بوشهری ها / ایرن واعظ زاده | | اینک ما در مرحلهای زیست میکنیم که ظاهراً بهنظر میرسد در دنیای وفور منابع و ثروت و همچنین در مقطعی قرار گرفتهایم که فرآیندها و دستورالعملهایی جهت استخراج منابع از طبیعت در دسترس ما قرار دارد. اما باید توجه داشت که با صرف هزینه و تخریب این منابع، نسلهای آینده را متضرر کردهایم. تمام منابع، از یک تکه کاغذ یا پلاستیک و همینطور اضافۀ غذایی که دور میریزیم، در مرحلۀ تهیه تا تولید یک محصول، صرف هزینۀ بسیاری را میطلبد و وقتی ما آن را دور میریزیم، در واقع یک سرمایه و انرژی را دور ریختهایم و برای جامعه و مدیریت شهریمان نیز خرجی اضافی ایجاد کردهایم.
با در نظر گرفتن این پیشفرض و معضلات فراوانی که در پی بیتوجهی به مسائل مربوط به زباله ایجاد میشود، گفتگویی با فاطمه حسنی زاده؛ دکترای محیطزیست و پژوهشگر ترتیب داده شده که از نظر خوانندگان میگذرد.
اگر ممکن است بفرمایید کدام دورریزها قابلیت تبدیل به کود دارند؟
کلاً تمام مواد غذایی از جمله غذای آشپزخانۀ ما مثل پوستۀ تخممرغ، ضایعات مواد گوشتی، سبزی و میوهجات و بهطور کلی تمام زبالههای تر قابلیت تبدیل به کود را دارند. البته باید به نوع قرارگیری این زبالهها در کنار یکدیگر برای تبدیل شدن به کود و کیفیت کود تولید شده از آنها نیز توجه کرد.
زبالۀ تر که وقتی با بیتوجهی تعدادی قرص یا محتویات شیشۀ دارو نیز به آن افزوده میشود، یا روغنی که حرارت بد دیده و به ترکیب شیمیایی بدی تبدیل شده است با زبالههای دیگر ترکیب میگردد، کیفیت آن کود نیز پایین میآید.
بهتر این است یاد بگیریم حجم زیاد زبالۀ آشپزخانۀ را که بیشتر شامل صیفیجات میشود را با زبالههای دیگر قاطی نکنیم و گوشۀ حیاط یا باغچه، آنها را به کود تبدیل کنیم. البته باید گفت لازم نیست همه حیاط داشته باشند؛ شیوههایی برای تولید کود وجود دارد که به راحتی میتوان دستور کار آنها را در اینترنت پیدا کرده و از آنها استفاده کرد.
پسماند و زبالههای بیمارستانی به چند گروه تقسیم میشوند و نحوۀ تحویل گرفتن اینگونه زبالهها از بیمارستانها و مطبها به چه صورت است؟
زبالههای بیمارستانی خود یک شاخۀ جداگانه است و تقسیمبندی آنها نیز به نوع فعالیتهای آن مرکز درمانی بستگی دارد. اما بهطور کلی، زبالههای بیمارستانی که جزء زبالههای خطرناک نیز محسوب میشوند، شامل مواردی از قبیل سرنگ، زبالههای تیز و برنده، بقایای اضافی امعاء و احشاء، بافت یا قسمتی از بدن، نمونههای پاتولوژی، خون و همچنین موادی مثل ملافه، پنبه و گاز هستند که حین فعالیتهای درمانی استفاده میشوند.
جمعآوری، جابهجایی و معدومسازی هر کدام از این زبالهها دستورالعملهای خاص خود را دارد که بیمارستانها ملزم به اجرای آن هستند.
