printlogo


پیوند ادبیات و سینمای تجربی در گفتگو با مهدی تنگستانی زاده هنرمند گناوه ای :
اگر سینمای من شخصی نباشد. که سینمای تجربی نمی‌شود.
اگر سینمای من شخصی نباشد. که سینمای تجربی نمی‌شود.
کد خبر: 181682 تاریخ: 1403/8/4 18:02
مصطفی خرمی | به بهانه برگزاری چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به سراغ یکی از برندگان جوایز و استعدادهای برتر این جشنواره در سال‌های قبل رفتیم

بوشهری هامصطفی خرمی | به بهانه برگزاری چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به سراغ یکی از برندگان جوایز و استعدادهای برتر این جشنواره در سال‌های قبل رفتیم . جوانی از استان بوشهر متولد گناوه و خو گرفته در بندرریگ. مهدی تنگستانی زاده فیلم سازی است که در سینمای ایران او را با نام یک فیلمساز تجربی می‌شناسند و در طراحی صدا و تدوین تبحر دارد آخرین فیلم او با نام «تراگودیا » در جشنواره ها بسیار درخشیده است. این فیلم چندین جایزه ملی و حضور در جشنواره‌های  بین المللی معتبر را در کارنامه دارد از جمله لیدز انگلستان و میلی وی آمریکا که هر دو واجد شرایط اسکار بودند

 

در ابتدا از شما می‌پرسم که چه شد و چرا شما را یک فیلم‌ساز تجربی در سینمای ایران می دانند؟

با سلام و تشکر از شما که در این روزهای پاییزی به یاد سینمای تجربی افتادید. من از زمانی که دانش آموز بودم و فیلم ساختم در یک جشنواره دانش اموزی همراه با یکی دو نفر از بزرگان سینمای ایران چند روزی کارگاه و گفتگوی مدوامی داشتیم یکی از این اساتید خسرو سینایی بود که کلمه به کلمه ایشون رو من خیلی تاثیر داشت بعد از اون کلاً مسیر فیلم سازی من تغییر کرده نگاه من نسبت به سینما تغییر کرد و به سمت این سینمایی رفت که حالا غرقش هستم و این سینما را در ایران به نام سینمای تجربی می‌شناسیم که همان سینمای اکسپریمنتال هست چیزی بود که همیشه دنبالش بودم و ازش لذت می‌برم چون هر لحظه تجربه جدیده

تجربه ، یعنی شما صرفا از این سینمای تجربی تجربه های جدید را میخواستید یا دنبال چیزی فراتر بودید ؟

ببینید این. بحث سینمایی تجربی کاملا تخصصی هست اما خب خیلی کوتاه و مختصر میگم که احساس می‌کنم ترجمه واژه اکسپریمنتال به عنوان تجربی اشتباهه و شاید ترجمه درست‌تر و مفهومی‌ترش اینه که بگیم فیلم‌های آزمایشی خوب فیلمهای که مشخصا دوتا چیزی جدا می‌تونن داشته باشند ممکنه فیلم های داستانی باشند که تجربه گرا باشند یا فیلم‌هایی که. کاملا فرمگرا هستند و من بین هر دو تای اینها در رفت و برگشت بودم

خوب میتوانی توضیح بیشتر  بدهی که سینمای تجربی چیست و اصلا کاربردش در سینما چه می تواند باشد ؟

آن چیزی که من متوجه شدم در این سالها و در محافل جهانی جشنواره ها و فیلم‌های مختلف دیدم این است که مثلاً اگر سینما را به یعنوان یک علم بدانیم ما برای اینکه نظریه‌های علمی‌مان ببریم جلو نیاز به آزمایشگاه و یک محیط آزمایشگاهی داریم که  نظریه‌ها و فرضیه‌ها رو آنجا آزمایش کنیم. اگر ما بخواهیم به دستاوردی جدیدی در سینما برسیم هر ایده وهر نوآوری را نمی‌توانیم بی برنامه در کار استفاده کنیم، به دلیل اینکه هزینه‌های تولید در سینما زیاد و سرسام‌آور است و ممکن است ایده نوآورانه ما به شکست پروژه سینمایی منجر بشود در نتیجه نیاز است که یک قالبی باشد؛ یک نوع سینمای خلاقانه‌ای باشد که این فرم‌های سینمایی امتحان بشوند، آزمایش شوند و به وجود بیاید .کار سینمایی اکسپریمنتال همین است یعنی سینمای تجربی کارش این است که فرم‌های جدید سینمایی به وجود بیاورد.  برای سینمایی که بعداً می‌خواهد از این فرم‌ها تغذیه کند. یعنی یکی از کارکردهای سینمای تجربی این است که خیلی از فیلم‌سازها مثل نولان و بزرگان دیگر سینما همه یک جورایی از فیلم‌های تجربی شروع کردند که البته آثارشان خیلی خلاقانه است

