جامعه / شناسه خبر: 10466 / تاریخ انتشار : 1396/5/2 12:03
|
گزارشی از یک معضل اجتماعی تلخ

قربانیان خاموش

بوشهری ها | حساسیت اجتماعی نسبت به آزار جنسی، زمانی آنقدر زیاد بود که قربانیان آن، خاموشی و پنهان‌کاری را بر فریاد ترجیح می‌دادند و اغلب حتی خانواده‌ها نیز از آن باخبر نمی‌شدند

بوشهری ها /  کیوان حیدری : حساسیت اجتماعی نسبت به آزار جنسی، زمانی آنقدر زیاد بود که قربانیان آن، خاموشی و پنهان‌کاری را بر فریاد ترجیح می‌دادند و اغلب حتی خانواده‌ها نیز از آن باخبر نمی‌شدند مگر اینکه آسیبهای فیزیکی شدید باعث شکستن این سکوت مرگبار می‌شد. شاید برای همین هم جامعه با خیالی آسوده از کنار این بی‌خبری عبور می‌کرد. امروز اما به مدد آگاهی عمومی و وسعت شبکه‌های اطلاع‌رسانی اجتماعی و رسانه‌ای، هم خانواده‌ها و هم آسیب‌دیده‌ها کمتر سکوت کرده و ترجیح می‌دهند مساله را از طریق قانونی پیگیری و برای درمان آسیبهای روحی و جسمی پس از آن با پزشک و مشاوران روان‌درمانی در ارتباط بیشتری قرار بگیرند. با این وجود هنوز بخش زیادی از جامعه به دلایل مختلفی که به آن اشاره خواهیم کرد به‌شدت در مقابل صحبت‌کردن درباره این موضوع مقاومت می‌کنند.

این شکل از آزار اما در مورد کودکان کمی متفاوت و البته به‌شدت خطرناک و غیرقابل اغماض است. کودکانی که مورد آزار و اذیت جنسی قرار می‌گیرند، عمدتا کودکانی بدسرپرست و یا بی‌سرپرست هستند. والدین آنها عموما خود دچار ناهنجاریهای زیادی بوده و به همین دلیل دقت کافی و لازم را برای رسیدگی به کودک خود ندارند. از طرف دیگر کودک نیز آموزش لازم را برای مراقبت از خود در مقابل افرادی که اصطلاحا به آنها «پدوفیل» گفته می‌شود، ندیده‌اند. بنابراین در معرض خطراتی قرار می‌گیرند که گاه آنها را تا پای مرگ پیش می‌برد. ترس ناشی از مورد تجاوز و آزار جنسی قرارگرفتن برای این کودکان به‌قدری زیاد است که ناخودآگاه از بازگوکردن آن هراس دارند. این ترس ممکن است ناشی از تهدید فرد متجاوز باشد و یا تنبیه از سوی والدین و متاسفانه زمانی این راز دهشتناک آشکار می‌شود که یا قربانی به کام مرگ فرو رفته و یا پیکر نیمه‌جان و مجروح او، مجالی به سکوت نمی‌دهد. نظیر داستان تاثربرانگیز آن را نیز این‌روزها در رسانه‌های مختلف می‌بینیم و می‌شنویم. تن بی‌جان و هزارزخم آتناها و یا بدن سوخته ستایش‌ها و کودکانی که هنوز لب به فاش راز مگو وا نکرده‌اند و یا آنها که تیغ آزار جنسی هنوز بر تنشان ننشسته است.

اسفندماه سال گذشته، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، حبیب‌اله مسعودی‌فرید درباره آخرین آمار کودک‌آزاری در کشور به ایلنا گفت: «تا پایان بهمن‌ماه سال جاری حدود ۶۰۰ هزار تماس با خط ۱۲۳ داشتیم که از این میزان ۱۵۰ هزار تماس مرتبط با بهزیستی بوده و از این تعداد ۵/۸ درصد تماس‌ها مرتبط با کودک‌آزاری و ۵/۷ درصد نیز مربوط به همسرآزاری بوده است. تعداد موارد کودک‌آزاری اطلاع داده شده به اورژانس‌اجتماعی حدود ۱۲ هزار مورد بود.» (در یک تعریف کلی، کودک‌آزاری هرگونه فعل یا ترک فعلی است که باعث آزار جسمی، جنسی و روانی در کودک شود.)

