بوشهری ها /علیرضا عمرانی | .....و اما گاهی که " کلمه " می شود و درمتن ، دیدار می آید ؛ تو را پیوند می زند به یک روایت ، یک رویداد تاریخی ، یک جغرافیای دوست داشتنی، یک جنبش فرهنگی ، یک ترانه ی ماندگار و.....این حضور پر رنگ ، غیابی پرجلوه از دل ناخوداگاه جمعی می کشاند میانه ی متن ، واینک " این فقدان لاکانی " ما را خواهد کشاند که به جستجوی هویت خود براییم و به جستجو ی دغدغه ی مهم فرهنگی ، عشقی اجتماعی و هویتی پیوندگر قدم برداریم و این اینک این استعاره ونماد برجسته ، همه " دال " را به سایه ی خود می برد تا به آرزوهای پنهان و حسرتهای دیرسال و دغدغه های غایب پیوند بزند.
زنده یاد " دکتر سیدجعفرحمیدی " با کارکرد چند وجهی خود ، حوزه های شعری و نویسندگی و ترانه و پژوهش و اموزش و...را گرم نگاه داشته بود ، اکنون که صحرا رفته ازمتن ، استعاره ای تازه از عشق ونمادی از بزرگواری و کرامت دراین ساختار دلالتگر زندگی شده است . بی تردید ، درغیاب این حضور شگفت خاطره انگیز ، شکافی عمیق در فرهنگ و ادبیات و پژوهش و....به چشم می رود . از " اینه شروه سرایی " و " داستان سیاوش " و " فرهنگ نامه بوشهر " و " صدرباعی ، صد دوبیتی ، صدغزل " و " ماشین نوشته ها " و " بوشهر من " و ترانه شنیدنی " سیراف " و......که یادگاران اویند و دربردارنده ی عشق سرشار وی به جغرافیا وتاریخ وفرهنگ بوشهر می باشند .این اندوه تن شکن ، اکنون در جان کلمات افتاده و مثل غروب ساحل بوشهر ، مردان وزنان رونده را به نشستن ودرخود شکستن و خیره به دور دست ها نگریستن نشانده و دلها وچشم های سوگواردر گوش سپاری به شروه جانسوز رها درباد ، یاد ونام ان " زنده یاد همیشه جاودان " مرد بزرگ و دوست داشتنی فرهنگ ادب و دانش جنوب ، " دکترسیدجعفرحمیدی " عزیز را گرامی می دارند. یاد وخاطره اش جاودان و جایگاهش مینوی باد.
لینک مطلب: | http://booshehriha.ir/News/182041.html |