معمولاً بسیاری از زبالههای بیمارستانی در زبالهسوزهای همانجا با کیفیت، درجۀ حرارت و فشار خاص و تحت نظارت مسئول این کار معدوم میشوند. اما متأسفانه بر بخش دیگر که شامل ترکیبات پلاستیکی، ضایعات و زبالههای دیگری که حین فعالیتهای عمومی بیمارستان و درمانگاهها تولید میشوند، ممکن است مدیریت کافی اعمال نشود.
در خصوص نُخالههای ساختمانی و کارگاهی چه پیشنهادی دارید؟
این موضوع مسئلهای بسیار جدی است و صرف نظر از اینکه چشم انداز شهر را خراب میکند و مزاحمتی بصری نیز برای مردم میباشد، این نخالههای ساختمانی که شامل ترکیبات گچ، سیمان، رنگ و مواد شیمیایی است بعد از جابهجایی از جلوی ساختمانها، به اشتباه آنها را به حاشیههای شهر منتقل کرده و سعی میکنند گودالها و پستی بلندیها را با آنها پر کنند(که این مسئله خود از نظر فنی و زمینشناسی جای بحث بسیار دارد). با این عمل لایهای ناهمگون در سطح خاک ایجاد میشود که هر چقدر با تراکتور و ماشینهای سنگین سعی در صاف کردن و هموار کردنش نمایند، به آن استحکام و قوامی که لازم است نمیرسد و باعث به وجود آوردن یک لایۀ خاک نامطمئن و آلوده به رنگ و مواد شیمیایی مختلف میشود.
بهترین کار این است که قوانین سختگیرانهای برای افرادی که این زبالهها را شبانه و بر خلاف قانون در جاهایی که نباید تخلیه میکنند لحاظ شده و علاوه بر آن، بررسیهای کارشناسانه نیز جهت مکان یابی صحیح جهت تخلیۀ این زبالهها از طرف شهرداری صورت گرفته و همچنین از دفع زباله در شهر پیشگیری شود.
پیشنهاد شما به مسئولین جهت دفع علمی زباله و جلوگیری از نفوذ شیرابههای سمی به آبهای زیرزمینی چیست؟
باید از قبل برای هر نوع محصول و زبالهای که تولید میشود، پیشبینیهای لازم(در مرحلۀ تولید، معرفی به جامعه و در دسترس مردم قرار دادن) در رابطه با عواقب آن در نظر گرفته شود.
استان بوشهر بیشترین مرز مشترک را با خلیج فارس دارد. با توجه به اینکه مجاورت و سطح ساحلی آن با دریا زیاد است، به همان میزان تولید زباله در اکثریت شهرها و روستاهای آن مهم است. به عبارتی، مردم ساحلنشین و بندرنشین نسبت به مردمی که در مرکز کشور هستند سهم بیشتری در میزان و کیفیت زبالۀ تولیدی و انتقال آن به دریا دارند؛ در واقع، مردم ساحلنشین در زبالهای که تولید شده و سر از دریا در میآورد و به موجودات دریایی آسیب زده و باعث تخریب اکوسیستم میشود، نقش بیشتری دارند.
توصیهای که در این باره دارم این است که در ابتدا مسئولین و مردم فراموش نکنند که در یک شهر ساحلی جنوبی و با آب و هوای گرمسیری و شرجی زندگی میکنند که در اکثر ماههای سال نیز دما و رطوبت بالا است و اینها دو فاکتوری هستند که بر تولید و کیفیت زباله اثر میگذارند. باید توجه داشت برنامه و دستور کاری که برای زمان تولید یک کمپوست در یک شهر ساحلی و جنوبی داریم، باید با شهرهای ساحلی شمال و مناطق خشک متفاوت باشد. بنابراین، همواره سیستم و برنامهریزی مدیریتی باید برای یک شهر ساحلی و بندری و شرایط اقلیمی آن اعمال شود.
