بوشهری ها /حیدر کاشف: همین ده پانزده سال پیش، خبر انتشار فیلمی خصوصی از زندگی مردمِ عادی، مثل بمب منفجر میشد. فیلمهایی که البته به لحاظ محتوا یک هزارم چیزهایی که امروز در شبکههای اجتماعی میبینیم زننده نبود.البته که همان هم شایعه خودکشی و مهاجرت و... صاحبان آن فیلم ها را با خود داشت.
اما حالا اینستاگرام همه چیز را عوض کرده. از شخصیترین اتفاقات در خانوادهها گرفته تا عجیبترین پوششها هیچکدام گویی منعی برای منتشرکنندگان ندارد.
یکی مادر پیرش را به صحنه آورده و با شوخیهای رکیکِ جنسیتی سعی در جلب توجه دارد، دیگری با نمایش سفر لاکچری خود برای «حفظ روحیه فالوورها» در جنگ اخیر قصد خودنمایی دارد.
نه نوع پوشش، عُرف و محدودیتی میشناسد نه حتی حرفهایی که در نزدیکترین رابطهها هم گفتنش احتیاط و شرم لازم دارد سانسور میشود.
اینجا همه چیز در «ویوو گرفتن» خلاصه میشود. به هر قیمت و زحمتی این نمایش مُهوع باید دیده شود.
داستان به همین جا ختم نمیشود. توصیههای پزشکی و سلامت روان هم از این عطش دیدن شدن در امان نمانده است. به شکلی که اگر «اکسپلور» معیارتان باشد تقریباً هیچ چیز غیر مُضری برای خوردن باقی نمیماند. هزار و یک محصول پوستی به عنوان «بهترین» روش مراقبتی توصیه میشود و...
خلاصه آنچه وجود ندارد حد و مرزی برای این معرکهگیریهاست.
چهرهای روانشناختی از میل به دیده شدن
در پاسخ به پرسشی پیرامون ریشههای روانشناختی میل افراطی به دیده شدن در فضای مجازی و اینکه چرا برخی افراد حاضرند به هر قیمتی در مرکز توجه باشند، «طاهره نادرمنش» مشاور تربیتی، ابتدا به اختلال شخصیت نمایشی اشاره میکند. اختلالی که در دسته اختلالات شخصیت گروه B قرار دارد و با رفتارهای اغراقآمیز هیجانی و تلاش بیوقفه برای جلب توجه مشخص میشود.
به گفته او، این اختلال معمولاً از اوایل بزرگسالی، زمانی که شخصیت در حال شکلگیری است، بروز میکند. افرادی که دچار این الگوی شخصیتی هستند، اگر در مرکز توجه نباشند احساس ناراحتی میکنند، رفتارهای نمایشی دارند، علایقشان محدود به خودشان است و به جزئیات توجهی نمیکنند. این شخصیتها اغلب واکنشهای عاطفی شدید و گاه اغواگرانه نشان میدهند و تمایل دارند خود را بیش از آنچه واقعاً هستند جلوه دهند.
نادرمنش تأکید میکند که عوامل ژنتیکی، سبک تربیتی والدین، تروماهای دوران کودکی، آزارهای جسمی و روانی و تجربه فقدان در سالهای اولیه زندگی میتوانند در شکلگیری این اختلال نقشی جدی داشته باشند.
مقایسه اجتماعی و فشارِ دیده شدن
این مشاور تربیتی در ادامه به نقش مقایسه اجتماعی در شبکههای اجتماعی میپردازد؛ جایی که کاربر با دیدن نمایشهای بیوقفهی خوشی، تجمل، زیبایی و موفقیت، ناگزیر خود را در موقعیتی نابرابر حس میکند.
به گفته نادرمنش، مقایسه اجتماعی ریشه در نیاز انسانی به تأیید و پذیرفته شدن دارد. افراد برای حفظ عزت نفس یا توجیه کمبودهایشان، خود را با دیگران میسنجند. این مقایسهها که بهواسطهی ساختار پنهان و نمایشی شبکههای اجتماعی دامن زده میشوند، میتوانند منجر به اضطراب، افسردگی، نارضایتی بدنی و حتی بروز علائم فیزیولوژیکی نظیر افزایش ترشح کورتیزول شوند؛ هورمونی که مستقیماً با استرس، سوختوساز بدن و سلامت عمومی در ارتباط است.