در  ایران استاد (عباس کیارستمی) در مقطعی حتی ناخدا سینما (ناصر تقوایی) و البته استاد (محمد رضا اصلانی) که به نظر من پدر سینمای تجربی ایران هستند و خیلی از فیلمسازان دیگر اینها همه از همان اکسپریمنتال گرایی شروع کرده اند. مثلا عباس کیارستمی با کارهای تجربی در کانون تولید کرد و تیترازهای فیلم مسعود کیمیایی  که شروع این جریان بود.

خوب چرا به آن می گویند  سینمای آلترناتیو ؟

سینمایی آلترناتیو واژه‌ای است که یک سری از دوستان تجربی کار ما در ایران از آن استفاده می‌کنند که واژه خیلی دوری از این سینما نیست، یعنی یک فرم جایگزین است، جایگزین یک روندی که ادامه آن روند میتواند منجر به توقف سینما شود، سینمای آلترناتیو باید جلوی این توقف رو بگیرد و پویایی را به سینما برگرداند

آخرین باری که درجشنواره فیلم  کوتاه تهران بودی کی و چه سالی بود؟

به عنوان تدوین گر و طراح صدا سال قبل با فیلم ضلعی برای خروج ( احسان همتی ) حضور داشتم که آن فیلم جز برگزیدگان بخش رسمی جشنواره فیلم فجر هم بود و اخرین فیلم و حضور من در جشنواره در جشنواره فیلم کوتاه تهران در دوره  بیماری کرونا بود در آن دوره من یک فیلم ساختم با نام ( تابو) که مبتنی بر گرافیک و روانشناسی فرکانس‌های صوتی بود و در همان شرایط قرنطینه تولید و در جشنواره اکران شد و بعد ازآن در جشنواره تهران فیلمی نداشتم

 چرا ؟ دلیل خاصی داشت که فیلمی تولید نکردی ؟

خب من متمرکز شده بودم روی یک فعالیت‌های دیگر. یعنی اساساً دیگه دغدغه ام فیلم کوتاه نبود یعنی بعد از فیلم تابو که آخرین فیلم من بود دیگه دغدغه ام  واقعا چیزهای دیگه بود که. یه مقدارش به ادبیات برمی‌گردد

پیوند ادبیات و سینمای تجربی کجاست ؟

من از دوران نوجوانی که دانش آموز بودم فیلم ساختم . از قبلش نقاشی می‌کردم. عکاسی کردم. حتی مجسمه سازی و همه اینها را تجربه کردم .در دانشگاه مجبور شدیم در دوره ارشد بنویسیم و اینجا باز یادی کنم از شادروان استاد (مهرداد ابروان ) که خیلی زحمت کشید .یعنی مشوق من بود برای نوشتن و شروع کردم به نوشتن و خب بعدها با توجه به شرایط کرونا که پیش آمد خب این باعث شد که من بیشتر روی ادبیات متمرکز بشوم. در خانه  ماندن و تعطیل بودن پروژه سینمایی باعث شد که من به این نتیجه برسم که یک فرم بسیار جذابی در بازی های زبانی ادبیات وجود دارد و به همین دلیل این فضا را دوست داشتم . میخواستم فرمی که در سینما بلد بودم را در ادبیات امتحان کنم .خب پیوند این دو از همین جا شروع میشود. سینما یک جریان سیال ذهن دارد و ادبیات هم کاملا مبتنی برسیال ذهن است  و این دو خیلی به هم نزدیک‌ترند تا تئاتر.  چون من در دوره ای تئاتر هم کار کردم و حتی در جشنواره تئاتر فجر در تهران اجرا داشتم  و همه این فضا ها را تجربه کرده بودم. اما این دوتا خیلی به هم نزدیک‌ترن یعنی ادبیات و سینما خیلی‌ها مثلاً از ادبیات میرون به تئاتر و بعد سینما من کاملا روندم برعکس کردم یعنی از سینما رفتم به تئاتر و بعد به ادبیات .من فکر می‌کنم این خیلی روند عمیق تری بود و برای من جذاب تر بود به همین دلیل خیلی از این مسیر لذت می برم
 

---

میدانم که سالهاست در حوزه ادبیات فولکلور جنوب فعالیت داری از ادبیات چه خبر؟ فکر نمی‌کنی از این شاخه به اون شاخص پریدن است ؟

