بوشهری ها /*صدیقه بهزادپور – پیامدهای منفی ماینرها بر تشدید بحران برق کشور، رویکردی است که برهیچکس پوشیده نیست، اما گروهی معتقدند؛ سیاستگذاری صحیح و اصولی همراه با نظارت مناسب می تواند از این بحران، فرصتی خلق کند که هم برای بهبود زیرساختهای تولید کمک گرفت و هم با نظارت دقیق و تدوین قوانین مشخص و آشکار، راه استفاده های غیرقانونی را در این زمینه بسته و با تعریف پایه های مالیاتی جدید، فرصت عدالت برای مصرف برق و درآمدزایی حاصل از آن را نیز هموار کرد و بحران استفاده غیرقانونی از برق و تشدید بحرانهای ناشی از آن در بخش خانگی یا صنعتی را مدیریت کرد.
بیعدالتی در مالیات ستانی از ماینرها
مسئله استخراج رمزارز که همگان تحت عنوان ماینینگ، آن را می شناسیم، در ایران نیز سالهاست که محل مناقشه میان فعالان فناوری، سیاستگذاران اقتصادی و مدیران صنعت برق است. به اعتقاد برخی درآمدزایی بسیار توسط دستگاههای ماینر با استخراج رمزارزهایی چون بیتکوین و ... امری مطلوب تلقی می شود؛ اما در عمل، مصرف برق فوقالعاده سنگین آنها و شیوههای غیرمجاز بهرهبرداری از این دستگاهها، به یکی از چالشهای بسیار سسخت در تشدید بحران کمبود برق و افزایش هزینه های تولید انرژی در کشور تبدیل شده است که فشار سنگینی به شبکه توزیع وارد میکنند. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، مصرف هنگفت برق به دلیل از سوی ماینرها فقط یک عدد ساده در قبضهای برق نیست، بلکه به معنای کاهش توان شبکه در تأمین برق پایدار برای خانوارها و صنایع کشور است، چرا که این روزها در شرایطی که بخش قابل توجهی از برق ایران با سوختهای فسیلی تولید میشود، افزایش ناگهانی مصرف باعث بالا رفتن هزینه تولید، افزایش آلایندگی و در نهایت کاهش بازدهی کل شبکه میشود. از طرف دیگر، بخش عمده فعالیت ماینرها در ایران به صورت زیرزمینی و غیرمجاز انجام میگیرد، یعنی نه تنها برق مصرفی آنها در آمار رسمی لحاظ نمیشود، بلکه از یارانههای گسترده انرژی در کشور نیز بهره میبرند، بر این اساس، در حالی که استخراج رمزارز در بسیاری از کشورهای جهان یک فعالیت رسمی و مشمول مالیات است و استخراجکنندگان باید هزینه واقعی برق را بپردازند، در ایران بخش بزرگی از این فعالیت در پنهانکاری کامل و با استفاده از برق یارانهای انجام میشود. این مسئله علاوه بر اینکه باعث تحمیل فشار مالی و فنی بر شبکه برق کشور می شود، باعث ایجاد نوعی بیعدالتی اقتصادی میان کسانی که به صورت قانونی از برق استفاده میکنند و کسانی که از مزایای یارانهای برای کسب سود شخصی بهره میبرند هم می شود.
مصرف برق وحشتناک ماینینگ
براساس آمار منتشر شده؛ ماینرها حدود ۲ درصد از برق مصرفی کشور را به خود اختصاص میدهند؛ عددی که در نگاه اول ممکن است ناچیز به نظر برسد، اما در مقیاس ملی معادل صدها مگاوات برق است، این امر در حالی که مصرف هر ماینر در حدود ۳۵ کیلووات برآورد شده و مجموع مصرف برق آنها در کشور به حدود ۴۵۰ مگاوات میرسد، رقم بزرگی را شامل می شود. این میزان مصرف، معادل برق مورد نیاز چندین شهر کوچک یا دهها کارخانه متوسط صنعتی است. برای درک بهتر بزرگی این عدد، کافی است بدانیم که تنها یک دستگاه ماینر به اندازهی کارکرد ۲۴ ساعته یک کولر گازی برق مصرف میکند، یعنی هر دستگاه در عمل با یک وسیله پرمصرف خانگی برابری میکند و وقتی هزاران ماینر در نقاط مختلف کشور فعال هستند، فشار غیرقابل باوری بر شبکه وارد میشود. این مسئله از بُعد اقتصادی هرچند باعث درآمدزایی شگرف و به ظاهر سودآور می شود، اما باید در نظر داشت که اگرچه هزینه برق یارانهای در ایران نسبت به قیمت جهانی برق ناچیز است، و به ظاهر استخراجکنندگان غیرمجاز میتوانند با صرف هزینهای اندک و فروش رمزارز در بازار جهانی، به سودهای کلان برسند، ولی این سود شخصی در واقع هزینهای است که کل جامعه میپردازد. خاموشیهای گسترده در تابستانها، همزمان با اوج مصرف برق، خاموشیها و قطع برق در بخشهای صنعتی یا خانگی اتفاق میافتد و یکی از دلایل پنهان این اختلالات، فعالیت مزارع استخراج رمزارز است. از طرف دیگر، نیروگاهها مجبورند برای تأمین برق مورد نیاز، سوخت بیشتری بسوزانند و هزینههای تعمیر و نگهداری افزایش مییابد.
