بوشهری ها /صدیقه بهزادپور – روزنامه نگار/همزمان با اختلاف نظرهای ایران از یک سو و آمریکا و اروپا و... از سوی دیگر بر سر پرونده هستهای و مسئله غنی سازی ایران، که همچنان یکی از حساسترین منازعات بینالمللی به شمار میآید، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه پیشین ایران، با طرح پیشنهادی تازه تلاش کرده است راهی برای گشودن این گره کور ارائه دهد. پیشنهاد او برای تشکیل نهادی تحت عنوان «مناره» (مخفف خاورمیانه برای پژوهش و پیشرفت هستهای) با استقبال روزنامه بریتانیایی گاردین مواجه شده و بهعنوان «مثبتترین طرح برای شکستن بنبست موجود» توصیف شده است. اما این طرح در چه بستری ارائه شده و چقدر میتواند از نظر سیاسی و فنی زمینهساز تفاهم جدیدی میان ایران و غرب شود؟
گشایش در بنبست هستهای؟
ظریف در یادداشت منتشرشده خود، با اشاره به سوءظنهای متقابل، تلاش کرده چارچوبی منطقهای و همکاریمحور را جایگزین رقابتهای خطرناک موجود در حوزه انرژی هستهای کند. او پیشنهاد داده است که کشورهای منطقه با ایجاد نهادی مشترک، دستاوردهای صلحآمیز هستهای خود از جمله اورانیوم غنیشده را با شفافیت به اشتراک بگذارند. ایدهی او مبتنی بر الگویی از همکاریهای منطقهای مشابه یورواِتم، در اروپاست که پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفت تا ضمن توسعه انرژی هستهای صلحآمیز، از رقابتهای تسلیحاتی جلوگیری کند. به اعتقاد کارشناسان؛ در نگاه اول، طرح «مناره» حاوی نکاتی نوآورانه است که از ذهن دیپلماتی مجرب چون ظریف برمیآید؛ کسی که در کوران مذاکرات هستهای و دستیابی به توافق برجام در سال ۲۰۱۵ نقشی کلیدی داشت. با این حال، واکنشها به این پیشنهاد به شدت به تحولات ژئوپولیتیکی جاری، وضعیت داخلی ایران، رویکرد دولتهای غربی و نیز شرایط پرونده هستهای ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی گره خورده است.
از زمان خروج دولت دونالد ترامپ از توافق برجام در سال ۲۰۱۸، تلاشها برای احیای توافق با چالشهای متعددی روبهرو بوده است. دولت بایدن هرچند در ابتدا شعار بازگشت به دیپلماسی را سر داد، اما با افزایش سطح غنیسازی در ایران و تغییرات سیاسی در تهران، مسیر گفتگوها پیچیدهتر شد. با وجود این، کشورهای اروپایی، با آنکه همچنان به برجام متعهدند، از یک سو تحت فشار داخلی برای نشان دادن واکنش به پیشرفتهای هستهای ایران هستند و از سوی دیگر به دلیل جنگ اوکراین، بیشتر در تعامل با آمریکا قرار گرفتهاند تا نقش میانجی واقعی را ایفا کنند. در چنین شرایطی، پیشنهاد ظریف میتواند بار دیگر گفتمان اعتمادسازی را وارد محافل دیپلماتیک کند. اما این موضوع مشروط به آن است که هر دو طرف - ایران و غرب - درک مشترکی از منافع متقابل و هزینههای استمرار وضعیت فعلی داشته باشند. بهخصوص آنکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی اخیراً در گزارشهای خود از انباشت اورانیوم با درصد غنای بالا در ایران ابراز نگرانی کرده و برخی از کشورهای غربی نیز صراحتاً اعلام کردهاند که تهران فاصله چندانی با توانایی ساخت سلاح هستهای ندارد؛ ادعایی که ایران همواره آن را رد کرده و بر صلحآمیز بودن برنامه خود تأکید کرده است.
