در دو سال اخیر بصورت خیلی جدی توسط مسئولین استان فارس پیگیری می‌شود. درآخرین جلساتی که ما بعنوان سازمان محیط زیست شرکت کردیم، داده‌های واقعی منطقه را ارائه کردیم. نه تنها استان فارس بلکه استان هرمزگان و شهرهای استان فارس نیز مدعی تاثیرپذیری از آلایندگی منطقه صنعتی پارس جنوبی هستند. طبق درخواستی که سازمان محیط زیست از ما مطالبه کرد در خصوص داده‌هایی که ویژه کارگروه فنی محاسبه شدت تاثیر پذیری مناطق پیرامونی پارس، به این نتیجه رسیده شد که شهرهای لار و لامرد مثل عسلویه تاثیر پذیر نیستند. قانونا این داده‌ها باید تحلیل فنی شود، فاصله مناطق از کانون آلایندگی بسیار موثر است. ما فاصله لار و لامرد را طبق آنچه واقعیت است از عسلویه اعلام کردیم. اینجا توپوگرافی منطقه تاثیر گذار است. اینجا منطقه میان کوه و دریا است و جهت باد غالب در میزان آلایندگی بسیار تاثیر گذار است. تمام این داده‌ها در یک مدل قرار می‌گیرند و درصد و میزان آلایندگی جوامع پیرامونی از نفوذ آلایندگی‌ها تعیین می‌شود. سازمان محیط زیست فقط یک شدت را اعلام می‌کند. و این شدت را به درصد اعلام می‌کند.

- اگر بخواهید بصورت شفاف این پرسش را پاسخ دهید امکان دارد، توضیح بفرمائید که آیا شهرهای لار،لامرد،مهر و پارسیان متاثر هستند از آلایندگی یا خیر؟

این موضوع را دقیق نمی‌توانیم بگوئیم. نه می‌توانیم بگوئیم که اصلا متاثر نیستند و نه می‌توانیم بگوئیم مثلا 25 درصد متاثر است. ما معتقدیم که باید مدل سازی شود و بصورت فنی بررسی شود. شاید این میزان به 2 درصد کاهش پیدا کند. البته بلعکس این قضیه هم وجود دارد. ما معتقدیم که در آن شهرها هم صنایعی وجود دارد که بر محیط زیست و شهرهای جنوب استان بوشهر تاثیر گذار هستند. اگر بخواهیم خیلی از واقعیت‌ها را در نظر بگیریم خیلی از روستاهای ما در خط مرزی استان فارس از کارخانه سیمان لار و واحد پالایشگاهی که در آنجا مسقتر است تاثیر می‌پذیرند. بنابراین ما هم باید مدعی اخذ عوارض آلایندگی از این دو مجموعه شویم. و این قول را به مردم می‌دهیم که در دفاع از حق مردم آلودگی های شهرهای همجوار را خواهیم سنجید و در کمیته‌های تخصصی موضوع را مطرح خواهیم کرد. تا یک‌ماه آینده سازمان محیط زیست شدت میزان آلایندگی را اعلام خواهد کرد، همکاران ما در حال بررسی موضوع هستند. داده‌ها را عین واقعیت داده‌ایم. و داده‌های ایستگاه‌های مستقر در شهرهای همجوار را خواسته‌ایم.

- در خصوص واگذاری اراضی ضلع غربی شهر دیر سئوال داشتم، این موضوع محل مناقشه فعالان محیط زیست در دیر است. شرکت فاتح کیمیا آنجا مستقر شده است. آیا برای این واحد صنعتی طرح زیست محیطی تهیه شده است؟ و آیا این واحد به این میزان اراضی نیاز داشته و اراضی مذکور بصورت کارشناسی واگذار شده است؟ به نظر می‌رسد همان موضوعی که برای شهر بیدخون پیش آمده برای شهر دیر و روستاهای همجوار این واحد صنعتی پیش خواهد آمد.منطقه باستانی نجیرم،روستاهای جبرانی و اولی شدیدا متاثر خواهند بود.