به‌طور کلی و طبق قانون آزار جنسی کودکان جرم محسوب شده و مجازات قانونی دارد. اما به عقیده کارشناسان این حوزه، خلاهایی در این قانون وجود داشته و یکی از این موارد کم‌بودن و نوع مجازات نسبت به جرمی است که انجام می‌شود.

مطهره ناظری، وکیل دادگستری و فعال حقوق کودک درباره کودک‌آزاری جنسی می‌گوید: «در ارتباط با کودک‌آزاری جنسی از سال 93 به بعد موارد متعددی گزارش شده است. درباره جرایم جنسی چون جرم منافی عفت هست، اطلاع‌رسانی صورت نمی‌گیرد. موردی که تجاوز ناظم به دانش‌آموزان را شامل می‌شد، در نهایت با حکم صد ضربه شلاق، دو سال تبعید و دو سال محرومیت از فعالیت آموزشی مواجه شد که با فرض عدم اثبات جرم درباره تجاوز جنسی در دو مورد دیگر، بسیار مجازات کمی برای فرد متخلف در نظر گرفته شده است؛ درحالی‌که در خارج از کشور، بیماران جنسی از این دست با مجازات‌های شدیدتری مواجه هستند. قوانین همچنان با خلأهایی در این‌باره مواجه هستند و لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان در صورت تصویب می‌تواند بسیاری از خلأها را برطرف کند.» (هشتم دیماه 95/خبرآنلاین)

آسیبهای ناشی از آزار جنسی تنها به صدمات فیزیکی محدود نمی‌شود. اختلال شخصیت و احتمالاً افسردگی حاد در بزرگسالی، اعتماد به نفس بسیار پایین، اقدام به خودکشی، نداشتن رابطه موفق جنسی پس از ازدواج، رفتارهای خشونت‌بار اجتماعی، بزه‌کاری و… نیز ازجمله لطمات روحی و روانی آزار جنسی در کودکان است.

یکی از راه‌های پیشگیری و محافظت از فرزندان در مقابل این ناهنجاری، آموزش آن‌ها در سنین کودکی و نوجوانی است. آنچه که اغلب والدین آن‌را تابو دانسته و وانمود می‌کنند که فرزند آن‌ها از مسائل جنسی چیزی نمی‌داند و در مقابل نیز در پاسخ به سوالاتی که کودکان از سر کنجکاوی از آن‌ها می‌پرسند، ناتوان مانده و جواب‌های پرت و گنگ آن‌ها به کودک باعث می‌شود که ذهن او به‌دلیل اقناع‌نشدن، همچنان درگیر و تشنه پاسخ‌گرفتن به این مساله باشد. از سوی دیگر با پیشرفت تکنولوژی، حجم بالای اطلاعاتی که از منابع مختلف- اینترنت، شبکه‌های ماهواره‌ای و…- به‌سمت کودک و نوجوان ما سرازیر می‌شود بسیار بالا بوده و مدام رو به افزایش است و همین مساله نیز زمینه‌ساز تشنه‌ترشدن او می‌شود.

نتیجه این خواهد شد که فرزند ما اطلاعات غلط خود را از این منابع به‌دست آورده و آن‌دسته هم که این منابع را در دسترس خود ندارند، برای عطش ذهن خود از دوستان و هم‌کلاسیها که آن‌ها نیز اطلاعات ناقصی در این ارتباط دارند، رجوع می‌کنند.

به عقیده لیلا ارشد، عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان، اگر کودکان نسبت به محیط آگاه شوند، در مواقع لازم عکس‌العمل خوبی نشان می‌دهند و از خودشان مراقبت می‌کنند.