شبکههای اجتماعی بستری فراهم کردهاند برای آنچه این کارشناس «نسخه ایدهآلشده از زندگی» مینامد. جایی که خوشیها و موفقیتها گزینش شده و بیوقفه منتشر میشوند و در نتیجه، دیگران را وادار میکنند تا خود را در مسابقهای نابرابر ببینند. مسابقهای که نتیجهاش در بسیاری از موارد، کاهش عزت نفس و بحران هویت است.
فرهنگ، یا غیبت نهادهای فرهنگی؟
در بخشی دیگر از گفتوگو، طاهره نادرمنش به این پرسش پاسخ میدهد که چطور فرهنگ جامعه در تقویت عطش دیده شدن نقش دارد. او با نگاهی آسیبشناسانه، ضعف نهادهای فرهنگی در آموزش راههای سالمِ دیده شدن را عامل اصلی این بحران میداند.
به اعتقاد او، ساختارشکنیهای نسلی، رشد بدون کنترل فناوری و نبود متولی فرهنگی در حوزه فضای مجازی باعث شده که برخی کاربران، سادهترین و گاه سخیفترین مسیرها را برای جلب توجه انتخاب کنند. در این میان، کسانی که قابلیتهای واقعی دارند ـ از هنرمند و مخترع گرفته تا ورزشکار ـ نیز در معرض این فشار قرار دارند که دیده شدن را نه با توانمندی، بلکه با نمایش زندگی خصوصی و شکستن خطوط قرمز تجربه کنند.
این کارشناس مشاوره میگوید: «ما شاهد یک گسست جدی میان مراکز آموزش عالی و جامعه هستیم. هیچ نهاد مشخصی وجود ندارد که متولی پژوهشهای کاربردی، عمیق و غیربنمایشی درباره اثرات روانی و اجتماعی فضای مجازی باشد. همین خلأ فرهنگی، بستر را برای گسترش رفتارهای نمایشی و افراطی باز کرده است.»
چه میتوان کرد؟
در پاسخ به پرسشی درباره راهکارهای مقابله با اعتیاد به دیده شدن در فضای مجازی، نادرمنش به دو مسیر اشاره میکند: نخست پیشگیری از بروز این اختلال در کودکی، و دوم درمان اختلال در بزرگسالی.
به گفته وی، خانواده نخستین نهادی است که شخصیت فرد در آن شکل میگیرد و میتواند از بروز این اختلالها جلوگیری کند. آموزش مهارتهای ارتباطی سالم، توجه به احساسات کودکان، پاسخ مناسب به نیازهای آنها و آگاهیبخشی به والدین، از جمله گامهای اساسی در این زمینه است.
در مورد بزرگسالان، او درمانهایی چون رواندرمانی، درمان شناختیـرفتاری، درمان مبتنی بر روانپویایی، گروهدرمانی، دارودرمانی و همچنین تمریناتی برای هماهنگی ذهن و بدن را پیشنهاد میدهد.
همچنین نادرمنش راهکارهایی چون استفادهی کنترلشده از اینترنت، حذف برنامههای غیرضروری، استفاده از ابزارهای مدیریت زمان و جایگزینهای سالم برای فعالیتهای آنلاین را بهعنوان راهبردهای عملی برای ترک این اعتیاد رسانهای توصیه میکند.
این گفتوگو، تصویری روشن و نگرانکننده از تأثیرات عمیق روانشناختی شبکههای اجتماعی بر رفتار و سبک زندگی دوران جدید ارائه میدهد. تصویری که ما را به بازنگری در نقش خانواده، آموزش، رسانه و نهادهای فرهنگی در تربیت نسلی سالم و متعادل در عصر ویوو و فالو دعوت میکند.
لینک مطلب: | http://booshehriha.ir/News/183521.html |