بوشهری ها / ایرن واعظ زاده | در عصری زیست میکنیم که فاجعه و مصیبت بدل به اتفاقات و رویدادهای هر روره شده و هنوز تب سوزان حادثهای فروکش نکرده، مصیبت دیگری بر سر مردمان این سرزمین آوار میگردد.
کرونا؛ واژهای که روزانه صدها بار آن را در صفحات و فضاهای مختلف دیده و میشنویم؛ خودمراقبتی، در خانه ماندن، رعایت بهداشت فردی و ... بگذریم از هموطنان سرخوش و خوش خیال! تقریباً همهی ما از ریز تا درشت این توصیهها و الزامات را در ذهنمان حک کردهایم. اما آنچه در این میان ضروری بوده و کمتر به آن توجه شده، حمایتها و مراقبهای روانی است که هر شخص باید از آن مطلع بوده و طی گذار از این بحران آن را در نظر بگیرد.
سعید صدقی؛ دانش آموختهی روانشناسی عمومی در گفتوگو با پیام عسلویه در این باره اذعان میدارد: «با توجه به این بحران جهانی که همهی انسانها را درگیر خود کرده است، دو نوع پاسخ ناسالم و یک نوع پاسخ سالم میتوان به این وضعیت داد؛ یکی از پاسخهای ناسالم، اضطراب ناسالم یا بیمارگونه است که با بزرگ جلوه دادن این اتفاق - حتی بیشتر از آنچه در واقعیت است - و اشتغال ذهنی بسیار زیاد به جزئیاتی که در کنترل ما نیستند، اتفاق میافتد.»
صدقی ادامه میدهد: «دسترسی زیاد به اخبار و اطلاعات در دنیای فعلی ما را از جزئیات نالازم و نامفید بسیار زیادی خبردار میکند که موجب افزایش اضطراب ناسالم و از دست دادن آرامش فرد شده و گرفتاریهای متعدد دیگری مثل حملههای هراس و وحشت یا پانیک و علائم اضطراب فراگیر مثل برهم خوردن تنظیم خواب، تپشهای قلب بسیار زیاد، گر گرفتگی بدن یا عرق سرد کردن و ... را ایجاد کرده که باعث به خطر افتادن سیستم ایمنی بدن میشود.»
وی میافزاید: «دومین پاسخ ناسالم، نداشتن هیچ گونه اضطراب و نگرانی، یعنی دست کم گرفتن اوضاع، آن را به شوخی و خنده گرفتن خصوصاً در بین قشر جوان و نوجوان، توجه به آن را حاکی از ترسو و بزدل بودن و عدم رعایت نکات بهداشتی را نوعی شهامت و جسارت دانستن و یا به نحوی، همهی این مسائل را در برابر قدرتهای فراطبیعی چیز کوچکی قلمداد کردن، است.»
صدقی با بیان اینکه نداشتن هیچ گونه نگرانی و اضطراب و حتی تفکر مثبت و خوشبینانه موجب نشان دادن رفتارهای عجیب ار سوی شخص میشود، میگوید: «افرادی که در این وضعیت بحرانی توصیهی در منزل ماندن و به حداقل رساندن مراودههای اجتماعی را نادیده میگیرند و در نگاه دیگر که ما حجم عظیمی از مسافرتها را به سمت شهرهای شمالی شاهد هستیم، وضعیت را از آنچه هست بدتر نموده و انسانهای زیادی را درگیر این موضوع میکند.»
به گفتهی این روانشناس، این دو نوع واکنش ناسالم در شرایط فعلی به انسانها کمک نمیکنند؛ اضطراب ناسالم از ما موجودی میسازد که بیش از گرفتاری به این ویروس، گرفتاریهای روانشناختی پیدا میکنیم. همچنین نداشتن اضطراب نیز سبب میگردد تا توصیهها را نادیده گرفته و به آنها پشت کنیم و رفتارهایی انجام دهیم که خود و اطرافیانمان را به مخاطره میاندازد.
