بوشهری ها / حجت عبدالهی پور | خبرنگاری یک شغل است، اما بهنظر میرسد خبرنگاری پیش از اینکه یک شغل باشد، یک دغدغه بیپایان و یک مطالبهگری دائمی است. طبیعتاً اگر دغدغه و مطالبهگری نباشد، این شغل معنای خود را میبازد و آن زمان میشود «خبر نویسی»! چیزی که امروز در مطبوعات و رسانههای آنلاین شاهد آن هستیم؛ رویهای که به رسمی در غالب رسانههای امروز استان درآمده است.
17 مرداد را که به مناسبت سالروز شهادت شهید محمود صارمی، نماینده ایرنا مزار شریف در سال 1377 به نام روز «خبرنگار» نامگذاری شده، دستاویزی شد تا به وضعیت تولید محتوا در رسانههای فعلی استان بوشهر نظری بیندازیم. با نگاهی به تاریخچه مطبوعات در بوشهر با این واقعیت رویارو میشویم که این استان یکی از نقاط پیشگام در عرصه خبرنگاری است. بنابراین با این پیشینه انتظار میرود که در دوره کنونی شاهد بلوغ رسانه در بوشهر باشیم ؛اما چه اتفاقی افتاده است که ما امروز در این استان، در کنار فعالیت رسانههای دغدغهمند، با جولان تعدادی شبهرسانه و شبهخبرنگار رویارو شدهایم!
این شبهرسانهها و شبهخبرنگارها چگونه ظهور کردند! رسانههایی که حتی بهدلیل ضعف در خبرنویسی رو به تبدیل کامنت افراد در شبکههای مجازی به خبر آوردهاند. متاسفانه بهدلیل عدمنظارت از سوی نهادهای متولی، این رسانههای کپیپیستی رشدی قارچگونه پیدا کرده و به تهدیدی جدی برای جامعه رسانه درآمدهاند. این رسانهها با کمترین دانش خبری و بیبهرگی از سواد رسانه اغلب در حوزه صنعت با خبرهای کپیپیستی و زرد فعالیت میکنند.
آنها با تحت فشار قرار دادن روابطعمومی شرکتها و پتروشیمیهای مستقر در جنوب استان اقدام به باجگیری میکنند. شاید عدهای به لفظ «باجگیری» اینجا معترض شوند، ولی وقتی فردی که حتی الفبای خبرنویسی را بهخوبی نمیشناسد با تیترهای تهدیدکننده و محتوای جعلی و مبتنی بر شایعه، پتروشیمی یا شرکتی را تحت فشار قرار میدهد که یا فلان فاکتور را پاس میکنید یا فلان خبر را علیه شما منتشر خواهیم کرد، بدون تردید این نامش خبرنگاری نیست، بلکه باجگیری است!
اغلب این شبهرسانهها در شهرها و نقاطی دور قرار گرفتهاند و بدون اینکه دود یا آلودگیهای صنعت و گرمای بالای 60 درجه این نقطه استان را به جان بکشند، اقدام به گرفتن حقسکوت از صنایع مستقر در این نقطه میکنند. این رویه چنان ریشه دوانده است که دیگر صدای مدیران روابط عمومی صنایع نفت و گاز را در استان بوشهر درآورده است. البته یک نقد هم به روابط عمومیهای این صنایع وارد است که چرا در مواردی به شبهرسانهها حقسکوت دادند که امروز باجگیری به امری عادی و محلی برای درآمدزایی آنها در بیاید! در اینجا باید قدردان برخی از روابط عمومیهای آگاه و حرفهای صنایع باشیم که در برابر این افراد سودجو ایستادگی میکنند. با وجود چنین روابطعمومیهایی این امید قوت میگیرد تا ریشه باجگیری و حیات این شبهرسانهها را خشکاند؛ چراکه با وجود سایتهای تحلیلی- خبری حرفهای در جنوب و نشریات مکتوب و خبرگزاریهای فعال در استان، نیازی به شبهرسانهها که اغلب با کانالهای خبری در فضای مجازی قدرتنمایی میکنند، نیست. این شبهرسانهها اگر تمایلی به ادامه فعالیت دارند، راهی جز آموزش دیدن و تبدیل شدن به خبرنگاری آگاه و متعهتد به اصول خبرنگاری ندارند.
بدون تردید رسانه امروز استان بوشهر برای قدرت گرفتن به خبرنگارانی بادانش و دارای سواد رسانه، مطالبهگر، بااخلاق، مستقل و آگاه نیازمند است تا بتواند جریانسازی کند. باید اعتراف کرد در سالهای اخیر به دلایلی از حجم مطالبهگری و جریانسازی رسانههای بومی کاسته شده است و همین مسئله موجب شده که این رسانهها آنگونه که باید نتوانستهاند در توسعه استان به طرز مطلوبی نقشآفرینی کنند؛ چراکه اغلب این رسانهها از ضعف خبرنگاران جریانساز و مطالبهگر رنج میبرند. از این رو، در همه حوزهها نمیتوانند جریانسازی و مطالبهگری کنند، مگر در زمینهای که دارای خبرنگاران زبده هستند.
طبیعتاً متولیان رسانه در استان یعنی ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی و خانه مطبوعات استان بوشهر باید بهصورت فصلی با برگزاری کارگاههای آموزشی در شاخههای مختلف، باید بدنه خبرنگاری استان را تقویت کنند تا با پرورش خبرنگاران مستعد و جریانساز، رسانه در این استان در مسیر درست خود که همانا اطلاعرسانی، آگاهیبخشی و روشنگری است، بیفتد. در این صورت است که به رسانههای مردمی و تحولآفرین و توسعهافزا تبدیل میشوند./ منبع : روزنامه پیام عسلویه
لینک مطلب: | http://booshehriha.ir/News/181576.html |