printlogo


عبدالله غلامی
سیراف، در پرتو خوانشی دیگر
سیراف، در پرتو خوانشی دیگر
کد خبر: 17 تاریخ: 1395/11/1 22:08
بی تردید بندر سیراف نقش بسزایی در تجارت دریایی مسلمانان در طی قرون اولیه ایفاء کرده، و تا پیش از آنکه کیش (قیس) شهرت و ترقی زیادی بیابد،

بوشهری هاعبدالله غلامی: بی تردید بندر سیراف نقش بسزایی در تجارت دریایی مسلمانان در طی قرون اولیه ایفاء کرده، و تا پیش از آنکه کیش (قیس) شهرت و ترقی زیادی بیابد، مهمترین مرکز تجاری خلیج فارس و جهان اسلام به حساب می آمد. استخری، مؤرخ نامی، سیراف را از حیث بزرگی و جلال با شهر شیراز برابر دانسته است. مقدسی، دیگر مؤرخ مشهور نیز اشاره داشته که، گاها به لحاظ آبادانی سیراف و رونق بازار و ظرافت مساجدش، بر بصره ترجیح دارد و از پر درآمد ترین بنادر دوره عباسی بوده است.

این توسعه و غنای اقتصادی بنابر سنت تاریخی موجب می شود، فضایی فراهم آید که علم دوستی، اندیشه ورزی و نشر فرهنگ جایگاه ویژه و پر ارجی یابند، و سیراف بنا به دلایل و قراین مرقومه ذیل از این فرایند طبیعی بی بهره نبوده و نقش بسیار پر لعاب و تاثیر بخشی را در پرورش علمای مسلمان داراست.

در بستر این شور و شیدایی تجاری و رونق صنعت دریانودری، اندیشمندان و علمای بزرگی در خنکای سایه ی امنی که از جهت رونق اقتصادی پدید آمد، آهنگ دانش اندوزی نواختند، رشد یافتند و بالیدند،که تمدن اسلامی امروزه نیز مدیون مجاهدت های علمی و اندیشه ای آنان است.

سیل داد و ستد و مهاجرت دریایی به واسطه انکه بندر سیراف به لحاظ عمق آب هایش، بارکده امنی برای کشتی های چینی، آفریقایی، عراقی و غیره بود، این امکان را برای طالبان علوم دینی فراهم می نمود تا بدین طریق به مراکز علوم دینی که خاصا در سده های آغازین تمدن اسلامی در عراق عرب، به ویژه بغداد متمرکز بود، رهسپار شوند.

وجود مساجد زیبا از جمله مسجد شیخ حسن بصری توأم با آمیختگی هنر و معماری اسلیمی-ایرانی در سیراف، در قرون اولیه اسلامی، دلالت بر نقش پر کاربرد آن یعنی تصدی آن از سوی یک مفتی و قاضی و داشتن مجلس درس و وعظ و غیره نه به گونه ی امروزی که مسجد در حداقل کارکرد اجتماعی اش باقی نمانده است، حکایت از توجه معتنابه این تمدن به آموزه های اسلامی و نقش علمای دینی در بطون مختلف زندگی اجتماعی را دارد.

وجود آرامگاه ابدی سیبویه در سیراف، آن نابغه جوانمرگ ایرانی، عالمی با شوکت ابدی، که در مناظره زنبوریه با کسایی کوفی از اندوه رنج چیرگی مشتی یاوه گو بر دانش و خرد انسانی با خدعه و فریب دربار امین عباسی، در جوانی جهان خاکی را بدرود حیات گفت، و سیراف را ارامستان خود برگزید، دلالت آشکار و یقینی دارد که این تمدن عالم دوست وعالم پرور بوده است.

و هم چنان نکته قابل تأمل دیگری که در تقویت مطلب مطرح شده ی فوق می توان آورد، اینکه نگاشته های تاریخی، پژوهش ها و یافته های امروزی همگی متفق اند که نتیجه غیر مستقیم تجارت دریایی و کشتی های سیراف، انتشار اسلام به سرزمین های شرق دور ازقبیل چین، سیلان، هند و اندونزی و شرق آفریقا نظیر سومالی و موزامبیک بوده است. بدیهی است که مسافران و کشتی های سیرافی در خلاء وتهیگی عالم به مفاهیم و آموزه های اسلامی نبوده اند. به تعبیری تا علمی را نیاموخته باشند انتشار آن آموخته ها حاصل نمی آید و از آنجا که مبدأ مسافرت و حرکت کشتی ها از سیراف بوده، سیرافیان نیز این نقش شگرف و عالمانه را بر عهده داشته اند.

