بوشهری ها /* احسان انصاری - علی مطهری نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی و فرزند شهید مطهری در نامه ای سرگشاده پیشنهاد دیدار پزشکیان و ترامپ را مطرح کرده است. نامه ای که هنوز با هیچ واکنش رسمی مواجه نشده اما فضای سیاسی کشور را به سمتی برده که احتمال چرخش استراتژیک ایران در عرصه بین المللی با توجه به احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه و قوی تر شدن احتمال جنگ را افزایش داده است.
مطهری در نامه خود خطاب به پزشکیان نوشته: نظر به شرایط خطیر کشور، لازم است جنابعالی به عنوان نماینده ملت و رئیس شورای عالی امنیت ملی ابتکار عمل را به دست گیرید و کشور را به ساحل نجات برسانید. پیشنهاد میکنم اکنون که وزیر امور خارجه آمریکا درخواست مذاکره با ایران کرده است، وزارت امور خارجه اعلام نماید در صورتی که آمریکا الزام غنیسازی صفر را کنار بگذارد و تضمین بدهد که مجدداً حمله نمیکند و متعهد به پرداخت خسارت حمله اخیر شود، با توجه به درخواست قبلی ترامپ برای مذاکره با رئیسجمهور ایران، رئیس جمهور پزشکیان آماده مذاکره با ترامپ در کشور ثالث و یا در سفر ایشان به نیویورک در سازمان ملل است. بدیهی است که این پیشنهاد باید پس از تصویب در شورای عالی امنیت ملی به تأیید رهبر انقلاب برسد.
موافقت تلویحی عراقچی با توافق با آمریکا
در همین زمینه وزیر امور خارجه نیز در یادداشتی در روزنامه گاردین با بیان اینکه ۳ کشور اروپایی باید مسیر مخرب خود را عوض کنند، نه به خاطر خشنود کردن ایران بلکه به خاطر خودشان، گفت: بازی آنها نتیجهای را که میخواهند در پی نخواهد داشت و برعکس، فقط باعث حذف آنها از روندهای دیپلماتیک آینده خواهد شد.
وی با بیان اینکه ایران آماده است تا توافقی واقعی و پایدار شکل دهد که نظارت دقیق و محدودیتهایی در غنیسازی را در ازای لغو تحریمها به همراه داشته باشد، نوشته است: اگر این فرصت کوتاه برای تغییر مسیر از دست برود، پیامدهایی به همراه خواهد داشت که میتواند برای منطقه و فراتر از آن بهطور بیسابقهای مخرب باشد.
عراقچی در این یادداشت میافزاید: اسرائیل ممکن است خود را قادر به جنگیدن به نمایندگی از غرب نشان دهد، اما همانطور که در ماه خرداد دیدیم، حقیقت این است که نیروهای مسلح قدرتمند ایران بار دیگر آماده و توانمندند تا اسرائیل را چنان شکست دهند که مجبور شود برای نجات به «بابا بزرگ» (آمریکا) پناه ببرد.
آیا باید منتظر چرخش استراتژیک ایران بود؟
واقعیت این است که جمهوری اسلامی باید یک چرخش استراتژیک در عرصه بین المللی داشته باشد تا بتواند از بحران های کنونی عبور کند. این چرخش استراتژیک به معنای این است که درگیری پارادایمی ایران و غرب پایان بپذیرد. این وضعیت در گذشته درباره چین وجود داشته و چین درگیری پارادایمی خود را با غرب کنار گذاشته است.در زمان مائو چین با دنیای غرب یک درگیری پارادایمی داشت اما پس از مائو و در زمان دنگ شیائو پینگ این درگیری پاردایمی را کنار گذاشتند.در شوروی زمان استالین نیز همین وضعیت وجود داشت و زمانی که خروشچف روی کار آمد موضوع تنش زدایی و همزیستی مسالمت آمیز را مطرح کرد.در نهایت اما چینی ها به هدف خود رسیدند اما شوروی نتوانست و فروپاشید.
در شرایط کنونی گفتمان آمریکا به سمت رقابت قدرتهای بزرگ با محوریت روسیه و چین تغییر یافته است. در این گفتمان جدید ایران در کنار کره شمالی، به عنوان شریکان فرعی به شمار می روند. سالها تحریم حداکثری اقتصاد ایران را به شدت تضعیف کرده و آن را به واردات کالاهای چینی و فروش نفت با تخفیفهای سنگین وابسته کرده است. این وابستگی اقتصادی ایران را از یک رقیب مستقل به یک شریک فرعی تبدیل کرده است. در حالی که اقتصادهای چین و روسیه توان مقابله با فشارهای خارجی را دارند اقتصاد ایران شکننده است.
سه عامل کلیدی تصمیمسازان آمریکا را به سمت «فشار هدفمند» به ایران به جای تخریب تمامعیار سوق میدهد. نخست تجربه پرهزینه عراق و افغانستان کههزینههای مالی، انسانی و شکست سیاستهای دولت سازی داشت. دوم مخاطرات منطقهای و بینالمللی ناشی از خلأ قدرت و واکنش متحدان، و سوم محاسبات استراتژیک در برابر قدرتهای بزرگ. از این رو الگوی مطلوب واشنگتن ترکیبی از تحریمهای هدفمند، فشار دیپلماتیک، عملیات اطلاعاتی،سایبری و محدودسازی ظرفیتهای خاص مثلاً هستهای یا موشکی علیه ایران خواهد بود.
*روزنامه نگار
لینک مطلب: | http://booshehriha.ir/News/183984.html |