مقررات و نظارت شدید در کشورهای دیگر
در حالیکه ایران با ممنوعیت تقریباً کلی استخراج رمزارزها روبرو هستیم که در نهایت به فعالیت مخفیانه آنها و مصرف شگرف مخفیانه برق منتهی می شود، کشورهای توسعهیافته با درک اثرات سنگین ماینینگ بر شبکه انرژی، مقررات سختگیرانهای وضع کردهاند که با نظارت دقیقی نیز همراه است، آنها استخراج رمزارز را یا در مناطق دارای منابع انرژی تجدیدپذیر محدود کردهاند یا تعرفههای خاص و مالیات بالا برای آن در نظر گرفتهاند تا سود حاصل با هزینه واقعی انرژی همخوانی داشته باشد. این امر در حوزه سیاستگذاری میان ایران و سایر کشورها یکی از نکات کلیدی است که در این بخش قابل مشاده است. در حقیقت استفاده از ماینر در کشورهای دیگر تنها با پرداخت هزینه و مالیات ممکن است، اما در ایران، بهرهبرداری غیرمجاز و بدون مجوز رسمی همچنان گسترده است. هرچند طبق قوانین جاری، وارد کردن دستگاه ماینر بدون مجوز رسمی حکم قاچاق دارد و مجازات آن، جریمه ای معادل سه برابر قیمت دستگاه است. همچنین مراکزی که به صورت غیرمجاز فعالیت میکنند، در صورت شناسایی باید جریمههای سنگینی بپردازند که گاه تا ۳۰۰ میلیون تومان نیز میرسد. با این وجود، به نظر میرسد اجرای این مجازاتها به دلیل گستردگی فعالیت زیرزمینی و نبود نظارت مؤثر، هنوز بازدارنده کافی نبوده است.
فقدان سیاستگذاری جامع
به اعتقاد کارشناسان؛ ریشه مسئله تنها در تخلف فردی نیست، بلکه در سایه فقدان سیاستگذاری جامع در سطح ملی نهفته است. در حقیقت در حالیکه، کشور با چالش جدی تأمین برق پایدار مواجه است، از سوی دیگر، استخراج رمزارزها میتواند منبع درآمدی بالقوه در شرایط تحریم باشد، در نهایت این دو واقعیت متناقض باعث شدهاند سیاستها گاه دوگانه و متزلزل باشند که به اتخاذ سیاستهای متزلزل و ناپایدار منجر می شود و گاهی مجوز استخراج داده میشود و در مقاطعی دیگر، فعالیتها به کلی ممنوع اعلام میشود و در نتیجه، سردرگمی فعالان این حوزه و ادامه فعالیتهای غیرقانونی در سایه است. به باور تحلیلگران؛ استخراج رمزارز در کشوری با ساختار یارانهای انرژی، عملاً به نوعی انتقال یارانه ملی به جیب بخش خصوصی، تبدیل میشود. یعنی مقدار انرژی که میتوانست صرف تولید، اشتغال یا خدمات عمومی شود، در قالب برق ارزان به رمزارز تبدیل و از کشور خارج میشود. در حقیقت، این فعالیت در شکل فعلی نه تنها به رشد اقتصاد دیجیتال کمک نمیکند، بلکه به هدررفت منابع ملی و افزایش فشار بر شبکه زیرساختی منجر میشود که در نهایت به خلق بحرانی در مرز میان فناوری نو و ساختار قدیمی انرژی منتهی میشود. و در این راستا می توان اینطور نتیجه گرفت که؛ ماینینگ، اگر بدون ضابطه و نظارت انجام شود، میتواند به یکی از عوامل پنهان آسیب به اقتصاد ملی تبدیل شود، از طرفی هم، نادیده گرفتن ظرفیت این فناوری نیز منطقی نیست، بر این اساس، شاید زمان آن رسیده باشد که سیاستگذاران کشور با رویکردی هوشمندانه، بین استفاده قانونی از ظرفیت رمزارزها و حفظ پایداری شبکه انرژی تعادل برقرار کنند.
راهکار چیست
به باور کارشناسان راه حل مناسب برای حل این چالش، نه در ممنوعیت مطلق و نه در آزادی بیحد، بلکه در تنظیمگری دقیق و شفاف نهفته است. تدوین قوانین مشخص برای صدور مجوز، تعیین تعرفه واقعی برق برای مزارع استخراج، نظارت هوشمند بر مصرف انرژی و ایجاد زیرساختهای اختصاصی برای استخراج قانونی رمزارز، میتواند از یک سو مانع فعالیتهای غیرمجاز شود و از سوی دیگر، این فناوری نوین را در مسیر منافع ملی هدایت کند و تا زمانی که چنین سیاستی اتخاذ نشود، استخراج رمزارز در ایران همچنان سایهای سنگین بر شبکه برق و اقتصاد کشور خواهد انداخت؛ سایهای که خاموشیهای پیاپی و هزینههای پنهان آن، بیش از هر چیز بر دوش مردم عادی سنگینی میکند.
*روزنامه نگار
لینک مطلب: | http://booshehriha.ir/News/184231.html |