
بوشهری ها /اسما بوستانی: برازجان همیشه شهری بوده با اختلاف طبقاتی شدید، ناترازی در تأمین امکانات شهری و توزیع نامتوازن اعتبارات.
توسعه محلههایش در سالهای گذشته به لطف همین توزیع ناعادلانه ی اعتبارات عمرانی، یکدست نبوده است. یکجاهایی قواره شهرسازی مدرن را داشت و جای دیگر انگار دهه ها از قافله پیشرفت عقب مانده بود. این ناهمگونی در سیمای شهر، قصه قدیمی برازجان بود. قصهای که چند سالی است پایانش، آغاز شده.
از نورپردازیهای زودگذر تا پروژههای ماندگار
شاید یادتان باشد،زمانی رسانههای اجتماعی شهر پر از عکس نورپردازیهای رنگارنگ بود. پروژههایی که چشم ها را به سمت خود میچرخاندند، اما درمان توسعه نیافتگی و حلال مشکلات این شهر نبودند. امروز اما، آن شورِ گذرا جای خودش را به پروژههایی داده که چهره شهر را عوض کردهاند. پروژههایی که بوی فرهنگ ایرانی و هویت بومی میدهند و قرار است سالها بمانند.
زیبایی که در روز هم میدرخشد
دیگر زیباییهای برازجان فقط به شب و نور مصنوعی اش محدود نمیشود.حالا در روشنی روز هم میشود در میدانها و بولوارهایش چرخید و از دیدن المانهای هنری و فضای شکل گرفته و پارک های بازسازی شده لذت برد.
مردم چه میگویند؟!
با گذری در سطح شهر سطح رضایتمندی مردم به وضوح نسبت به دوره های پیشین مدیریت شهری افزایش داشته است.کافیست در جمع های دوستانه یک نظرسنجی دم دستی انجام دهید، آشکارا تغییر نظرات اطرافیان را خواهید دید.این چیزی است که البته محصول کار جهادی شهردار و مجموعه مدیریت شهرداری است.
«بهزاد» شهروند ِ ساکن خیابان فردوسی برازجان میگوید: «اسم شهردار را حقیقتا یادم نیست، ولی کار را که نباید فراموش کرد. میبینم که دارد برای شهرمان زحمت میکشد، این برای ما کافی است.»
«احمد» شهروند دیگری که ساکن یکیاز محلات نوبنیاد برازجان میگوید: «ما سالها بود که فقط حرف توسعه
را شنیده بودیم و اثری نمیدیدیم. حالا بالاخره داریم نتیجه زحمات را در خیابانهای خودمان میبینیم. انتظار ما بیش از این هاست اما روند رو به رشد را شاهد هستیم و همین برای مردم دلگرم کننده است که سالها فقط شعار شنیده اند.»
یک فعال مدنی نیز نظر جالبی دارد: «قبلاً شبها شهر زیبا بود و روزها همه چیز به حالت معمولی برمی گشت.
الان اما برازجان در روز هم چهره خودش را دارد. این یعنی کار، اساسی بوده. البته هنوز پروژههای نیمهکاره زیادی داریم که چشمبهراه تکمیل شدن هستند.»
هنر، زبان مشترک میدانها
قلب تپنده این تحول،در میدانهای شهر میزند. میدانهایی مثل خیام، حافظ، فردوسی، معلم و... که از حالت بیهویتی و فرسودگی خارج شدهاند و هرکدام با یک ایده هنری و نمادین، داستانی از فرهنگ و تاریخ ما را روایت میکنند. استفاده از هنرمندان محلی برای ساخت مجسمهها و المانها، نه تنها بر زیبایی میدانها افزوده، بلکه یک سرمایه اجتماعی و فرهنگی برای شهر ایجاد کرده است.
آنچه در برازجان در جریان است،فقط ساختن میدان و بلوار نیست. این حرکت، بازیابی هویت یک شهر و احترام به مردمانش است. راهی که آغاز شده، اگر با همین انسجام و توجه به اصالتها ادامه پیدا کند، بیشک برازجان را به شهری نمونه در توسعه پایدار تبدیل خواهد کرد.
شهری که میتواند الگوی توجه به فرهنگ ایرانی-اسلامی در بازتعریف هویت شهری باشد.
| لینک مطلب: | http://booshehriha.ir/News/184311.html |