بوشهری ها / حسن زنگنه، عاشق بود. عاشق ایران و خلیج فارس. عشق زنگنه به وطن بود که او را تا لحظات آخر به ترجمه در باب وطن واداشت. عشق او اما عشقی از سر معرفی و تعامل بود؛ به همین دلیل آثار ترجمه ی او تعامل گرا و در بستر گفت و گوی میان فرهنگی جای می گرفتند نه آاثاری در تهییج افکار عمومی برای تقابل با دیگری و دمیدن بر گفتمان توهم توطئه.
از این روی زنگنه به حق در تقویت هویت بخشی، عزت نفس و اعتماد به نفس عمومی ایرانیان و بوشهریان نفش بسزایی داشت. در جهانی که با تکیه بر تقابل هویتها، خصومتهای قومی و افراطیگریهای مذهبی، روابط دولتها و ملتها شکل گرفته و خشونت و جنگ بخش اصلی این تقابل هاست؛ حسن زنگنه با ترجمه آثار معتبر و فاخر در حوزه ی خلیج فارسشناسی و تاریخ جنوب ایران، سهم بسزایی در تقویت هویت ملی ، داشته است. زنگنه با ترجمهی حرفهای ۴۲ کتاب توانست به خوبی دین خود را به مردم و وطن ادا نماید و تا آخرین لحظه عمر خود نیز به همین روال ادامه داد. رویکرد فرهنگی حسن زنگنه در عرصهی هویتها ، رویکردی تعاملی بود و با همین رویکرد سعی بر پرداختن به این مهم کرد که تمدنها و فرهنگها به جای تقابل و خصومت هویتی، به تعامل و گفت و گو بپردازند؛ شاید از نیک سرانجامی این مترجم بوشهری بود که زمان درگذشت وی هم زمان با سالروز ارائه ی طرح گفت و گوی تمدنها به سازمان ملل توسط محمد خاتمی رییس جمهور ایران و پذیرفته شدن این طرح شد.
۱- حسن زنگنه به جز توانمندی در عرصهی ترجمه، زبانشناس بسیار ماهری نیز بود، تسلط و احاطه وی به مسائل مربوط به زبانشناسی و تبارشناسیِ لغات فارسی و برخی زبانهای دیگر حیرتانگیز بود. همیشه عادت داشت که به محض شنیدن یک لغت یا جمله ناآشنا ، آن را به ذهن می سپرد و یا یاداشت می کرد ؛ پس از آن به منزل که باز میگشت تلاش میکرد تا ریشهها و تبار آن لغت را دریابد و در این زمینه بسیار کوشا و کاوشگر بود.
۲- حسن زنگنه انس و الفت حیرتانگیزی با ادبیات کلاسیک ایران داشت. برای هر صحبت خود سریعاً شعری با همان مضمون ارائه می کرد و در هرجا هم که بود اگر شعر یا ضربالمثلی را می شنید آن را یاداشت می کرد. در منزل هم چندین دفترچه کوچک داشت که در آن جملات حکیمانه و نغز بزرگان و ادیبان ایران و جهان را یاداشت میکرد؛ گهگاهی نیز در ستونی با عنوان «کشکول» برخی از آنها را در «هفته نامه» نصیر بوشهر منتشر مینمود.
۳- حسن زنگنه بسیار انسان خوشمشربی بود. انسان از نشست و برخاست با وی سیر نمیشد. لحن طنز ارائه خاطرات قدیم بوشهر و وقایع تاریخی، انسان را به راحتی و با ذوق روبروی او می نشانید تا هم بهره برده و هم لذت ببرد. تسلط زنگنه بر بیان روایات قدیم بوشهر و ذکر خاطرات چنان حرفه ای بود که گویا او بازیگر حرفه ای یک نمایش برشتی است که شما را به گذشته برده و گه گاه با تک نیک فاصله گذاری به شما یاد آوری می کند که این یک خاطره و یا قصه و نمایش است. بلند و کوتاه کردن به جای صدا ، استفاده مناسب از سکوت بین بیان و دراماتیک کردن ، طرح واره ای نمایشی که زنکنه بیان می کرد همیشه جذاب بود و مخاطب و شنونده روبروی او تمامن جذب نحوه ی روایت، تعلیق و کشمکش های روایت می شد و در نهایت هم با یک فرود حیرت انگیز روایت با یک طنز قدرتمند تمام می شد و با شلیک خنده ی تماشاگر تمام می شد. اما این روایت تنها وجه فان و سرگرم کننده نداشت. زنگنه در میان روایت و یا در پایان به اسیب شناسی اجتماعی و تاریخی زمان روایت و تبار شناسی زبان اقدام می کرد و مخاطب پس از خنده ی ناشی از طنز روایت به تامل فرو می رفت. زنگنه در واقع روبروی مخاطب به اجرای یک تئاتر تک پرسوناژانه می پرداخت. تئاتری نه بر روی سن که همه جا اجرا می شد. شیوه ی زنکنه چنان قدرتی داشت که در صورت شنیدن بار دوم و یا سوم ، باز هم برای مخاطب همان تازگی بار اول و همان واکنش ها را در پی داشت. به همین دلیل هر کس که روایتی از او را شنیده بود در جمعی که با حضور زنگنه حضور می یافت ، تقاضای شنیدن دوباره ی آن با اشخاص تازه را داشت. توانایی زنگنه در این زمینه هم از جمله ویژگی های خاص او بود
..............................
منبع : پیام عسلویه
لینک مطلب: | http://booshehriha.ir/News/61673.html |