بوشهری ها / اکرم پاپری | جامعهای که هدفش توسعه و پیشرفت همهجانبه است باید تعالی انسانها را در نظر گرفته و نابرابریها را کاهش دهد. از جمله معیارهایی که میزان توسعه یافتگی یک کشور را مشخص میکند، میزان ارزش و اعتباری است که به زنان آن جامعه داده میشود.
در کشور ما آمار زنان شاغل در آموزش و پرورش چشمگیر است و همین زنان سالهاست که توانمندی در سطح پایین مدیریتی (مدیریت مدارس درسه مقطع، حتی مدیریت مدیریت مدارس پسرانه نیز در کارنامه خود دارند) انجام وظیفه نموده و تواناییهای خود را به اثبات رساندهاند.
زنان همیشه دوشادوش مردان در همه زمینههای اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی به مسئولیتهای خود به عنوان یک شهروند پاسخ مثبت داده و در پشت پرده تاثیر گذار بودهاند ولی متاسفانه به دلایل متعدد و متنوعی نتوانستهاند آنچنان که شایسته و بایسته است به جایگاه واقعی خود دست پیدا کرده و به سطوح بالای مدیریتی در آموزش و پرورش دست یابند.
یکی از عواملی که در کشورهای کمتر توسعه یافته، زنان را در جای خود میخکوب کرده و اجازه پیشرفت مدیریتی به آنها نمیدهد، غلبه تاریخی فرهنگ مردسالاری در این جوامع است.
در فرهنگ سیاسی و اجتماعی و حتی عقیدتی جامعه ایران مردسالاری در برابر شایستهسالاری قدم علم کرده و راه پیشرفت را برای نیمی از منابع انسانی "یعنی زنان" سد کرده است. مردان، بیشتر از زنان تصدی پستهای مدیریتی را در سطوح بالای آموزش و پرورش دارا بودهاند. فرصتها و تجربههای مدیریتی و ستادی بیشتری را در رزومه کاری خود دارند و به لحاظ اینکه این فرصتها از زنان دریغ شده، ناگریز زنان به لحاظ رزومه از مردان ضعیفتر هستند و این به معنای ضعف خود زنان نیست بلکه به خاطر نادیده گرفتن این بخش کار آمد جامعه است.
توسعه پایدار یک جامعه، مشارکت و همدلی تمام وکامل نیروی انسانی را میطلبد، به خصوص در وزارتخانه مهمی چون آموزش و پرورش، چرا که زنان پیش از حضور در جامعه، نقش فعال و تاثیرگذار خود را به عنوان یک مدیر کارآمد در کوچکترین نهاد جامعه یعنی خانواده به خوبی ایفا نمودهاند.
برای گسترش حضور زنان در سطوح مدیریتی و باالتبع کارایی مفید آنان، باید سواد، دانش و مهارت زنان را افزایش داد. بینش و نگرش این بخش عظیم اجتماع را توسعه داده و سپس با توجه به استعدادها، توانمندیها و ویژگیهای فردی زنان را در بخش مدیریت به کار گماشت.
هرچند در سال اخیر توجهی ولو اندک به ارتقای حضور زنان در مدیریت آموزش و پرورش صورت گرفته است ولی همچنان برای رسیدن به وضعیت مطلوب و دلخواه راه زیادی در پیش داریم. امید است که مسئولان مربوط برای پیشرفت کشور توانمندیهای مدیریتی زنان را در نظر گرفته و بدون توجه به جنسیت و تفاوتهای بیولوژیکی و نیز جامعه، گامهای مثبتی جهت ارتقای نقش و جایگاه زن و به ویژه در زمینه مدیریتهای سطوح بالای آموزش و پرورش برداشته و نابرابری های جنسیتی را جبران کنند.
آموزش و پرورش در سالهای گذشته «به جد» در پی افزایش زنان در سطح مدیریتی بوده است، دست کم این موضوعی است که از سوی وزیران دولت یازدهم و دوازدهم اعلام شده اما نتیجه کار تا اینجا نشانی از جدیت قابل ملاحظهای نداشته است. بیش از نیمی از بدنه وزارت آموزش و پرورش زن هستند و موضوع مدیریت زنان همچنان بلاتکلیف مانده است. حالا زنانی که سابقه کار در آموزش و پرورش را دارند در میان نمایندگان مجلس هم میتوان دید اما از حضور آنها در سمت مدیرکل آموزش و پرورش استانها خبری نیست. غیر از شخص وزیر، ٣٩ نفر دیگر عضو شورای معاونان وزارت آموزش و پرورش هستند و در این میان سه زن حضور دارند؛ معاون آموزش ابتدایی، سرپرست مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان و مدیرکل امور زنان و خانواده.
به امید فردای بهتر!
رئیس آموزش و پرورش شهرستان آبپخش