او در خصوص چگونگی واکنش سالم به این بحران خاطر نشان میکند: «واکنش و پاسخ سالم به این مسئله، داشتن اضطراب سالم است؛ یعنی نگرانی و اضطراب را در حد بهینه و طبیعی نگه داشته و در نظر بگیریم که وضعیت آن گونه متخصصان گفته و هشدار میدهند عادی نیست و باید مراقبتهای لازم را انجام داده و به این مسائل توجه کرد.»
صدقی در ادامه تصریح میکند: «باید اضطراب را در حد بهینه حق خود دانسته و آن را یک واکنش طبیعی در این شرایط بحرانی در نظر بگیریم. این حد بهینه به ما کمک خواهد کرد تا به نکات ایمنی و بهداشت فردی، توجه کنیم. علاوه بر این، لازم است از افکار فاجعه ساز و تصور و توهم کنترل بر بسیاری از مسائلی که در کنترل ما نیستند، اجتناب و پرهیز کنیم.»
وی با اشاره به اینکه باید با خودمان گفتوگوی سالم داشته باشیم، بیان میکند: «نه چنین تصور کنیم که اتفاقی نیفتاده و نه به خودمان تلقین کنیم که به احتمال زیاد ما و یا عزیزانمان در این بحران از بین خواهیم رفت. حد بهینهی اینها با خصلتی به نام مسئولیت پذیری فردی و رعایت بهداشت در قبال خود و اطرافیان در این شرایط از ما محافظت خواهد کرد.»
اما پس از برطرف شدن این بحران جمعی که اغلب متخصصین این حوزه نیز معتقدند شیوع این ویروس همچون بسیاری از اپیدمیهای دیگر نقطهی اوجی داشته و پس از مدتی فروکش میکند، چه پیامدهایی به دنبال خواهد داشت؟
این روانشناس ضمن اشاره به اینکه این نکته دو جنبه دارد، چنین توضیح میدهد: «واکنش ما نسبت به این بحران نشان دهندهی مسائلی است که از قبل نیز وجود داشتهاند؛ یعنی ما انسانی بودیم که به شیوهی ناسالم و غیرمفید یا به صورتی کاملاً افراطی یا خوش خیالانه به مسائل نگاه کرده و به آنها واکنش نشان دادهایم که در هر دو جنبه، ما چه قبل از این بحران و چه پس از آن، رفتارهای ناسالمی خواهیم داشت.»
صدقی در پاسخ به این پرسش که آسیب پذیرترین قشر کدام گروه از جامعه است، عنوان میکند: «آسیب پذیرترین گروه در میان افرادی که بعد از این حادثه تبعات آن را با خود خواهند داشت، کودکان هستند. کودکان ما به شدت به دنبال پاسخ دادن به این پرسش هستند که جهان چگونه جایی است و زمانی که ما در طول این بحران، جهان را به صورتی بسیار ترسناک و همراه با هیولایی مخوف به نام ویروس کرونا ترسیم میکنیم، بالتبع پس از گذشت این دوره، تبعات آن در نوع نگاه کودکان به جهان اطراف آکنده از همین نگاه ترسناک خواهد بود؛ این چنین که آنان جهان را جایی ناامن دانسته و امنیت روانشناختیشان نیز به خطر خواهد افتاد.»
این دانش آموختهی روانشناسی پیشنهاد میدهد: «برای کاستن اضطراب ناسالم یا نگرانیهای افراطی ناشی از این مسئله، راه کارهایی وجود دارد. یکی از این راه کارها استفاده از مهارتی به نام تفکر نقادانه است؛ یعنی اکنون که ما در جهانی تحت سیطرهی اخبار و اطلاعات بسیار زیاد از طرق مختلف - خصوصاً شبکههای اجتماعی و اینترنت - قرار داریم، منبع مشخص و موثقی مثل سایت بهداشت جهانی که توصیههای بسیار خوبی برای رعایت بهداشت فردی و روانی به مخاطبین ارائه میدهد را جهت کسب اطلاعات در این زمینه انتخاب کنیم.»
