فرهنگ / شناسه خبر: 183532 / تاریخ انتشار : 1404/5/13 19:06
|

«جعفر ول کن»؛ بالاخره یکی حرف دل مردم را زد!

«جعفر ول کن، حرفتو بزن»؛ این جمله، واکنش رئیس‌جمهور به تمجید معاونش

بوشهری ها /«جعفر ول کن، حرفتو بزن»؛ این جمله، واکنش رئیس‌جمهور به تمجید معاونش در یک جلسه رسمی بود. جمله‌ای ساده که شاید نه گوینده آن و نه حتی حاضران در جلسه فکر نمی‌کردند که تبدیل به یکی از ترندهای پرمخاطب فضای مجازی شود و مردم تا این حد نسبت به آن واکنش نشان دهند. واکنش گسترده‌ای که می‌توان آن را گواهی بر خستگی عمومی از مناسبات پرتعریف و تمجید در ساختار رسمی کشور دانست. ابعاد گسترده ماجرای «جعفر ول کن» را می‌توان نشانه‌ای از توقع افکار عمومی برای تغییر گفتار مسئولان دانست؛ تغییری که در آن، تعارف‌های بی‌جا جایش را به بیان صریح بدهد.

به گزارش ایسنا، صبح روز نهم مرداد، در جریان نشست شورای برنامه‌ریزی و توسعه استان زنجان، واکنش رئیس‌جمهور به تمجیدهای معاون اجرایی‌اش، به یکی از ترندهای پرواکنش در فضای مجازی تبدیل شد. ماجرا از آنجا آغاز شد که محمدجعفر قائم‌پناه ـ معاون اجرایی رئیس‌جمهور ـ در سخنانی از صداقت و سلامت مسعود پزشکیان تمجید کرد. اما در میان سخنان او، رئیس‌جمهور چندین بار به‌طور متوالی و لحنی غیررسمی گفت: «جعفر، ول کن!» و در نهایت با جمله‌ای که حالا تبدیل به هشتگی در فضای مجازی شده، ادامه داد: «ول کن جعفر! حرفتو بزن!».

این جمله در ظاهر، صرفاً شوخی یک مقام ارشد با معاونش بود. اما بازتاب آن در شبکه‌های اجتماعی، به‌ویژه از سوی کاربران خسته از فضای پُرتعریف جلسات رسمی، ابعاد تازه‌تری پیدا کرد. بسیاری از کاربران، آن را لحظه‌ای واقعی، خودمانی و برخلاف عرفِ گفتارهای معمول در جلسات رسمی دانستند. اما در ورای این موج رسانه‌ای، آنچه این واکنش را به موضوعی فرهنگی بدل می‌کند، نه فقط لحن متفاوت رئیس‌جمهور، بلکه ریشه‌ها، پیامدها و واکنش‌ها به آن است.

تعریف و تمجید نمکِ جلسه است!

کافی‌ است تماشاگر یکی از فیلم‌های ضبط شده و تدوین نشده از جلسات اداری باشید یا به عنوان خبرنگار در چنین نشست‌هایی حاضر باشید تا خوب متوجه شوید که یکی از ویژگی‌های مشترک در اغلب نشست‌های رسمی، آغاز شدن بحث‌ها با مجموعه‌ای از جملات ستایشی یا تعارف‌محور نسبت به مقام مافوق است؛ هیچ فرقی هم نمی‌کند که این مقام مافوق چه سمتی داشته باشد. این عرف گفتاری که در بسیاری از محافل اداری تکرار می‌شود، به بخشی از تشریفات پنهان این جلسات تبدیل شده است. در این نوع سخنرانی‌ها، تمرکز از اصل محتوا به حواشیِ تمجیدی تقلیل می‌یابد و بخش قابل توجهی از وقت جلسه صرف بیان فضایل فردی یا مدیریتی یک مقام می‌شود.

اگرچه در نگاه اول، چنین رفتاری نشانه‌ای از ادب و احترام تلقی می‌شود، اما در عمل اغلب به کلیشه‌ای قابل پیش‌بینی تبدیل شده که حتی برای تمجیدشوندگان نیز تازگی ندارد. از این منظر، واکنش رئیس‌جمهور در مواجهه با این سبک گفتار، اگرچه طنزآمیز بود، اما در عمق خود نوعی تذکر غیررسمی به این کلیشه رایج در فضای اداری ایران تلقی می‌شود؛ اینکه گفتار رسمی می‌تواند بدون تمجید آغاز شود و محتوای اصلی جلسه و حتی پاسخ به مطالبات مهم‌تر از تعارف‌های کلامی و مقدمه‌چینی‌های مرسوم است.

شوخی می‌کنیم به کسی بَر نخورد!

