printlogo


متروپل آبادان؛ پروژه عبدالباقی و مشاوران ناباقی
متروپل آبادان؛ پروژه عبدالباقی و مشاوران ناباقی
کد خبر: 97500 تاریخ: 1401/4/2 11:53
سال ۲۰۰۹ در روز پایانی کنفرانس سازه فولادی STESSA قرار بر این بود که شرکت کنندگان را به بازدید از دفتر مهندسین مشاور «لِس رابرتسون» و کارگاه

بوشهری ها / محمدرضا اسلامی | 

متروپل آبادان؛ پروژه عبدالباقی و مشاوران ناباقی

سال ۲۰۰۹ در روز پایانی کنفرانس سازه فولادی STESSA قرار بر این بود که شرکت کنندگان را به بازدید از دفتر مهندسین مشاور «لِس رابرتسون» و کارگاه برجهای تجارت جهانی در نیویورک ببرند (آن زمان کارگاه در تراز صفر بود و بتن ریزی‌ فونداسیون تازه تمام شده بود).

زمانی که در سالن جلسات در دفتر کارگاه مستقر شدیم، آقای ریچارد گارلاک شروع کرد تا درباره «سازه» برج جدیدی که پس از ۱۱ سپتامبر طراحی شده توضیح بدهد.
صحبتش را با این جمله شروع کرد:

«این کارگاهی است که قدرتهای زیادی در آن حضور دارند. قدرتِ شهردار نیویورک، قدرت سرمایه گذران طرح، قدرت فرماندار ایالت و… مواردی را که در ذهن داشت بر شمرد...»

شاید انتظار این بود که در یک کنفرانس سازه فولادی، آقای گارلاک بحث را با «مسایل سازه ای» شروع کند، اما مشخص بود که به عنوانِ نماینده مشاور ، ذهنش درگیر مسایل غیر سازه ای پروژه است.

هشت سال از آن روز گذشت و برج جدید تجارت جهانی افتتاح شد و در مراسمی از زحمات مشاور پروژه تقدیر شد و گارلاک به نمایندگی از همکارانش در شرکت لس رابرتسون، لوح تقدیر را دریافت کرد.
شاید باید سالها می‌گذشت تا می فهمیدم که مهمتر از «مباحث فنیِ طراحی سازه» و مهمتر از نکات اجرایی، «قدرت»هایی که در یک پروژه حضور دارند را باید درست شناخت و درک کرد. پروژه های بزرگ، بدون حضور/مشارکت قدرتهای بزرگ اجرا نمی شوند. اما سرنوشت همۀ این قدرتها، در یک نقطه بهم پیوند می خورد و آن «مشاور طرح» است.

هنوز برای اظهار نظر درباره «مکانیسم خرابی پیشرونده» در برج عبدالباقی زود است ولی «مهندسین مشاور» نقطۀ گمشده در صنعت ساخت و ساز کشور ایران محسوب می شود. شاید گفته شود: ما «مهندس به قدر کافی» داریم. این گزاره صحیح است. شاید گفته شود: ما «شرکتهای مهندسین مشاور» هم زیاد داریم. این گزاره هم صحیح است. اما آنچه که وجود ندارد درکِ صحیح از ساختار «خدمات مهندسی» و «هویت مشاور» است. درباره هر دو باید توضیح داد.

در یادداشت قبل ( از برج چمپلین فلوریدا تا برج متروپل آبادان ) گفته شد که دستمزد «طراحی» در کشور ما حدودا یک بیستم استاندارد بین المللی است. وقتی برای خدمات طراحی به «اندازۀ پراید» پول می دهیم نمی‌توانیم انتظارِ نقشه های با کیفیت BMW را داشته باشیم.

اما مشکل مشاور/طراحی در ایران فقط دستمزد نیست. «ساختار» مشاور در کشور ما هنوز تعریف نشده است.

ساختار مشاور در ایران به شکلی است که هیچ مشاوری «باقی» نمی شود و همه مشاورین «ناباقی» اند. قبل از اینکه سازه فرو بریزد، ساختارِ مدیریت مشاور فرو می ریزد، میان هیات مدیره کودتا می شود و دادگاه ‌و دادگاه کِشی بین بنیانگذارانِ مشاور، اتفاق می افتاد. نگاهی به شرکتهای مهندس مشاور مطرح بین_المللی داشته باشیم و ببینیم ماجرا چگونه است؟

«ساختار» مشاور یعنی اینکه یک شرکت معمولا (در ابتدا) با مشارکت سه نفر شروع بکار می کند و اسم شرکت معمولا حرفِ اولِ نام آن سه نفر است، مثلا
SGH
SOM
GMS
WSP
این سه نفر چند دهه با هم کار می کنند و وقتی که به سن بازنشستگی می رسند، تعدادی نیروی زبده در ساختار خود «رشد» داده اند که آنها «مدیر و سهامدار شرکت» می شوند. دقت کنید: آن نسل جدید ادامۀ «هویت» مشاور خواهند بود.
هیچ شرکت مهندسی مشاور در ایران نیست که 3 نسل خدمات مهندسی داده باشد. یا حتی دو نسل.

بازگردیم به پروژه عبدالباقی و مشاورینِ «ناباقی» (با عمرهای کوتاه). نگاهِ جاری به خدمات مهندسی چنین است که آقای عبدالباقی در خوزستان یا آقای لاری در شیراز می روند و به اولین مجموعۀ مهندسیِ «دمِ دست» پول می دهند تا سازه را طراحی کند. به محض اینکه مشاور حرف گوش نکرد(!) عوضش می کنند و مشاور بعدی، با خوشحالی با قیمت کمتر(!) می آید و کار می کند.

خدمات مهندسی یک امر «جدی» نیست در ایران. در دبی، امثالِ عبدالباقی به شرکتهای مشاور بین المللی پول می دهند برای طراحی. در ایران ما می خواهیم خودمان انجام دهیم ولی خدمات مهندسی به «تحقیرشده ترین شکل ممکن» است.

ممکن است گفته شود که عامل اصلیِ این خرابی پیشرونده ساختار غلط پروژه فیمابین شهرداری و مالک (و اضافه کردن طبقه) بوده است. این گزاره صحیح است ولی حضور مشاور قوی در یک پروژه، مسیر پروژه را از بسیاری آسیبها واکسینه خواهد کرد.

در برج خلیفه دبی، سازه ابتدا برای 560 متر طراحی شده بود ولی «در 2008» مالک تصمیم گرفت که برج 808 متر شود! و نهایتا در 2010 این سازه با 829.8متر افتتاح شد. و بدون آسیب. چرا؟ چون آقای ولیام بیکر و تیمش مشاور طرح بودند. شرکتی با 90 سال سابقه خدمات مهندسی.

امروز این سوال اساسی مطرح است که برای قوام بخشی به «کیفیت خدمات مهندسی» در ایرانِ فردا چه باید کرد؟ مشاورِ کم تجربه در پروژۀ بزرگ، همان بوریا بافِ سعدی است در کارگاهِ حریر. مهندسین مشاور قاتل.

* پژوهشگر دانشگاه برکلی کالیفرنیا

 

لینک مطلب: http://booshehriha.ir/News/97500.html