
بوشهری ها /احسان انصاری/ روزنامه نگار/ بحران انرژی در حالی در کشور تشدید شده که در سال ها و بلکه دهه های گذشته بسیاری از کارشناسان نسبت به وقوع این بحران هشدار داده بودند و مخاطرات آن را برای مدیران جامعه گوشزد کرده بودند. با این وجود کسی به این هشدارها توجه نکرد و دولت ها تنها به امور روزمره خود پرداختند تا افکار عمومی را نسبت به خود حساس نکنند. در چنین شرایطی است که امروز کشور با بحران بی آبی و قطعی برق مواجه شده است.نکته قابل توجه اینکه در چنین شرایطی نیز مسئولان به جای اینکه در این زمینه چاره اندیشی کنند تلاش می کنند مسئولیت این بحران را به گردن دیگران بیاندازند.
به عنوان نمونه با تشدید بحران ناترازی انرژیخاموشی برنامهریزی شده در شهرکهای صنعتی از دو روز به سه روز در هفته افزایش پیدا کرده که صنایع کوچک را با مشکلاتی مواجه کرده است.در چنین شرایطی وزیر صنعت، معدن و تجارت ضمن انتقاد از قطع برق و محدودیتهای ایجادشده برای صنایعی که برق تولیدی خودتامین دارند، بر ضرورت اولویتدهی به مصرف این برق در خود واحدهای تولیدی تاکید کرد.
در این زمینه باید عنوان کرد اتابک عضوی از کابینه است که اتفاقأ ارتباط مستقیمی با انرژی کشور دارد.شاید وزارت نیرو و نفت را باید متولیان اصلی انرژی کشور قلمداد کرد اما وزارت صمت جز وزارتخانه هایی است که به صورت مستقیم به موضوع انرژی ارتباط پیدا می کند. به همین دلیل نیز وزیر صمت به جای اینکه در یک فضای درونی موضوع را به صورت تخصصی مطرح و تلاش کند با دیگر اعضای کابینه برای آن راه حل پیدا کنند مسأله را به رسانه ها کشیده و از دولتی انتقاد کرده که خودش در آن حضور دارد و خودش باید در این زمینه تصمیم گیری کند.
آیا تعطیلی یک دستآورد است؟
اتفاق دیگری که در زمینه بحران انرژی رخ داده که به نظر می سرد کسی حاضر نیست آن را گردن بگیرد این است که عباس علیآبادی وزیر نیرو از کاهش مصرف آب و برق در پی تعطیلات اخیر خبر داده و آن را بهعنوان دستاوردی مثبت برجسته کرده است. اما وقتی صرفهجویی تنها در سایه تعطیلی گسترده شهرها حاصل میشود این پیام را باید به درستی شنید که کشور در مدیریت مصرف به مرحله هشدار رسیده است.
براساس اعلام وزیر نیرو تعطیلی چهارشنبه و پنج شنبه گذشته (اول و دوم مرداد) منجر به کاهش ۴۱۸ هزار مترمکعبی مصرف آب در تهران شده؛ یعنی معادل ۳۸۰۰ لیتر بر ثانیه. او همچنین از کاهش ۱۹ هزار و ۳۹ هزار مگاوات ساعت مصرف برق در این دو روز خبر داده که مجموعا معادل بیش از ۵۸ هزار مگاواتساعت است. برای مقایسه، این رقم حدود سه برابر ظرفیت تولید روزانه نیروگاه اتمی بوشهر است.
اما واقعیت نگران کننده آن است که این صرفهجویی نه از مسیر اصلاح الگوی مصرف بلکه از طریق تعطیلی اجباری دستگاههای اجرایی و توقف فعالیتهای شهری حاصل شده است.
در حالی که سخنگوی دولت از مردم درخواست میکند که همزمان با تعطیلی آخر هفته مردم به سفر بروند؛ در چنین شرایطی مصرف در تهران کاهش می یابد اما هم زمان فشار مصرف به شهرهای اطراف منتقل میشود؛ پدیدهای که آمار رسمی درباره آن منتشر نمیشود اما از نگاه کارشناسان افزایش بار مصرف در حاشیه کلانشهرها کاملا قابل ردیابی است.
اگر راهحل مدیریت بحران آب و برق تعطیل کردن کشور باشد پرسش مهم اینجاست: برنامه برای تاب آوری بلندمدت چیست؟ نمیتوان بحران را تنها با خاموش کردن موقت شهرها مدیریت کرد و آن را موفقیت نامید. این نشانه ضعف در سیاستگذاری است؛ نه پیروزی در مدیریت مصرف.
کسی بحران انرژی را گردن نمی گیرد
ناترازی انرژی در ایران در نگاه رایج، مفهومی ساده و تکعلتی به نظر میرسد. در این نگاه مشکلات فعلی نظام انرژی کشور اغلب به چند عامل محدود نسبت داده میشود: مصرف بالای مردم و یا سوءمدیریت در توزیع و تولید. یکی از رایجترین تصورات، مربوط به مصرف بالای انرژی توسط مردم است. همچنین باور به منابع عظیم انرژی در ایران باعث میشود حساسیت نسبت به بحرانهای ناشی از کاهش ظرفیت تولید یا افت فشار گاز کمتر از واقعیت باشد. این برداشتها در حالیکه بخشی از واقعیت را بازتاب میدهند اما با سادهسازی بیش از حد مانع از درک ریشهای مسئله میشوند.
تحلیل دقیقتر نشان میدهد که ناترازی انرژی در ایران، نتیجه یک روند انباشته از ناکارآمدیهای زیرساختی، تصمیمگیریهای ناپایدار، و بهره وری پایین است. شدت انرژی در ایران سه برابر میانگین جهانی ۱۵ برابر ژاپن، ۱۰ برابر اروپا است. این وضعیت نشان دهنده اتلاف گسترده و بهره وری پایین در مصرف انرژی است. همچنین بخش قابل توجهی از تلفات انرژی، نه به مصرف نهایی بلکه به نشت و اتلاف در فرآیندهای تولید و توزیع بازمیگردد. ظرفیت تولید نیروگاهی و گاز در سالهای اخیر به دلیل کمبود سرمایهگذاری و تحریمها، رشد متناسبی با تقاضا نداشته است.
اما مهمترین عامل ناترازی مبحث قیمت است. قیمت مهمترین عامل در اقتصاد جهت اصلاح مصرف، تراز کردن عرضه و تقاضا، و امکان اختصاص بهینه منابع محدود به تقاضاهای نامحدود است.
بر اساس گزارشهای معتبر بینالمللی، ایران یکی از بزرگترین ارائهدهندگان یارانههای انرژی در جهان است. این یارانهها شامل تخفیفهای قیمتی در بنزین، گازوئیل، گاز طبیعی و برق هستند که بهطور غیرمستقیم به مصرفکنندگان ارائه میشوند. با توجه به پایین بودن قیمت این حاملهای انرژی در داخل کشور نسبت به قیمتهای منطقهای، مصرف بیرویه، قاچاق سوخت و فشار بر منابع مالی دولت از پیامدهای این سیاستها محسوب میشوند.
در چنین شرایطی مدیران جامعه به جای اینکه به فکر برنامه ریزی بلند مدت برای بحران انرژی در کشور باشند دست به فرافکنی می زنند و همدیگر را متهم می کنند. در واقع شرایط به شکلی است که کسی حاضر نیست مسئولیت این بحران را گردن بگیرد و بیشتر تلاش می شود به گردن دیگران انداخته شود.
| لینک مطلب: | http://booshehriha.ir/News/183378.html |