آدم وقتی ایده‌ای دارد برای اینکه این ایده را به یک اثر خلق کند دیگهر فرقی نمی کند ایده تو چه نوعی از هنر خلق یشود. فقط به این بستگی دارد که. نیازمند چه فرمی باشد گاهی اوقات حرف و ایده شما مناسب سینماست  .خب من فیلمم را می‌سازم. گاهی اوقات این حرف نیاز هست که در قالب ادبیات بیان شود به همین دلیل ترجیح دادم که وارد ادبیات شوم و الان یکی دو کار دارم که  به زودی برای چاپ آماده میشود. آنجا هم یک سری کارهای تجربی فرمال در ادبیات دارم که امیدوارم مخاطب ازآن  راضی باشد

آیا فکر می‌کنی در  آثارت به یک فرم رسیدی؟

 اینکه فرم شخصی من باشد  نه.  در واقع شناسایی این کار من نیست. نمیشودگفت که مثلاً این فرم خاص شخصی من هست .چون هر فیلمی یک نوع فرمی می‌طلبد. من فیلمهای متفاوتی دارم. حتی انیمیشن اکسپریمنتال هم کار کردم و مجذوب نوع فیلم و خود ایده نمی شوم و نوع تعریف کردن قصه برایم مهم تر است اما اینکه مثلاً رگه‌هایی تکرار شونده در آثارم باشد بله هست  شما در تمام فیلمهای من را بخواهید ببینید چنین چیزی پیدا خواهید کرد

خب برگردیم به سینما،  بین طراحی صدا و فیلم‌سازی کدام لذت بخش تراست ؟

طراحی صدا خوب یک کار فنی و یک مقدار خیلی زیادش خلاقیتی هست یعنی ترکیب کار فن و مهندسی و خلاقیت واقعا همیشه از این خیلی لذت می‌برم و همیشه کار با صدا برایم لذت بخش‌تر است. ولی خوب. فیلم سازی دنیای متفاوت‌تر است. یعنی دنیای خلق است . من خیلی دنبال این نیستم که حتما فیلم بسازم ، یا حتما طراح صدا باشم، هر وقت ایده ای باشد دست به کار می شوم . یعنی هر کاری که نظر مرا جلب کند میتواند جذاب باشد . من برای اینکه وارد آن پروژه شوم حالا چه ادبیات چه  طراحی صدا باشد چه فیلم سازی مهم برام این است که آ« لحظه اگر که از ایده‌ای یا از چیزی خوشم میاید به هر ترتیبی شده آن ثبت بشود حالا در  هر قالبی فرقی نمی کند گاهی اوقات اصلاً شرایط تولید فیلم نیست و شما مجبوری کاری دیگر انجام بدهی .

در این سال‌ها شما روند جشنواره فیلم کوتاه تهران را دیدی و لمس کردی فکر می‌کنی جشنواره فیلم کوتاه تهران چه تغییری کرده یعنی این جشنواره آیا رشد داشته ؟

من داور خوبی نیستم. برای این قضیه چون اکثر سال‌هایی که حتی خودم هم فیلم داشتم معمولا توی جشنواره‌ها حضور نداشتم به خاطر عادتی که داشتم. ولی یادم میاید سال‌های دور و اواخر دهه ۸۰ که سال‌های طلایی فیلم کوتاه تهران بود که خب یک نسلی از جوانان وارد سینما شدند که الان همه آنها حرفی برای گفتن دارند از. هومن سیدی گرفته تا دوستان دیگه. خوب اون سال‌هایی که ما فیلم داشتیم و می‌دیدیم خوب کاملا کیفیت آثار متفاوت بود یعنی ما از لحاظ فنی مشکلاتی داشتیم. اما به شدت ایده‌ها و فیلمنامه‌های خیلی جذاب و کارهای خیلی قوی فرمال می‌دیدیم حتی در  بخش سینمایی تجربی.

 همان موقع مثلا به خاطر دارم  که ما حداقل سی نفر تجربی کار در سینمای ایران داشتیم. به تدریج همینجور که گذشت همه چیز رو به افول گذاشت و گرایش‌ها به سمت فیلم داستانی کوتاه رفته که ادای فیلم بلند را در می آورند . من فکر می‌کنم آفتی که به سینمای کوتاه وارد شده همین عادت بیگ پروداکشن سازی فیلم‌هاست که ورود دوربین‌های الکسا و غیره و غیره اینها باعث میشود که ما خیلی محتاط‌تر بشویم و گاهی اوقات سرمایه گذارانی  وارد فیلم کوتاه می شوند که اینا خوب واقعا جلوی خلاقیت رو می‌گیرند