شیوا دولت‌آبادی، روانشناس کودکان نیز در این‌باره گفته است: «خطر هرجا ممکن است در کمین باشد اگر به‌موقع آموزش داده شود و کودکان از نقاط حساس بدن آگاه شوند، خطرپذیری کمتر می‌شود.»

ساره واعظی فعال در حوزه آسیب‌شناسی و کودک‌آزاری نیز می‌گوید:

«وجود هر کودک یا نوجوانی که تحت آزار جنسی قرار گرفته است، باید زنگ هشداری برای والدین باشد که خبر از تعداد بیشتری از این کودکان و نوجوانان می‌دهد. به دلایل مختلفی نمی‌توان با قطعیت درباره کودکان و نوجوانانی که تحت آزار جنسی قرار گرفته‌اند آماری ارائه داد، از جمله این دلایل می‌توان به احساس شرم و ترس از قضاوت دیگران در مواردی که نزدیکان فرد آسیب‌دیده در جریان قرار گرفته‌اند، یا پنهان نگه‌داشتن این آزار از دیگران به‌دلیل احساس گناه در فرد آسیب دیده اشاره کرد. وجود ترس از افشای حقایق ناشی از تابوهای اجتماعی نتایج منفی را حاصل می‌نماید. در صورتی که این تجارب تلخ به اشتراک گذاشته نشوند نه تنها نمی‌توان آماری خاصی از آن ارائه داد بلکه نمی‌توان والدین و فرزندان را نسبت به خطرات موجود و نیازهای آموزشی پیش گیرنده آگاه نمود.»

واعظی معتقد است، والدین باید گوشی شنوا و فردی امین برای کودکان خود باشند: «اکثر کودکان و نوجوانان از سمت افراد نزدیک خود یا افرادی که در مسیرهای تردد روزانه آنها هستند مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرند. وجود و تکرار این آزارها آسیبهای جدی به جسم و روح کودک وارد می‌سازد. کودکانی که از طرف والدین مورد شماتت قرار می‌گیرند و به‌جای پاسخهای منطقی متناسب با سن کودک، از سمت والدین با آنها برخورد می‌شود، از اشتراک تجارب و آزارها با والدین خود خودداری می‌کنند. والدین باید گوش شنوا و افراد امینی برای صحبتها و سوالات کودکان خود باشند و تلاش کنند چنین فضا و اعتمادی حاصل گردد. در شرایط موجود، نه تنها نمی‌توان وجود این آزارها را انکار کرد بلکه شاهد تعدد این آسیب‌ها نیز هستیم، آگاهی والدین نسبت به تربیت جنسیتی اهمیت ویژه‌ای دارد. والدینی که می‌دانند در هر مقطع سنی با چه بیانی و در چه حد، آزادی دارند تا اطلاعات در اختیار کودک بگذارند و شیوۀ برخورد با شرایط مختلف و قدرت نه گفتن را به فرزندان خود می‌آموزند، به قطعیت بیشتری می‌توانند از کودکان خود در برابر این آزارها محافظت کنند. تربیت جنسیتی مبحثی کاملا تخصصی است که باید تحت نظر متخصصین به والدین آموزش داده شود. مبحثی که باید به‌عنوان یکی از پیش‌نیازهای حضور کودک در اجتماعاتی بغیر از خانواده ضروری شمرده شود.»

در پایان باید گفت، شاید صحبت‌کردن درباره مسائل جنسی با کودکان به‌دلیل برخی باورهای نادرست برای بسیاری از والدین دشوار و ناخوشایند باشد اما بدون شک دشوارتر و سهمگین‌تر از خبر تجاوز به فرزندمان و یا مرگ ناشی از آن نیست. آموزش صحیح و به‌هنگام در این ارتباط، فرزند ما را کمک می‌کند تا بتواند در بزنگاه یک فاجعه از خود مراقبت نماید و اطرافیانش را مطلع کند.

کلیدواژه

کیوان حیدری

لیلا ارشد

ساره واعظی

ارسال نظرات

captcha
کلینک زیبایی
نمایشگاه  پتروشیمی