در خصوص شیوۀ دفن نیز باید گفت با وجود تعداد زمینهای کم در استان و کیفیت خاکی که داریم، احتمال اینکه شیرابههایی که از زبالهها تولید میشود، بهراحتی بتوانند وارد آبهای زیرزمینی شوند و در مسیر نهایی خود به دریا راه پیدا کنند، خیلی زیاد است. بنابراین، بهترین کار در مورد زباله این است که شهرداری و سازمان پسماند آن سرمایۀ اولیه جهت تهیۀ دستگاه بازیافت کارآمد و برنامههای تفکیک زباله برای شهرهای ساحلی را به طور کامل اجرا کنند. تا این زیرساختهای اولیه برای مدیریت پسماند و تفکیک زباله فراهم نشود، نمیتوان به این زودیها به یک نتیجۀ مطلوب رسید.
علاوه بر اینها، همه باید در ابتدا اقلیم خود را بشناسند و بدانند صنایع آلاینده(آلایندههای صنعتی، گاز، کشاورزی، آبزی پروری و دامپروری) در کجاها قرار دارند؛ چراکه زبالههای تولید شده در شهر و روستا با هم متفاوت میباشند. لذا، شناخت اقلیمی که در آن زیست میکنیم، چگونگی بافت فرهنگی اجتماعی جامعه و نوع مصرف اهمیت زیادی دارد. مورد دوم نیز آموزش مردم در قسمتهای مختلف در بحث تفکیک از مبدأ و تشویق به تولید زبالۀ کمتر است که بایستی به آن توجه ویژهای شود.
اگر ما امروز تصمیم بگیریم که با بهترین شیوۀ علمی مصرف و متعاقباً زبالۀ کمتری تولید کنیم و هیچ زبالهای را بیدلیل با زبالۀ دیگر ترکیب نکرده و حجم زباله را نیز کنترل و محل دفن مناسبی در نظر بگیریم، سرنوشت زبالههایی که سالها به اشتباه در یک جای نامناسب دفن یا بهتر بگوئیم دپو کردهایم، همچنان گریبان ما را میگیرند و تا سالها از خود گازهای سمی تولید میکنند که قابل اشتعال بوده و میتوانند دمای آن منطقه را بالا برده و شیرابههایی تولید کنند که آبهای زیرزمینی را از پایین درگیر کرده و محل تجمع حیوانات موذی میشود. همچنین تا چندین کیلومتر به جهت بادهایی که میوزد، میتواند بوهای نامطبوع و آلایندهها را پخش کرده و مناطق اطراف را برای سکونت دچار اشکال کند. پس لازم است روی مدیریت تولید زباله، مدیریت برداشت زباله، مدیریت دفع زباله در قسمتهای مختلف صنعتی، کشاورزی، شهری و بیمارستانی بیشتر دقت شود و از محلهای دفن در سالهای گذشته نیز که دچار مشکلات جدی هستند غفلت نشود. همۀ این موارد سایۀ بودجههای مناسب و عزم به اجرا، محقق میشود.
لطفاً اگر موردی هست که مایل به مطرح کردن آن هستید بفرمایید.
یکی از داغترین موضوعات و مشکلات جدی مطرح در دنیا که کانون توجه متخصصان و پژوهشگران است، بحث پلاستیکها و میکروپلاستیکها میباشد. متأسفانه سالهای زیادی است که ما غفلت کرده و در معرض انواع آسیبهای بسیار جدی و مختلف این زبالهها قرار داریم. روی صحبت من بیشتر با مسئولین است. هر زبالهای که به زمین میافتد یا از قبل وجود داشته، میتواند بهنحوی وارد چرخۀ طبیعت شده و از آنجا به مواد غذایی ما راه پیدا کند؛ لذا مسئولین با توجه به نوع محیط زندگی ما که شهری ساحلی است، باید اعتبار لازم جهت مدیریت پسماند و همچنین در کنار آن، بحثهای آموزشی، سیاستهای تشویقی، سیاستهای بازدارنده و سپردن کار به کاردان را در نظر گرفته و لحاظ کنند