printlogo


مجید اجرایی
رسانه های محلی و ضرورت بازیابی امید اجتماعی
رسانه های محلی و ضرورت بازیابی امید اجتماعی
کد خبر: 62246 تاریخ: 1399/7/12 11:14
بوشهری ها | جشنواره مطبوعات و رسانه های استان فرصت و بهانه ای است برای آسیب شناسی موقعیت رسانه ای استان بوشهر؛ بی گمان پایش و ارزیابی روندها...

بوشهری ها / جشنواره مطبوعات و رسانه های استان فرصت و بهانه ای است برای آسیب شناسی موقعیت رسانه ای استان بوشهر؛ بی گمان پایش و ارزیابی روندها و فرآیندهای این موقعیت سهم ویژه ای در توسعه فرهنگی استان دارد.

الف) حادثه در بامداد

از نیمه دوم دهه هفتاد بهار مطبوعات و رسانه های ایران بارور شد. استان بوشهر نیز متأثر از همین فضا شاهد رمق و رونقی در زمینه رکن چهارم دموکراسی بود.

با رشد نهادهای مدنی، خانه مطبوعات استان بوشهر در آن سال‌ها به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای استان و قدرتمندترین نهاد رسانه ای، در آموزش و تربیت حرفه ای روزنامه نگاران این دیار کوشید، دعوت از چهره های مرجع، معتبر و طراز اول در حوزه رسانه و برگزاری کارگاه ها و ورکشاپ های تخصصی با حضور آنها و استقبال نسل جدید روزنامه نگاری از سراسر استان از آن می توان رویدادی ویژه در تاریخ مطبوعات استان دانست.

در همان سال ها استان بوشهر در سالیان متمادی در جشنواره های مطبوعات محلی سراسر کشور می درخشید و برخی از معتبرترین چهره های مدیریتی، علمی، فرهنگی و ادبی امروز استان از میان همان روزنامه نگاران برخاستند.

شکل گیری گفتمان توسعه در آن سال ها که در سطوح مدیریتی کلان استان تعقیب می شد پایه های رسانه ای داشت به نحوی که تصمیمات توسعه ای در زمینه عمران، آبادانی، عسلویه ، طرح آمایش سرزمین، توسعه شهری و ... از طرف روزنامه نگاران رصد می شد و نخبگان محلی ما آنها را به بوته نقد می گذاشتند.

این مرجعیت آن چنان بود که در زمان علی افراشته، نخستین استاندار دولت احمدی نژاد نیز رسانه ها مورد اعتنا و اقبال بودند.

برخی از مطبوعات محلی در این سال ها به خوبی کارکردهای پاتوق مدنی را در حوزه فرهنگ ایفا می کردند و بیراه نیست که بگوییم برخی از کنش های تحولی از آن پاتوق ها برمی خاست. (همانند انجمن های ادبی)، شب شعرها، محافل تخصصی فرهنگی و کنش های سیاسی و ... نشریاتی چون آینه جنوب، نسیم جنوب، پیغام، نصیر و لیان را می توان در این راستا نام برد.

  فضای تضارب آرا و تحرک رسانه ای در این حوزه بازخوردهای جدی در حوزه عمومی می یافت؛ اگر چه رادیکالیسمی هیجان زده نیز در میان دو طیف سیاسی داشت چهره نمایی می کرد.

یکی از امتیازات روزنامه نگاری در این دوره نگاه میدانی و دقیق برخی رسانه ها به رویدادهای شهری و استانی بود که بعضاً در قالب گزارش هایی انتشار می یافت.

می توان گفت خوراک فکری گفتمان توسعه در استان در  این دوران نه از طریق دانشگاه که از متن رسانه ها تأمین می شد؛ به یک معنی تلائم و تعامل سه ضلع مثلث توسعه توانست گفتمان اجتماعی – مدنی آن سال ها را ارتقا، تسریع و تعمیق ببخشد. مثلثی که در قاعده آن متن گفتمان و نهاد حامل گفتمان و  در رأس آن کنش گران رسانه ای ایفای نقش می کردند.

اما شام غریبان رسانه ها زودتر از آن چه تصور می شد رخ نمون شد.

ب) اتفاق آخر

فارغ از آن چه در پیدا و پنهان موقعیت سیاسی، اجتماعی ایران در دو دهه هشتاد و نود روی داده، به واسطه در هم تنیدگی حوزه رسانه با بافت اجتماعی، سیاسی، رسانه ها نیز موقعیتی ژلاتینی و لغزنده یافته اند، به نحوی که با ظهور رسانه های مجازی و شبکه ای شدن روابط شاهد دگردیسی های عظیمی در قالب ها و محتواها و مخاطبان رسانه ها هستیم.