تمام آن اراضی در پارس 3 یا پارس شمالی است و خریداری شده و با مصوبه هیات وزیران به مدیریت منطقه واگذار شده است. در سالهای اخیر به درخواست شهرداری و مسکن وشهرسازی در کمیته‌های تخصصی حریم شهر دیر را به میزان 14 کیلومتر افزایش داده‌اند. به همین خاطر منطقه ویژه بعد از صدور مجوز واحد صنعتی فاتح کیمیا و متانول کاوه در محدوده شهر دیر قرار گرفته است. فاتح کیمیا در کمیسیون ماده 11 مجوز گرفته و سپس طرح زیست محیطی تهیه کرده است و از سازمان محیط زست مجوزهای لازم را اخذ کرده است. در خصوص سایر صنایعی که قرار است در آن منطقه مستقر شود مردم نگرانی‌هایی پیدا کرده‌اند. در این زمینه باید گفت سازمان محیط زیست اثر تجمعی منطقه در دیر را مد نظر قرار خواهد داد. در سازمان محیط زیست و وزارت نفت باید به این نتیجه برسیم که آن منطقه گنجایش چند واحد صنعتی را دارد. باید بررسی شود بر اساس مجوزهایی که ما داده‌ایم در آینده چه اتفاقی برای هوای آنجا خواهد افتاد. محدود سازی بعد مسافت، از نظر نوع و مواد پتروشیمی و در نظر گرفتن سیستم‌های کنترلی بسیار سخت راه حل‌هایی است برای شهرستان دیر و پارس شمالی اعمال خواهیم کرد. نگرانی مردم به جاست و ما در سازمان محیط زیست برای واحدهای پتروشیمی که می‌خواهند در منطقه حضور پیدا کنند حتما ظرفیت سنجی منطقه را با توجه به حریم شهر انجام خواهیم داد. آن واحد‌هایی که تا کنون مجوز گرفته و در حال کار کردن هستند نیز مطالعات زیست‌محیطی‌شان را مورد بازنگری قرار خواهیم داد. راه‌های کنترلی برای واحد‌های پتروشیمی وجود ودارد و می‌توان آلایندگی یتروشیمی‌ها را کاملا کنترل کرد. از هم‌اکنون که در مرحله ساخت هستند اعمال قانون خواهند شد. مثلا تصفیه خانه فاضلاب برای هر واحد و سپس بصورت متمرکز برای این واحد‌ها اجباری است. روزی که واحد به بهره‌برداری می‌رسد تصفیه خانه نیز باید تست شده باشد و در مدار قرار گرفته باشد. روش‌هایش مورد تایید سازمان محیط زیست باشد و خروجی آن استاندارد باشد. آنالیزور آن بصورت انلاین توسط کارشناسان محیط زیست رصد شود.زیرو فلرینگ برای این واحدها اجباری است.

- پس این اراضی کارشناسانه واگذار نشده است؟

این اراضی برای منطقه پارس در نظر گرفته شده است. فاتح کیمیا از شهر دیر بیش از 6500 متر فاصله دارد. فاصله این واحدها استاندارد است. فاتح کیمیا در یک فاصله استاندارد زیست محیطی قراردارد ولی به شرط اینکه بین این دو واحد پتروشیمی قرار نگیرد. اگر واگذاری اراضی به واحد‌های صنعتی و پتروشیمی بین این واحد‌ها انجام شود،اثر تجمعی آلایندگی که در عسلویه اتفاق افتاده در دیر نیز پیش خواهد آمد. این نگرانی ماست. فرض کنید یک واحد پتروشیمی با فاصله استاندارد ایجاد شده، قرار نیست که در کنار آن نیز بارگذاری پتروشمی انجام شود. انبار واگذار شود و یا هر واحد دیگری که آلاینده نباشد. اگر قرار باشد ده واحد صنعتی پتروشمی مجوز دهیم همان اتفاقی که برای کنگان افتاده برای شهر دیر نیز پیش خواهد آمد. از الان باید به فکر منطقه پارس 3 باشیم. در حال حاضر فرصت وجود دارد. فعلا 2 واحد مستقر شده است. این دو واحد نباید تبدیل به 10 واحد شود. ممکن است برنامه وزارت نفت این باشد که واحدها را به آن سو سوق دهد. بنابراین ما در سازمان محیط زیست نباید این فرصت را از دست دهیم و با مطالعات و مدل سازی‌هایمان باید بگوئیم اینجا ظرفیتش برای این کار کامل شده است. مردم این موضوع را باور کنند که حساسیت ما اگر از آنها بیشتر نباشد در خصوص مسائل زیست محیطی از آنها کمتر نیست.