تحول آفرینی «مناره»
گروهی از کارشناسان بر این باور هستند که؛ طرح «مناره» میتواند در صورت تحقق، در چندین زمینه تحولآفرین باشد. به اعتقاد این افراد این طرح میتواند سازوکاری برای شفافسازی فنی و نظارتی فراهم کند که از نگرانیهای امنیتی بکاهد و از سوی دیگر، این نهاد میتواند بستری برای توسعه تحقیق و تولید سوخت هستهای در مقیاس منطقهای باشد، که هم از نظر اقتصادی مقرونبهصرفهتر است و هم باعث کاهش رقابتهای پرتنش میان کشورهای خاورمیانه در حوزه هستهای میشود. بعلاوه، چنین نهادی میتواند ظرفیت گفتوگو میان ایران و کشورهای عربی منطقه را نیز تقویت کند؛ کشورهایی که در سالهای اخیر در کنار اسرائیل، بارها نسبت به برنامه هستهای ایران ابراز نگرانی کردهاند. اما برخی از تحلیلگران نیز معتقدند؛ با این وجود، موانع زیادی بر سر راه اجرای این پیشنهاد وجود دارد. سطح بیاعتمادی میان ایران و غرب به شدت بالاست، از این رو، به اعتقاد بسیاری از ناظران ایرانی، غرب به تعهدات خود در برجام پایبند نمانده و تحریمها حتی پس از توافق نیز پابرجا ماندهاند و به این ترتیب، کشورهای غربی ایران را به گسترش فراتر از تعهدات هستهایاش متهم میکنند. در این شرایط، فضای قطبیشدهای، تحقق یک ابتکار منطقهای بدون اراده سیاسی قوی و مشوقهای مؤثر، دشوار خواهد بود. بعلاوه، اختلافات عمیق ژئوپولیتیکی در منطقه است. از رقابت ایران و عربستان سعودی گرفته تا نگرانیهای اسرائیل از هرگونه پیشرفت هستهای در ایران، همگی متغیرهایی هستند که سرنوشت چنین طرحهایی را پیچیده میکنند. هرچند روابط تهران و ریاض در ماههای اخیر اندکی بهبود یافته، اما اعتماد راهبردی لازم برای مشارکت در یک نهاد فنی مشترک همچنان وجود ندارد.
اما اگرهای طرح «مناره»
برخی از صاحبنظران با اشاره به اینکه؛ اسرائیل که خود یک قدرت هستهای غیررسمی محسوب میشود و عضو پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای نیز نیست، با هرگونه گسترش ظرفیت هستهای ایران، حتی برای مصارف صلحآمیز مخالفت خواهد کرد. اما در عین حال، مسئله حاکمیت و کنترل بر اورانیوم غنیشده، یکی از پیچیدهترین بخشهای طرح «مناره» موضوع نحوه مدیریت و به اشتراکگذاری اورانیوم غنیشده است، چه سازوکاری میتواند تضمین دهد که این مواد در مسیر ساخت سلاح قرار نخواهند گرفت؟ آیا نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر چنین نهادی کافی خواهد بود؟ چه کشورهایی حاضرند منابع خود را وارد چنین ساختاری کنند؟ و اساساً آیا ارادهای برای واگذاری بخشی از حاکمیت ملی در حوزه حساس هستهای به یک نهاد منطقهای وجود دارد؟ پاسخ به این پرسشها نیازمند بحثهای عمیق فنی، حقوقی و دیپلماتیک است. اما به نظر میرسد که طرح ظریف دستکم یک مسیر گفتگو را در زمانی که گفتوگوها به بنبست خوردهاند، مجدداً باز کرده است. از دید برخی ناظران، همین که گاردین - رسانهای منتقد جمهوری اسلامی - بهجای تمرکز بر جنبههای منفی برنامه هستهای ایران، از یک ابتکار ایرانی استقبال کرده، نشانهای از ظرفیت چنین ایدههایی برای تغییر فضاست. قطعاً در این راستا باید بررسی کرد و دید که آیا این پیشنهاد صرفاً یک ابتکار نظری باقی خواهد ماند یا میتواند به بخشی از دستورکار رسمی مذاکرات آینده تبدیل شود. آنچه مسلم است، شرایط فعلی نه به نفع ایران است، نه به نفع غرب و نه حتی به نفع ثبات منطقه. هر گونه تداوم تنش، خطر برخورد نظامی، تحریمهای بیشتر و تعمیق بیاعتمادی را در پی خواهد داشت.
به این ترتیب، در شرایطی که دنیا با بحرانهای متعددی چون جنگ در اوکراین، رقابت چین و آمریکا و فروپاشی نظم بینالملل مواجه است، شاید زمان آن رسیده باشد که نگاههای سنتی در مورد امنیت هستهای بازتعریف شوند. طرحهایی همچون «مناره» میتوانند نقطه شروعی برای ساختن امنیت جمعی از دل همکاری بهجای رقابت باشند. تحقق آن اما بیش از آنکه به اراده یک فرد یا دولت خاص وابسته باشد، به تحولی در درک منافع مشترک و ضرورتهای جهانیشده وابسته است.
لینک مطلب: | http://booshehriha.ir/News/183461.html |