با این مقدمات مصداقاً برخی از علمای بنام سیراف که در جامعه اسلامی قرون اولیه نامبردار بوده اند، از منظرتان می گذرانیم. اغلب سیرافیانی که نامشان را در منابع تاریخی و جغرافیایی یا کتب های حدیثی و روایی می یابیم، محدث، راوی، ادیب، طبیب، متکلم، فقیه و فرایض هستند.

متاسفانه به لحاظ عدم دسترسی یا فقدان گزارش های مفصل، اطلاع چندانی از انان موجود نیست، اما برخی از آن ها به واسطه داشتن تالیفات ارجمند و معتنابه که مصدر تحقیقات بعدی اندیشمندان اسلامی شده است، نامشان در تاریخ باقی است و برخی نیز گزارش هایی در کتب تاریخی و تذکره ها به آن ها اشارت شده که این اطلاعات بسیار ناقص است.

احمد بن بهداد یا بهزاد بن مهران سیرافی مشهور به ابوالحسن فارسی سیرافی در مصر به سر می برده و به عنوان امام المحدث و الصدوق شناخته می شده است.

ابو عبدالله محمد بن عون داوود سیرافی بصری که به سلیب ملقب بوده در تفسیر، بیش از حدیث شهرت داشته و طبری مفسر بزرگ اهل سنت نیز از او دو روایت می کند زیرا وی استاد طبری بوده است.

ابوالعباس احمد بن محمد بن نوح سیرافی که در بصره زندگی علمی داشته، شیخ طوسی از وی روایت نقل کرده و ابن شهر آشوب نیز او را توثیق کرده است.

اما سرآمد این علما ابو سعید حسن بن عبدالله بن المرزبان فقیه، متکلم و عالم نحوی است که به قاضی سیرافی نیز شهرت دارد. وی در سیراف متولد شد و در بغداد وفات یافت. فقه را در عمان فرا گرفت و ادبیات عرب در بغداد نزد ابن درید و ابن سراج آموخت و در تمامی علوم بی همتا و مشهور شد. او در فقاهت بر مذهب علمای عراق (حنفی) بود. وی به مدت ٤٠ سال در بغداد مفتی مسجدالرصافه بود و در آن مسجد به تدریس علوم مختلف می پرداخت و به قضاوت بغداد رسید. برخی او را معتزله می دانند. القاب گونه گون شیخ الاسلام، شیخ یگانه و شیخ جلیل به وی داده شده است.

از مهمترین آثار قلمی ایشان شرح الکتاب سیبویه عالم بزرگ و نامبردار نحوی دنیای اسلام است و دیگری اخبار النحویین و البصریین در تراجم احوال ادبا و نحاه است.

معروف کرخی فقیه بزرگ شیعی او را بر همگنان مقدم می داشت و حلقه تدریس برای سیرافی منعقد کرد که وی در آن به افاضه و فتوا می نشست و او را در برابر جاحظ معتزلی آن پهلوان یکه تاز میدان ادب و کلام و یا تالی او در ادب و بلاغت معرفی میکند.

خطیب بغدادی صاحب اثر  گرانبهای تاریخ بغداد، سیرافی را مردی فاضل و عالم بی مانندی معرفی کرده به ویژه در علم نحو بی شک همتایی نداشت.

در اغلب تمثیلات کتاب تاج العروس بسیار به اظهار و نظرهای سیرافی استشهاد شده است .

محدث قمی، سید رضی شخصیت بزرگ شیعی را شاگرد سیرافی شناخته است.

ابوحیان توحیدی از علما وکبار اواسط قرن چهارم (ه.ق) که ازدیاد آثار قلمی وی گواه صادقی به نبوغ اندیشگی آن شیخ شیرازی است، در کتاب الامتاع و الموانسه فصل طویلی به مناظره ابوسعید سیرافی با ابوبشر متی بن یونس فیلسوف مسیحی و رییس منطق دانان زمان خود که استاد فارابی نیز بود، اختصاص داده است، که به درخواست ابن فرات وزیر خلافت عباسی از سیرافی، این مناظره صورت گرفت.

مناظره آنان با تعجب و حیرت از جرأت، شهامت و قدرت بیان ابوسعید سیرافی پایان می یابد.

وجیزه فوق که نگارنده با قلم و بیان قاصر خود سعی در خوانشی متفاوت از تمدن سیراف داشته، امید است چراغ راه پژوهندگان در توسعه این زاویه دید با تأمل بر نقش پر تأثیر سیراف در تربیت عالمان مسلمان قرار گیرد.

لینک مطلب: http://booshehriha.ir/News/17.html