سازمان محیط زیست در خصوص دیر در حال ظرفیت سنجی است. تا مطالعات زیست محیطی و مدل‌های واقعی استخراج نشود در شهرستان دیر هیچ مجوز جدیدی صادر نخواهیم کرد. حفظ فاصله استاندارد از مراکز مسکونی و نوع بارگزاری در منطقه باید مورد توجه قرار بگیرد. شاید سازمان محیط زیست به این نتیجه برسد که از نظر علمی اصلا دیگر پتروشیمی در شهرستان دیر اضافه نشود. یا اینکه پتروشیمی در حال ساخت نوع ماده تولیدی‌اش تغییر کند. سواحل ما جزء خط قرمز ماست. خوریات و سواحل و حریم ساحل باید رعایت شود با این توضیح که متولی حریم شصت متری ساحل سازمان منابع طبیعی است. درعسلویه متاسفانه خوریات و سواحل در حریم واحد‌های صنعتی قرار گرفته است. ما بارها اعلام کرده‌ایم که با هرگونه استحصال از حریم دریا مخالفیم چون به زیست  سنگ‌ها و مرجان‌ها در سواحل آسیب رسانده می‌شود. درعسلویه در بخشی از عملیات استحصال دریا بیش از 200 هکتار است که متاسفانه با پر کردن دریا این اتفاق صورت پذیرفته است. اخیرا با دقت فراوان سواحل و خوریات را مورد بررسی قرار می‌دهیم با هر پروژه‌ای که با استحصال بخواهد اجرا شود مخالف هستیم. باید دقت کنیم که حداقل دریا را نابود نکنیم. سواحل و خوریات آغاز زنجیره غذایی و آبزیانمان است. آغاز حیات دریای‌مان است. خورها و سواحل در حوزه محیط زیست بسیار استراتژیک هستند.

- وضعیت ورود پساب در نقاط مختلف سواحل شهر بوشهر نگران کننده است. واقعا در شهر بوشهر شرایط چقدر بحرانی است و چند درصد از این پساب‌ها صنعتی و خطرناک است؟

وضعیت ورود پساب فاضلاب به سواحل دریا برای خود ما خیلی بحرانی است. فاضلابی که در دریا وارد می‌شود متاسفانه از نظر شبکه و تصفیه مناسب فاضلاب در شهرهای ساحلی استان بوشهر وضعیت خوبی ندارد. در حال حاضر تصفیه‌خانه فاضلاب شهر بوشهر همه شهررا پوشش نمی‌دهد، با درصد کمی و در روزهایی از سال فعالیتش استاندارد نیست. حتی موضوع آلودگی عالیشهر را همه استحضار دارند. در دیلم، گناوه متاسفانه فاضلاب کارائی ندارد و متناسب با حجم فاضلاب تولیدی در این شهرها نیست. شاهد این هستیم که در سواحل خیلی از فاضلاب‌های تولیدی وارد شهرها می‌شود. از شمال استان تا تنگستان فاضلاب‌ها بیشتر خانگی هستند ولی در جنوب استان مثل عسلویه و کنگان ما فاضلاب صنعتی داریم. به همین خاطر یک پیگیری جدی را در این زمینه شروع کردیم. کارگروه ویژه‌ای برای ساماندهی فاضلاب‌هایی که به دریا وارد می‌شود. این فاضلاب‌ها موجب می‌شوند علاوه بر آلودگی سواحل خیلی از شناگاه‌های ما به شناگاه‌های آلوده تبدیل شوند. عملا ما با دست خود به صنعت گردشگری خود آسیب وارد می‌کنیم. فاضلاب بر اکوسیستم تاثیر منفی خواهد گذاشت، بر آب‌سنگ‌ها،مرجان‌ها،زیستگاه آبزیان تاثیر منفی می‌گذارد که در نهایت بر اقتصاد مردم استان موثر خواهد بود. با توجه به کمبود آب در استان بوشهر، با تصفیه فاضلاب و بازگرداندن این آب به مصارف کشاورزی می‌توان منبع با ارزشی را برای استان بوجود آورد. حداقل در آبیاری فضای سبز و بخشی از کشاوزی و آب صنعتی می‌توان به جای استفاده از آب‌خوان‌ها از این آب تصفیه شده استفاده کرد. با این توضیح که متولی جمع‌آوری و تصفیه فاضلاب شهری در کشور شرکت آب و فاضلاب و وزارت نیروست می‌توان از فاضلاب بعنوان یک ثروت بهره برد. چند تصفیه‌خانه فاضلاب در استان در طول نوار سواحل در حال احداث است که امیدواریم بخشی از این مشکل را حل کند.