الان ما از لحاظ فنی و از لحاظ کیفی به شدت جشنواره با کیفیتی داریم و خب یک جشنواره در کلاس جهانی داریم و البته واجد شرایط اسکار وآخرین دوره‌ای که من یک از فیلم‌هایم در پردیس ملت اکران شده بود از کیفیت نمایش و از همه چیز آن راضی بودم و خیلی متفاوت بود. حتماً الان هم همینطور است اما خوب گاهاً فیلم‌ها رو که می‌بینیم که دیگه از لحاظ ایده و اینکه ما را دگرگون کند چیزی برای ارائه ندارند و تبدیل شده‌اند به یک سری فیلم‌ها و مضامینی که اکثراً از روی دست  هم کپی شدند و این خیلی جالب نیست .البته به نظرم این روزها گرایش‌هایی به سمت کارهای تجربی دارد پیدا میشود

گفتی گرایش به سمت تجربی ، آیا این سینما مخاطب دارد و اینکه خیلی‌ها معتقدند که سینمای تو شخصی است.  چقدر با این نگاه موافقید ؟

اساساً سینمای تجربی باید سینمایی شخصی باشد. یعنی اگر سینمای من شخصی نباشد. که سینمای تجربی نمی‌شود. یعنی اکسپریمنتال نیست. اینکه آیا مخاطب دارد یا نه خیلی متفاوت است. ببینید ما به اندازه سلایق کل آدم‌ها سلیقه مختلف سینمایی داریم در این اواخر من پکیجی از فیلم‌های تجربی خودم را به صورت آزمایشی اکران کردم که در گناوه بازخورد خیلی خوبی داشت که البته در بدترین تاریخ ممکن اکران شد اما بسیار بازخورد خوبی داشت. یعنی فکرش را نمی‌کردم. برای دیدن فیلم‌های تجربی مثلاً این تعداد مخاطب تو سالن باشند. حالا تعدادش زیاد نبود. اما همین که متوسط به صورت رندوم ما هر شب ۳۰ نفر مخاطب داشتیم و توی این پنج شب برای یک شهرهایی مثل گناوه 200 نفر مثلاً دیده باشند. اکران این فیلم به نظرم بسیار اتفاق خوشایندی بود . چون که در حتی کل دنیا هم به همین نسبت. مخاطبت برای این فیلم ها وجود دارد و  سینمایی تجربی مخاطب خاص دارد. به همین دلیل من فکر می‌کنم که مخاطب وجود دارد. منتها محصولی برای مخاطب وجود ندارد که به او سلیقه متفاوتی نشان بدهد. ما باید محصول متفاوت یا فیلم متفاوت به او پیشنهاد بدهیم تا آن هم بتواند فکر کند و به او  فرصت بدهیم که با اندیشه از سالن سینما بیاید بیرون .

به نظر شما هوش مصنوعی برای سینما چالشه ؟

من فکر نمی‌کنم هوش مصنوعی بتواندچالش ایجاد کند. اگر شما. این را به عنوان یک ابزار استفاده کنید اتفاقاً ابزار بسیار کارآمدی هست . خب هر روز داره تکنولوژی پیشرفت می‌کند اما خب ما عادت کردیم به بعضی از کارها و بعضی از کارها به دلیل اینکه ما برایمان لذت بخش است. دست کشیدن از او سخت است. یعنی مثلاً همین صداگذاری. خب این هوش مصنوعی می‌تواند انجام بدهد. اما خب وقتی که شما دستی این کار را  انجام میدهید لذتی دارد. در چینش ، در خلق ، که من فکر می‌کنم به دلیل این حس هیچ وقت هنرمند شاید حاضر نباشد که از هوش مصنوعی استفاده کند. مگر برای کارهای جزیی در واقع برای آن خلق و چینش اصلی همیشه نیازه به ذهن انسانی  هست که دانای کل باشد.

خوب به نظرت سینمای بوشهر کجای سینمای ایران قرار می‌گیرد. با توجه به اینکه شما یک جوان بوشهری هستید ؟

اگر از لحاظ کمی بخوام. صحبت کنم  شاید خیلی نتوانم حرفی بزنم و واقعیت این است  که همه چیز در تهران خلاصه میشود. اما اگر از لحاظ کیفی بسنجیم ما آدم‌هایی داریم که الان در سینمای ایران بسیار تاثیرگذارند مخصوصاً توی سینمای مستقل، که می‌توانم ادعا کنم که نسبت به ده سال قبل شاید جایگاه تثبیت شده‌تری دارد. یعنی ما سال‌ها قبل  موجی از دانشجویان دانشگاه بوشهر داشتیم که کارهایی تولید می‌کردند و شورآفرینی می‌کردند. در آن سالها انجمن سینمای جوان وضعیتش خیلی بهتر بود توی بحث تولیدات و خوب این طبعاً باعث می‌شد توی سینمای ایران ما بیشتر دیده شویم.