در این دو دهه اقتصاد رسانه های سنتی یا چالش مواجه شد، زیرا ظهور رسانه های مجازی و عمومی شدن آن، ناخواسته مرگ رسانه های کلاسیک را رقم زد؛ نشریات و مطبوعات محلی ما نیز یکی پس از دیگری تعطیل شد.

در دوره فترت مطبوعات با فروپاشی گفتمانی نیز مواجه بوده ایم ، نه دولت ، نه نهادهای مدنی و حوزه عمومی و نه خود کنش‌گران رسانه ای نتوانستند گفتمان توسعه را تداوم دهند یا حتی در شکلی جدید به وجود آورند.

روزمرگی و روزمرگی در کنار بدبینی نخبگان آفتی بود که به جان نهال رسانه‌ها افتاد تا تنها حرفه ای های این حوزه – آنان که عشق و سودایشان و نان معاششان از همین طریق تأمین می شد بمانند. با همه ی دشواری ها و مشقت هایش.    

ج) آهنگ دیگر

با وجود همه شعارهایی که مرگ رسانه ها را فرایادمان می آورند، رسانه‌ها همچنان قدرتمندند. حتی در عصر وانموده‌ها. حتی در تورم و تراکم سرسام آور رسانه‌های فیک و مجازی. حتی در زمانه ی بی‌حوصله‌گی و لختی مخاطبان.

فراموش نکنیم در جهان ما حتی رسانه های مکتوب نیرومندند و جریان ساز.

بخش عمده ای از بی تحرکی رسانه‌ای البته دلایل و عوامل فرا استانی دارد. اما استان بوشهر هنوز به عنوان یکی از شبه قطب‌ها می تواند کارکردهای مؤثری را از خود بروز دهد. 

تأسیس دوباره خانه مطبوعات و برگزاری برنامه هایی با محوریت رسانه‌ها و مطبوعات روزنه‌ی امیدی است که نجات بخش است.

در این جا بی‌مناسبت نیست نهیب بزنیم به روزنامه‌نگارانی که زمانی از پیشروان و پیشگامان توسعه مدنی بودند و اینک در برخی حرکت های واپس گرایانه از کنش های وندالیستی حمایت می کنند.

روزمرگی و رخوت در برخی رسانه های استان چنان دامن گسترده‌ است که حتی مهم‌ترین رسانه‌های تأثیرگذار و قدیمی، تبدیل شده اند یا به بولتن‌های خبری بی محتوا و یا به مزایده نامه های بلااثر سازمانی.

در اتفاقات یک سال اخیر متأثر از فضای انتخابات و همچنین مسایل شورای شهر بوشهر با رادیکالیسم مخربی در میان برخی از روزنامه نگاران مواجه بودیم که نشان از تنزل جایگاه و فقدان اعتماد به نفس مدنی این قشر دارد.

در سالیان اخیر اما با حرکت‌های خلاقانه و نابی در عرصه روزنامه‌نگاری استان نیز مواجه بوده ایم که انتشار دو روزنامه در قالبی حرفه ای و تأثیرگزاری اجتماعی و مدنی ،برخی پایگاه های خبری ، نشانه ی پتانسیل نیرومند رسانه محلی است.  

هنوز امید به افق های پیشارو در استانی که خود از پییشگامان روزنامه نگاری مدنی در ایران بوده را می توان به نظاره نشست.

به نظر می رسد آن چه باید آهنگ دیگری برای دستیابی به آن نواخت پیشنهادهایی از سنخ موارد زیر باشد:

تقویت و تقبیت نهادهای مدنی فراگیر در حوزه مطبوعات و رسانه‌های استان

  • آموزش مستمر و تربیت حرفه‌ای روزنامه نگاران
  • برگزاری پنل‌های تخصصی در زمینه آسیب شناسی توسعه رسانه ای و نسبت آن با توسعه استان
  • جذب و تشویق نسل جدید روزنامه نگاری
  • انتشار رسانه های جریان ساز، اثربخش و نیرومند
  • نشست های بین گفتمانی و مکالمه ی مستمر میان صداهای مختلف به منظور هم افزایی بیشتر

استان بوشهر درمقاطع مختلف تاریخی گرانیگاه نقش های مؤثری در بسط گفتمان توسعه فرهنگی بوده است. تعامل میان سلایق و علایق گوناگون توانسته ظرفیتی بی بدیل را برای آن به ارمغان آورد.

به نظر می رسد هم کنش گران رسانه ای ما و هم نهادهای مدنی حامل این نقش محتاج خانه تکانی اند. گریز و رهایی از رکود و رخوت حتی در دوره هایی که کلان روایت ملی در سپهر فرهنگ و رسانه نقطه‌های امیدبخشی ندارد سیاست، استراتژی و هدف مهم و تاریخ ساز کنش گران محلی و رسانه‌های محلی است.

 

منبع : روزنامه پیام عسلویه 

لینک مطلب: http://booshehriha.ir/News/62246.html