بوشهری ها /احسان انصاری/ روزنامه نگار/ پروسه مسئولیت اجتماعی شرکت های پارس جنوبی علی رغم تلاش های وزارت نفت و کارشناسان این حوزه هنوز آسیب پذیر است و تا نقطه مطلوب فاصله دارد.مهم ترین دلیل این موضوع نیز نداشتن استراتژی آینده نگرانه در زمینه مسئولیت اجتماعی و البته فقدان رهبری تحول آفرین در این حوزه است. به همین دلیل نیز جامعه محلی هنوز نتوانسته از ظرفیت هایی که در اختیار شرکت های نفتی و پتروشیمی پارس جنوبی قرار داده استفاده کند و به جای اینکه رفاه بیشتری به دست بیاورد روز به روز محروم تر شده است.
رهبری تحول آفرین فرایندی است که در آن رهبران و پیروان همواره در تلاشند تا توان روحی و توان انگیزشی یکدیگر را به سطوح بالاتری ارتقا دهند. در این منظر تأثیر و تأثر رهبران و پیروان بر یکدیگر پدیده ای متقابل و طرفینی است در حالی که رهبران همواره می کوشند تا مراتب بالاتری از سطوح انگیزشی پیروان را تحریک کنند. ارتقای توان انگیزشی پیروان نیز متقابلا بر درجه اقتدار و توان روحی رهبران اثر می گذارد.
نقش رهبری تحول آفرینی در ترسیم چشم انداز
رهبران تحول آفرین به چند دلیل مؤثر هستند. آنها قادرند هم پیروان خود را متعهد کنند و هم اهداف و باورهای پیروان را تغییر دهند. رهبران تحول آفرین تصویری از یک چشم انداز برای آینده را به پیروان خود ارائه می دهند. از آنجا که چنین رهبرانی قادرند یک چشم انداز روشن و مورد نیاز را شکل دهند احتمالا قادر به انگیختن کارکنان برای مشارکت در آن چشم انداز نیز هستند. رهبران تحول آفرین زیرمجموعه خود را برای انجام کار بیش از حد انتظار برمی انگیزانند.در این زمینه ترغیب فرهیختگی نقش تعیین کننده ای دارد.
رهبری تحول آفرین ترکیبی از گشودگی نسبت به مسئله، فرایند ارزیابی موقعیت فرمول بندی بینش ها و الگوی اجرایی می باشد. چنین گشودگی بعد روحانی و برتر دارد و به پیروان جهت زیر سؤال بردن مفروضات و تولید راه حلهای خلاق قوی برای مسائل کمک می کند.
موضوع بعدی انگیزش الهام بخش است که این عمل توصیف کننده رهبرانی است که از پیروانشان انتظارات بالایی دارند و به آنها از طریق انگیزش، الهام می بخشند تا متعهد شوند و بخشی از چشم انداز مشترک سازمان باشند. در عمل مدیران از سمبل ها و نمادهای اساسی جهت جلب توجه تلاش اعضای گروه برای رسیدن به چیزی فراتر از منافع شخصی خود استفاده می کنند.
توجه به دیگران یکی دیگر از جنبه های رهبری تحول آفرین است. این موضوع تأکید مثبتی بر رضایت در پیروان و رهبران دارد. این عامل نمایانگر مدیرانی است که جوی تیمی ایجاد می کنند که در آن با دقت به نیازهای یک یک پیروان توجه می کنند. رهبران به عنوان مشاور عمل می کنند در حالی که سعی به کمک کردن پیروان در جهت خودشکوفایی دارند.
مسئولیت اجتماعی به عنوان ارزش ویژه در مدیریت جدید
نکته مهم اینکه سازمان ها و شرکت های سرآمد، حساسیت و توجه ویژه ای به مسئولیت اجتماعی در حال و آینده دارند و همواره این دیدگاه را ترویج می کنند چنان که مسئولیتهای اجتماعی ، در ارزش های این سازمان و در تار و پود آنها تنیده شده است. مسئولیت پذیری اجتماعی یک موضوع حائز ارزش ویژه در مدیریت جدید است چرا که عدم توجه مدیران به مسئولیت اجتماعی مانع از خدمت موثر آنها به جامعه و توسعه و اعتبار سازمان خواهد شد.
امروزه مدیران باید برای رسیدن به اهداف سازمان به اقداماتی دست بزنند که مورد قبول جامعه و مردم باشد. مدیران سازمان ها حتی در مقابل تفکر خود نسبت به جامعه مسئول و پاسخگو هستند و باید در صدد کسب رضایت عامه مردم و تامین نیازهای آنها و پاسخگویی نسبت به مسئولیت هایی که به عهده آن ها واگذار شده است باشند چرا که قبول مسئولیت اجتماعی موجب ایجاد اعتماد عمومی که از مهمترین سرمایه های اجتماعی است می گردد.
با توجه به اهمیت نقش مدیران در سیاستگذاری سازمانها و میزان توجه آنها به مقوله مسئولیت اجتماعی و تایید رابطه مولفه های رهبری تحول آفرین با مسئولیت اجتماعی رهبران می بایست به عنوان مدلهایی قوی برای پیروان عمل کنند به گونه ای که پیروان توسط رهبران شناخته شوند.
با توجه به اهمیت نقش مدیران در سیاستگذاری سازمانها و میزان توجه آنها به مقوله مسئولیت اجتماعی و تایید رابطه مولفه های رهبری تحول آفرین با مسئولیت اجتماعی رهبران می بایست به عنوان مدلهایی قوی برای پیروان عمل کنند به گونه ای که پیروان توسط رهبران شناخته شوند.
رهبران باید استانداردهای اخلاقی و معنوی بالایی داشته و کارهای درستی انجام دهند تا عمیقا مورد احترام و اعتماد پیروان قرار گیرند. آنها باید به پیروان خود بینش و حس رسالت بدهند و آنها را ترغیب به پیروی از چشم اندازهایشان کنند.
مدیران و رهبران سازمان افکار موجود کارکنان خود را به چالش کشیده و روحیه نوآوری و خلاقیت در هنگام روبرو شدن با مسائل سازمانی را تقویت کنند. مدیران باید نسبت به مسائل گشودگی نشان داده و سعی در زیر سوال بردن مفروضات موجود نمایند، که این خود زمینه ای برای پیدایش راههای جدید و خلاقانه برای حل مسائل خواهد بود.
رهبران باید در سازمان فضای تیمی ایجاد کرده به مسائل تمام افراد سازمان توجه کنند و نوعی رضایت مندی در آنان ایجاد نمایند رابطه رهبر با تک تک اعضا و پیروان باید به گونه ای باشد که هر کدام از پیروان احساس کنند رهبر به طور ویژه به او توجه می کند. آگاهی یافتن از مشکلات و نیازمندی های شغلی و غیر شغلی کارکنان و ارتباط مستقیم و غیر رسمی با آنان می تواند به وجود آورنده رابطه ای صمیمی شود که در نهایت منجر به تقویت بعد ملاحظات فردی شده و از این طریق به افزایش مسئولیت پذیری منجر می شود.
لینک مطلب: | http://booshehriha.ir/News/183554.html |