صدقی با تأکید بر اینکه نباید خیلی پیگیر اخبار فاجعه آمیز این موضوع بود، تصریح میکند: «اخیراً در فضای مجازی ویدئوهای زیادی از خاکسپاری کسانی که در این بحران فوت شدهاند دست به دست شده و برخی افراد با اشتیاق بیمارگونهای این ویدئوها را برای یکدیگر ارسال میکنند.»
وی در همین راستا میافزاید: «یکی از کارهایی که باید در این زمینه انجام داد، پرسیدن این سؤال است که آیا دیدن و خواندن این اخبار و اطلاعات کمکی به ما میکند یا خیر. بسیاری از اخبار هیچ فایدهای برای ما نداشته و در شرایط فعلی کمک نمیکنند تا واکنش سالمتری داشته باشیم.»
سعید صدقی تنفسهای عمیق را راه حل دیگری برای کاستن از این فشار دانسته و میگوید: «متخصصین حوزهی روان درمانی موسوم به شناختی رفتاری، توصیه میکنند از تنفسهای عمیق به ویژه بازدم عمیق استفاده کنیم؛ با این تصور که بدن ما شبیه به بادکنکی است که هوا آرام آرام در آن پر و سپس با شدت زیاد خالی میشود که این جریان میتواند تا حدودی اضطراب ما را تسکین دهد. از طرف دیگر، ورزش کردن نیز تحت شرایط خاص و با رعایت بسیار زیاد در فضای باز یا در صورت عدم امکان در خانه، روش مفید دیگری است. در واقع، هر گونه فعالیتی که ضربان قلب را از حالت عادی بالاتر ببرد، به شکلی که به نفس نفس بیفتیم، کمک خواهد کرد تا ما از طریق تسکین بدنی به مبارزه با اضطراب ناسالم بپردازیم.»
صدقی بیان می کند: «نکتهی بعدی، تمرکز بر جریان تنفس است. در تنفس و بازدم عمیق، میتوان برای چند ثانیه تمام تمرکز خود را متوجهی جریان تنفس، حرکت آن از بینی و رسیدن به ریهها و سپس خالی شدن آن از دهان جلب کرد که این تکنیک(تمرکز و توجه متمرکز بر تنفس یا تنفس توآم با توجه آوری) در لحظاتی که احساس میکنیم بسیار تحت فشار هستیم، اضطراب را تسکین میدهد.»
بنا به گفتهی این روانشناس، خودگویی آرامبخش تکنیک دیگری است که میتواند به ما برای کنار آمدن با این شرایط کمک کند. در صورت امکان فضای خلوتی را اختصاص داده و رو به آینه با صدای بلند خود را مخاطب قرار دهیم و به خود بگوییم که شرایط را درک کرده و حق میدهیم که نگران باشیم و این مشکل نیز برطرف شده و ما مجدداً به دوران راحتی گذشته باز خواهیم گشت.
وی در پایان اظهار میدارد: «به طور کلی، غربال اطلاعات و پرهیز از و اخبار ناسالم، استفاده از تمرینهای فردی، مطالعه، شنیدن موسیقی و ... کمک کننده است اما چگونگی مواجهه با این بحران مسئلهی بسیار مهمی است؛ ما باید کاملاً سالم و بالغانه با این معضل رو به رو شده و تمام کارهایی که در کنترل و اختیار ما است را انجام دهیم و در آخر، این شرایط را بپذیریم که قدرت حل تمام مسائل را نداریم، اما هر کسی با رعایت مسئولیتهای فردی خود میتواند از شدت این وضعیت کم کند.»
منبع : پیام عسلویه