در فرهنگ ایران شوخی یک ابزار ارتباطی برای ساده کردن حرف‌های مهم است؛ لحنی ملایم که بدون اینکه به کسی بربخورد، نشان دهیم توقعمان چیست. در عرف معمولِ چنین جلساتی، گفتار رسمی، با عباراتی دقیق و حساب‌ شده همراه است. اما جمله «ول کن جعفر!» این قاعده را کنار زد. این جمله، ضمن آنکه لحن صمیمانه‌ای داشت، فضای جلسه را هم از یک گفتار سلسله‌ مراتبی به یک گفت‌وگوی تعاملی تبدیل کرد. نکته مهم در این میان آن است که این سبک گفتار در فضای مدیریتی ایران چندان رایج نیست. بسیاری از جلسات رسمی، به‌ شدت محافظه‌ کارانه اداره می‌شوند و شوخی در آنها یا به‌ ندرت صورت می‌گیرد، یا اگر رخ دهد، به حساب شکستن چارچوب تلقی می‌شود. به همین دلیل، لحظه «جعفر ول کن» برای بسیاری از مخاطبان، نشانه‌ای از یک سبک مدیریتی کمتر آشنا بود.

چرا یک لحظه واقعی ترند شد؟

اما سوالی که به وجود می‌آید این است که چرا چنین جمله‌ای، با وجود ساده بودن، تا این اندازه در فضای مجازی بازتاب پیدا کرد؟ پاسخ این سوال را می‌توان در عطش افکار عمومی برای لحظاتی دانست که از مسیر تعارف‌محورِ رسمی فاصله می‌گیرند. در این فضای رسمی و سپس انتقال اخبار آن، بسیاری از مخاطبان نسبت به کلیشه‌های زبانی، گفتارهای بدون محتوا و گفتگوهای محافظه‌کارانه و تعارف‌محور واکنش منفی دارند. بنابراین در چنین شرایطی لحظاتی که نشانی از واقعی بودن دارند، به‌ سرعت توجه عمومی را جلب می‌کند.

از این منظر، جمله «ول کن جعفر!» نه صرفاً یک شوخی، بلکه نشانه‌ای از یک لحظه واقعی در دل ساختاری رسمی بود؛ لحظه‌ای که در آن، یکی از بالاترین مقامات کشور بدون تشریفات معمول، گفت‌وگو را به مسیر اصلی بازگرداند. بازنشر گسترده این جمله در شبکه‌های اجتماعی، همراه با بازسازی‌های طنز، کپشن‌های کنایی، ترسیم کاریکاتورها و ... نشان‌ دهنده میل جمعی برای کنار گذاشتن تعارفات معمول و تجربه کردن لحظاتی غیررسمی در فضای سیاسی است.

تعریف و تمجید؛ ابزار بقا؟!

اما چرا در فضای اداری و سیاسی ایران، تا این حد رواج تمجید و تعارف نسبت به مقامات وجود دارد؟ برای پاسخ به این سوال، باید به سابقه تاریخی و اجتماعی این نوع گفتارها در ساختارهای قدرت پرداخت. در فرهنگ عمومی ایران، تعارف نه تنها نشانه‌ای از ادب و نزاکت است، بلکه در بسیاری از موارد، ابزاری برای ابراز وفاداری و تثبیت موقعیت شغلی یا اداری تلقی می‌شود. در چنین ساختاری، مقامات بالادست اغلب مورد خطاب‌هایی قرار می‌گیرند که محتوای آنها بیش از آنکه نقد یا گزارش واقعی باشد، با تعارفات معمول همراه است. این نوع گفتارها بیشتر از آن‌ که بر داده‌ها یا عملکرد فردی تکیه داشته باشد، بر نوعی عرف ارتباطی و محافظه‌کارانه استوار است.

بر این اساس تمجیدهای مکرر نه فقط برای جلب رضایت، بلکه به‌ عنوان بخشی از زبانی عمل می‌کند که حفظ تعادل قدرت و بقا در ساختار را ممکن می‌سازد. در چنین شرایطی، شکستن این چرخه یا حتی تذکر نسبت به آن، ولو با زبان شوخی، می‌تواند نشانه‌ای از تغییر در شیوه‌های ارتباطی تلقی شود. جمله «ول کن جعفر!» دقیقاً از این منظر واجد اهمیت است؛ نه فقط به‌ خاطر طنز یا صمیمیت آن، بلکه به‌خاطر ایستادن مقابل عرفی که کمتر کسی آن را در جلسه‌ای رسمی به زبان می‌آورد.

عبارت ساده‌ای که رئیس‌جمهور در واکنش به تمجیدهای معاون خود بر زبان آورد، در نگاه اول شاید فقط یک لحظه خودمانی یا یک شوخی زبانی باشد، اما بازتاب آن در سطح افکار عمومی، نشان می‌دهد که این لحظه، به‌ خاطر بافت فرهنگی‌اش اهمیت یافته است. در فرهنگی که گفتار رسمی اغلب با تعارفات مفرط آغاز می‌شود و محتوا در حاشیه قرار می‌گیرد، حتی یک جمله شوخی نیز می‌تواند بازتابی از خواست عمومی برای تغییر سبک ارتباطی باشد. «جعفر ول کن» حالا فقط یک جمله طنز نیست؛ نشانه‌ای است از تقابل دو زبان؛ زبانی که تعارف را ابزار بقا می‌داند و زبانی که ترجیح می‌دهد صریح، کوتاه و واقعی باشد.

 

کلیدواژه

محمد جعفر قائم پناه

جعفر ول کن

پزشکیان

ارسال نظرات

captcha
آدرس
کاریکاتور روز / علیرضا احمدی خرم
روزنامه پیام عسلویه
روزنامه رویداد پارس
پارس جنوبی