 اما بعد از آن ، بخاطر شرایط فرهنگی متفاوت بوشهر هم تحت تاثیر قرار گرفت و اتفاقاتی افتاد که خوب الان به این وضعیت رسیدیم. ما یکی دو سه ارگان داشتیم که هزینه‌هایی تولید رو ساپورت می‌کردند. البته خب هزینه تولید هم به شدت رفت بالا. یعنی دیگر از قالب استانی خارج شد و یک خورده سخت شد به همین دلیل تولیدات سینمایی هم کم شد .

اما درهمین وضعیت هم چند فیلم خوب تولید شده و ما الان داریوش غریب زاده را داریم که همین الان یکی از ارکان فیلم کوتاه ایران هست. حسن شبانکاره را داریم که مرتب در جشنواره کن و برلین  می درخشد و داریوش غذبانی که می‌دانم که چند وقت پیش فیلم بلند بعدش را ساخته . مهدی انصاری که میدانم فیلم نامه‌هایی را دارد الان نگارش می‌کند و در واقع همگی دوستان در حال کار هستند. اما به سختی  و به نوعی همه درگیرند و سینما خیلی راکد نیست اما چون یه خورده کارها مستقل تر شده و. بعضی از بچه‌ها ترجیحشان این است که هر یکی دو سالی یک کار انجام بدهند ، شاید دلیلش این باشد. اما تاثیرگذاری خودش را دارد و من فکر می‌کنم سینمای بوشهر می‌تواند حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد. در آینده بسیار نزدیک اما چیزی که لازم دارد این است که ما باید بگذاریم روند طبیعی سینما خودش با پای خودش طی کند. یعنی به نظرم همین که هیچ کاری نکنیم خیلی بهتر از این است که ما کاری بکنیم که آن روند طبیعی کند شود.. کاری که متاسفانه بعضی از مدیران فرهنگی در آن تبحر دارند.

درصحبت هات گفتی همه اتفاق ها در تهران شکل می گیرد . برای من جالب بوده که سال‌ها در استان بوشهر مانده ای و هیچ وقت  اصراری نداشتی که تهران باشی ؟ واقعا چرا ؟

من برای اینکه بتوانم یک سطحی از خلاقیتم را حفظ کنم. برای اینکه بتوانم فرم‌های جدیدی به دست بیاورم نیاز به جغرافیا و اتمسفر داشتم .چون من هنوز هم سینمای تجربی برایم سینمایی جذابی است و هنوز هم حتی در کارهای داستانی هم توی فیلمنامه‌هایی که نوشتم و چیزهایی که آماده است همه یک فضای تجربی دارند به همین دلیل نیاز داشتم که جایی باشم که دریایی از ایده و قصه باشد و بتوانم خلاقیتم را حفظ کنم .من خیلی راحت‌ترم. و احساس می‌کنم آدم نباید از دریا دور بشود به هوای چشمه، به همین دلیل همیشه اصرار داشتم که بمانم و خیلی از پیشنهادات و خیلی از کارها را رد می‌کردم. فقط به خاطر اینکه بتوانمآن چیزی که دوست دارمرا انجام بدهم

یک سوال کوتاه ...منتظر فیلم بلندت باشیم ؟

فیلم بلند من. بله قطعاً. فعلا دنبال تامین سرمایه هستم که بتوانم حالا یک سری کارهای بلندی که خیلی فرمال هستند با هزینه کم تولید کنم الان دارم این پروزه ها سر و سامان می دهم

چه توصیه‌ای داری برای کسانی که دوست دارند این سینما را دنبال کنند

من فکر می‌کنم هر هنری نیاز دارد که یک جایی داشته باشد برای اینکه آن نوآوری‌ها شکل بگیرد و آزمایش بشوند. خب  اگر کسی دوست دارد خلاقیت خودش رو ارتقاء بدهد می‌تواند با تلاش کردن، برای اینکه بتواند در سینمای تجربی فیلم بسازد فیلم ساز خلاقی می شود و تمام آن فیلمسازهایی که تجربی کار بودند و الان دارند فیلمهای داستانی بهتری می‌سازند

و کلام آخر؟
 کلام آخر چی؟ من تشکر می‌کنم به خاطر این گفتگو / منبع : روزنامه پیام عسلویه

 

لینک مطلب: http://booshehriha.ir/News/181682.html