بوشهری ها /حسین دهقان زاده / جنوب استان بوشهر، بهرغم آنکه قلب تپندهی صنعت انرژی کشور است، سالهاست با کمآبی دست و پنجه نرم میکند. از بندر عسلویه تا نخل تقی، از کنگان تا دیر، مردم با تانکر، بطری و قطرهچکان مدیریت، آب مصرفیشان را تأمین میکنند. در گرمای نفسگیر مرداد، وقتی کولرها خاموش میشوند و آب لولهها نمیچکد، پرسش اصلی دوباره زنده میشود: ما در دل صنعت گاز زندگی میکنیم، اما چرا برای یک لیوان آب پایدار باید اینهمه تلاش کنیم؟ شاید تناقض تلخ توسعه در جنوب بوشهر همین باشد؛ میلیاردها دلار سرمایهگذاری در پالایشگاهها، اما زیرساختهای ابتدایی زندگی مردم هنوز ناقص. در سالهای اخیر، طرحهای انتقال آب از خلیج فارس به صنایع بزرگ با سرعت جلو رفتهاند، اما برای انتقال همان آب به روستاها و محلات شهری، اولویت و عزم کافی به چشم نمیخورد. مسئله فقط زیرساخت نیست. سیاستگذاریهای کلان آب هم در تراز نیستند. منابع آبی استان دیگر توان تأمین نیاز جمعیت فصلی و دائمی منطقه را ندارند. حفر بیرویه چاهها، خشکسالی پیدرپی، و نبود یک الگوی مصرف منطقی، ما را به آستانه بحران دائمی کشانده است. در این میان، صبر مردم جنوب بوشهر ستودنیست، اما تا کی؟ نباید اجازه داد تنش آبی به نارضایتی اجتماعی بدل شود. اگر توسعهی انرژی اولویت ملی است، رفاه و کرامت مردمی که بار اصلی آن را بر دوش میکشند، باید جزو اولویتهای فوری باشد. در زمستان، پویش "دو درجه کمتر" با صدای بلند در سراسر رسانههای رسمی شنیده میشود. مردم در شمال و مرکز کشور تشویق میشوند لباس گرمتری بپوشند تا مصرف گاز کمتر شود. اما وقتی تابستان میرسد و دمای عسلویه، کنگان و جم از ۵۰ درجه فراتر میرود، خبری از پویش "دو درجه بیشتر" یا حتی "یک ساعت بیبرق کمتر" نیست. گویی مردم جنوب در اولویت مصرف، رسانه و مهربانی نیستند. امسال هم مثل سالهای گذشته، مرداد برای مردم جنوب یعنی آتش و انتظار. بحران آب در روستاها و حتی برخی محلات شهری ادامه دارد. اما حالا، بیآبی تنها مشکل نیست؛ خاموشیهای بیبرنامه هم آمدهاند تا رمق باقیمانده را بگیرند. تصور کنید خانهای با کودک یا بیمار، بدون کولر، بدون آب خنک، و بدون برق. گرمای طاقتفرسا دیگر فقط سختی نیست، تهدیدی برای جان است. جالب اینجاست که بسیاری از خطوط تولید برق کشور، درست همینجا در جنوب فعالاند. پالایشگاهها، نیروگاهها، و صنایع انرژی در منطقه پارس جنوبی(از خلیج نایبند تا دیر)، برق میسازند، اما مردم همین منطقه باید ساعتها در تاریکی بمانند. عدالت انرژی کجاست؟ اگر قرار است مردم برای مدیریت منابع همراهی کنند، این همراهی باید دوطرفه باشد. همانطور که مردم شمال کشور در سرمای دیماه به کمک شبکه گاز میآیند، مردم جنوب هم باید در مرداد دیده شوند. نه با وعده و شعار، بلکه با سیاستگذاری درست، اولویتبندی منصفانه، و احترام عملی به کرامت انسانی. جنوب، تنها یک جغرافیا نیست؛ یک واقعیت زنده است، با آدمهایی که نفس میکشند، کار میکنند و زیر فشار گرما تاب میآورند. وقت آن است که جنوب، فقط در نقشههای نفت و گاز دیده نشود؛ در دل سیاست و رفاه اجتماعی هم جایی پیدا کند.
لینک مطلب: | http://booshehriha.ir/News/183366.html |