یک پیگیری بسیار جدی را آغاز کردیم برای ساماندهی پساب‌های مزارع میگو در استان، تعداد زیادی از این مزارع دارای حوضچه‌های ته نشینی و سیستم تصفیه‌خانه فیزیکی و آرامش هستند. که با پیگیری اداره کل شیلات ایجاد حوضچه آرامش در مزارع میگو اجباری شده است. سیستم‌های پاکسازی محدود برای جلوگیری از آلودگی دریا را در دستور کار قرار داده‌ایم.

- درخصوص پسماند کمی توضیح بفرمائید، استان در این خصوص نیز شرایط مطلوبی ندارد؟

از آلودگی دریا مهمتر برای ما موضوع ساماندهی پسماند در استان است که شدیدا در حال پیگیری هستیم. پسماند استان وضعیت خیلی خوبی ندارد. تمام مراکز دپوی زباله استان تقریبا غیر استاندارد کار می‌کنند. دفن بهداشتی به معنی واقعی انجام نمی‌شود. در شهرستان‌هایی مثل دیلم و گناوه دفن و دفع پسماند بصورت غیر اصولی انجام می‌شود. اخطاریه‌هایی صادر کرده‌ایم. در جنوب استان موضوع پسماند خطرناک در عسلویه را داریم. که با فعال کردن یک شرکت در حال استانداردسازی هستیم. در خصوص پسماند عفونی وضعیت قابل قبولی داریم. چون تقریبا تمام بیمارستان‌هایمان دارای امحاء پسماند هستند و پسماند را بیخطر ساز می‌کنند. طبق قانون پیگیر این هستیم که کارخانه‌های بازیافت پسماند و زباله در استان احداث شود. در حال حاضر فقط جزیره خارگ دارای یک کارخانه بازیافت زباله است که آنهم در حد بازیافت پلاستیک است. در بوشهر کارخانه بازیافت زباله در دستور کار است. که فاز اول آن که بازیافت پلاستیک است راه‌اندازی شده است. مطابق قانون ساماندهی پسماند در برنامه ششم توسعه حتما باید شهرهای بالای 200 هزار نفر کارخانه بازیافت زباله داشته باشند. در بوشهر کارگروه مدیریت پسماند در استانداری تشکیل شده است، وظیفه این کارگروه که معاون عمرانی مسئول آن است و سازمان محیط زیست نیز در هر استانی دبیر است، سیاست گذاری پسماند استان را به عهده دارد. یکی از دستاوردهای این کارگروه تصویب طرح جامع پسماند استان بوده است. چون استان بوشهر فاقد طرح جامع پسماند بود. این طرح نقشه راه عملکرد شهرداری‌ها در حوزه مدیریت پسماند خواهد شد.

- کمی در خصوص طبیعت استان صحبت کنید، پایش گونه‌های گیاهی و طبیعی استان چه وضعیتی دارد؟

