بوشهری ها / مجید رضایی | علی پیرمرادی متولد ۱۳۳۱ از ۱۲ سالگی مسیر زندگی خود را انتخاب کرد؛ اطلاعرسانی و آگاهیبخشی و روشنگری و هیچ زمانی را برای رسیدگی به زندگی شخصیاش در نظر نگرفت و حتی ازدواج هم نکرد
زندگی شاهانه با ۹۰۰ هزار تومان جایزه اعانه ملی
علی پیرمرادی میتوانست با ۹۰۰ هزار تومان پولی که در سال ۱۳۵۵ در مسابقه اعانه ملی برنده شد، تا آخر عمرش شاهانه زندگی کند ولی تمام پولش را صرف عمران و آبادانی روستایش زیارت و شهرش برازجان کرد و از صفر شروع کرد و از لحاظ مالی با صفر تمام کرد، و البته هیچگاه شکوه و شکایت و نالهای نکرد و با مناعت طبع و آبرومندانه زندگی کرد.
در بینتمام خیران کشور و حتی جهان، کسی را سراغ نداریم که تمام داراییاش را وقف کرده و حتی یک ریال هم برای خودش نگذاشته باشد و علی این کار را کرد تا نشان دهد مادیات برایش پشیزی ارزش ندارد.
نماد خبر و رسانه دشتستان
علی در ۵۰ سال اخیر نماد خبر و رسانه در دشتستان و بویژه برازجان بود و دکه معروفش در فلکه شهرداری جنب کافه علیبابا، شلوغترین و پرهیاهوترین مکان برازجان از سال ۵۰ تا ۸۰ بود و هر کس دنبال روزنامه و مجله بود، سراغ علی را میگرفت.
علی با دوربین معروف و روزنامههای قدیمی
هر مراسمی در دشتستان اعم از فاتحه و عروسی و جلسات و نشستها و افتتاحها و کلنگزنیها و همه و همه با حضور علی پیرمرادی با یکدوربین قدیمی و معروف و شوچلی روزنامه نمود پیدا میکرد.
هر چه سن علی بیشتر میشد، فعالیت و جنب و جوش بیشتری نیز داشت و تا آخرین روز حیاتش هم دنبال خبر و اطلاع رسانی بود.
علی در آرزوی بازنشستگی
علی ۶۰ سال (به اندازه دو کارمند یا کارگر کامل)، فعالیت و کار کرد ولی هر چقدر تلاش کرد، نتوانست به آرزوی خود یعنی بازنشستگی برسد تا اینکه دست اجل بازنشستهاش کرد.
نگارنده بیش از ۵۰ بار شاهد بودهام که چندین استاندار در ادوار مختلف و چندین معاون استاندار و مدیران کل، قول و وعده میدادند که بیمه و بازنشستگیاش را مستمر میکنند ولی هیچ کاری صورت نگرفت و مردی با ۶۰ سال کار مداوم، هنوز بازنشسته نشده بود( البته ظاهرا در سال ۱۴۰۰ بخشی از کارکردش تاییدیه از تامین اجتماعی گرفته و مستمری ناچیزی دریافت میکرد).
تنها عیب علی این بود که اهل پاچهخواری و چاپلوسی و یا حزب و جناحبازی نبود و خودش بود و روزنامههایی که سنگینتر از خودش بودند و اگر ۵۰ سال دیگر هم عمر میکرد باز هم همین وعدههای سرخرمن بود و مدیرانی که امروز برای پیام تسلیت و برپایی مراسم علی از هم سبقت میگیرند حاضر نمیشدند بازنشستهاش کنند.
علی و فوتبال دشتستان
علی در احیای فوتبال دشتستان و روستاهای اطراف نقشی غیر قابل انکار داشت و تمام فوتبالیهای دشتستان، از علی خاطره دارند.
آرشیو گرانبها در اتاق علی
اتاق کار علی در منزل مادرش، آرشیوی گرانبها از نشریات قدیمی است و در واقع دستنوشتهها و روزنامهها و مجلات آرشیو علی، تاریخ دشتستان را روایت میکنند و پیشنهاد میکنم از این اتاق به عنوان موزه رسانه دشتستان استفاده شود( البته با انتقال مجموعه آرشیو به یکمکان دیگر) تا نام علی پیرمرادی زنده باشد.
علی در دوران حیاتش به آنچه که استحقاقش را داشت نرسید و بیمهریها و جفاهای زیادی در حقش شد، حداقل بعد از مرگش، حرمت و تکریم شود تا نام این پیشکسوت و بزرگمرد رسانه استان و کشور، فراموش نشود و الگویی باشد برای خبرنگاران جوان و نوجوان.
علی اگر چه انشای قوی و سحرآمیز نداشت و معمولی و سنتی خبر مینوشت، ولی بدون اغراق کاریزماترین چهره رسانهای و مطبوعاتی دشتستان و حتی استان است و در برابر بزرگی و اصالت ایشان، تعظیم میکنم.
روحش شاد و یادش گرامی.