استان بوشهر یکی از متنوع‌ترین استان‌های کشور در زمینه گونه‌های زیستی است. در این استان هم گونه‌های اکوسیستم خشکی و کوهستانی را داریم مثل قوچ و میش،پلنگ ایرانی،بز کوهی و هم در حوزه دشتی گونه‌های خاص جلگه و دشت را داریم و هم گونه‌های دریایی در سواحل و اکوسیستم دریایی را داریم مثل دلفین گوژپشت، مثل کوسه ماهیان و لاکپشت‌های دریایی که در خطر انقراض قرار دارند، اینها بخشی از تنوع زیستی استان بوشهر را تشکیل می‌‎دهند. به همین خاطر در حوزه حیات وحش استان بوشهر تنوع زیستی منحصر بفردی را دارد. کمتر استانی اینقدر تنوع زیستی متنوعی را در خود جای داده است. در نیمه دوم سال 97 توانستیم دبیرخانه حفاظت پلنگ ایرانی را در دشتستان راه‌اندازی کنیم. فعالیت‌مان هم از بعد پایش زیستگاه پلنگ ایرانی در بوشهر آغاز شده است. آموزش در روستاهای پایلوت استان از برنامه‌ها مهم این دبیرخانه است. حفاظت از پلنگ ایرانی به عنوان یک گونه نادر و در خطر انقراض در دستور کار سازمان محیط زیست قرار دارد. در بحث دلفین‌ها با قرارداد با یکی از مراکز علمی کشور امسال برنامه اقدام ملی حفاظت از دلفین‌های خلیج فارس را به مرکزیت بوشهر آغاز کرده‌ایم. این برنامه اقدام عمل با بازه زمانی ده ساله است. استان بوشهر دارای دو پارک ملی است. پارک ملی دیر نخیلو و پارک ملی نایبند دو منطقه بسیار نادر و با ارزش هستند. که زیستگاه دلفین و انواع لاک پشت‌های دریایی هستند. دو اثر طبیعی ملی در استان داریم. یکی جزیره خارکو در خلیج فارس، به دلیل اینکه خارکو مرکز مهمی برای تخم‌گذاری پرندگان بشمار می‌رود بعنوان یک اثر طبیعی ملی آگهی شده است. و دیگری گنبد نمکی جاشک است که باز یکی از جاذبه‌های مهم گردشگری و طبیعی است. از سوی دیگر منطقه حفاظت شده حله را داریم که منطقه‌ای تالابی است و زیستگاه گونه‌های جانوری زیادی است. منطقه خائیز و کوه بیرمی جدیدا به مناطق حفاظت شده استان اضافه شده است. دو منطقه شکار ممنوع تنگ باهوش و کوه سیاه را داریم که زیستگاه بزکوهی و کله قوچ است. برنامه زیست‌مدیریت تالاب حله را بصورت مدون بعنوان یک سند رسمی با همکاری سایر ارگان‌ها در دستور کار قرار داده‌ایم که به تصویب شورای برنامه‌ریزی استان نیز رسیده است. پاکسازی جزیره‌ها را به منظور پایش تخم‌گذاری لاکپشت‌ها را اجرا کرده‌ایم. در دوماه اخیر هم در نایبند و هم در نخیلیو سرشماری و پلاک گذاری لاکپشت‌ها را آغاز کرده‌ایم. سرشماری تابستانه پرندگان را در تیر ماه مطابق برنامه هر ساله انجام خواهیم داد. در سرشماری زمستانه در سال گذشته شاهد افزایش گونه‌های خوبی در حیات وحش استان بودیم. امیدواریم هم در بحث لاک‌پشت‌ها و دلفین‌ها اقدامات خوبی انجام دهیم.

- در خصوص قاچاق گونه‌های جانوری در سال گذشته چه اقداماتی انجام شده است ؟

 از اوایل شهریور و مهر اقدام به زنده‌گیری پرندگان شکاری در استان بصورت غیرقانونی انجام می‌شود. در این فصل گشت و کنترل‌های کوخه را انجام می‌دهیم، هم برای جلوگیری از شکار هوبره و هم برای جلوگیری از زنده‌گیری پرندگان شکاری. پس از آن در نیمه دوم سال برای جلوگیری از قاچاق این پرندگان از طریق مرزهای دریایی اقدام عمل می‌کنیم. خوشبختانه در نیمه دوم سال گذشته با همکاری خوب نیروی انتظامی مرزبانی و دریابانی سه محموله عمده پرنده شکاری کشف شده که فقط یک محموله تعداد 80 قطعه پرنده شکاری بود، محموله دیگری 20 پرنده شکاری و 160 هوبره کشف کردیم. که البته تنها از استان بوشهر صید نشده بود قصد خارج کردن از طریق بوشهر را داشتند که کشف شدند. این محموله‌ها کشف شد و با نظارت کامل در طبیعت کشور رهاسازی شد و برای متخلفین پرونده تشکیل شد در دستگاه قضایی در حال پیگیری و صدور حکم است./ پیام عسلویه 

                            

منبع : پیام عسلویه 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

لینک مطلب: http://booshehriha.ir/News/61590.html