بوشهری ها / صدیقه بهزادپور - روزنامه نگار- مدیریت بحران، بحرانی است که بارها در نقاط مختلف کشور همزمان با وقوع اتفاقات و بحرانهای گوناگون در کشور به وقوع پیوسته است و آنچه این روزها در استانهای جنوبی کشور، بهویژه بوشهر، در حال رخ دادن است، از جمله مصادیق عینی آن است. بارشهای اخیر و غرق شدن برخی از بنادر و شهرها در برخی از شهرهای جنوبی از جمله بوشهر، بیش از آنکه صرفاً پیامد یک سامانه بارشی فعال یا پدیدهای طبیعی باشد، بازتاب یک بحران عمیقتر و ریشهدارتر؛ به نام «مدیریت بحران» است. بحرانی که سالهاست در ایران، با چهرههای مختلف تکرار میشود؛ گاه در قالب خشکسالی، گاه کمآبی، گاه سیلاب، گاه زلزله و امروز در هیأت باران و تگرگ و قطع سامانه های ارتباطی مختلف خود را نشان داده است. البته مسئله این نیست که باران باریده یا سامانه بارشی وارد کشور شده است؛ مسئله این است که ما در مواجهه با هر دو سوی ماجرا، چه در نبود باران و چه در وفور آن، مسئولان نمره قبولی نمیگیرند.
دغدغه باران پس از بحران بی بارانی
پیش از ورود سامانه های بارشی به کشور، دغدغه همگان کمبود آب و فقدان بارشهای پاییزی و زمستانی بود، اما بلافاصله با بارشهای متعدد به ویژه در استانهای جنوبی کشور مانند بوشهر، باوجود هشدارهای متعدد هواشناسی درباره فعالیت سامانههای بارشی در جنوب و اطلاعرسانی رسانههای محلی بهروشنی از احتمال بارشهای سنگین، تگرگ، سیلاب و ... باز هم در مدیریت بحرانی مانند آنچه که در روزهای اخیر به وقوع پیوست نمره قبولی نگرفتیم و به قول کارشناسان؛ باز هم آنچه که در عمل رخ داد، فاصلهای معنادار با مفهوم «آمادگی» و «پیشگیری» داشت. وقوع خسارات پس از بارش بارانهای سل آسا در چند روز اخیر در استان بوشهر باعث خساراتی به شهرهای مختلف شد که باوجود اعلام هشدار به مسئولان در حوزه های مختلف دوراز انتظار همگان بود. خسارت تگرگ به حدود ۵۰۰ هکتار از مزارع گوجهفرنگی در بخش بردخون شهرستان دیر، راه افتادن سیلاب در کوچه خیابانها و اختلال در رفت و آمد مردم، قطع ارتباط مخابرات در برخی از شهرها، تخریب پلی تقریباً نوساز با هزینه هایی که تامین آن در شرایط کنونی واقعاً دشوار بوده، به راستی نمونه ای از مصادیق عینی این موارد است، هرچند بازدید از تلفات حوادثی که به خوبی قابل مدیریت بود، رویکردی مثبت است، اما پرسش اساسی این است که چرا این حضورها همواره «بعد از بحران» اتفاق میافتد؟ چرا سهم پیشگیری، آموزش، بیمه مؤثر کشاورزی و تمهیدات حفاظتی، همواره کمتر از گزارشنویسیهای پس از خسارت است؟
فقدان مدیریت بحران
این وضعیت تنها به بخش کشاورزی محدود نمیشود. همزمان با هشدارهای قرمز هواشناسی، خبر استعفای مدیریت هلالاحمر شهرستان جم، نهادی که باید در خط مقدم مدیریت بحران، امدادرسانی و تصمیمگیری فوری قرار داشته باشد، علامت سئوالهای بسیاری را برای همگان ایجاد کرد که چرا ماهها پس از استعفای رئیس این جمعیت، مدیر یا سرپرست جدیدی معرفی نشد. قطعاً این خلأ مدیریتی، در شرایط عادی شاید کمتر به چشم بیاید، اما در زمان وقوع بحران، میتواند هزینههای انسانی و اجتماعی جبرانناپذیری بهدنبال داشته باشد. مدیریت بحران، پیش از آنکه به تجهیزات و بودجه وابسته باشد، نیازمند ساختار روشن، مسئول مشخص و تصمیمگیری بهموقع است؛ عناصری که در این نمونه، بهوضوح غایب هستند.قطع ارتباطات مخابراتی شهرستان جم به دلیل آسیب به فیبر نوری، نمونه دیگری از همین زنجیره ضعفهاست. در شرایطی که ارتباط، یکی از حیاتیترین ابزارهای مدیریت بحران است، قطع شدن آن بهواسطه بارندگی و سیلاب، نشان میدهد زیرساختها نهتنها برای شرایط بحرانی طراحی نشدهاند، بلکه حتی در برابر پدیدههایی که بارها تجربه شده، تابآوری لازم را ندارند. این در حالی است که بارشهای شدید در جنوب کشور، پدیدهای نادر یا غیرقابل پیشبینی نیست و سابقه آن به دههها قبل بازمیگردد.
نماد عینیتر این بحران را شاید بتوان در تصویر پل تازهتأسیس کاکی به شیخیان دید؛ پلی که قرار بود پیونددهنده دو سوی رودخانه مند باشد، اما خود به قربانی سیلاب تبدیل شد. میلیاردها تومان سرمایه ملی، بدون درنظر گرفتن رفتار شناختهشده رودخانه، الگوهای هیدرولوژیک منطقه و تجربههای تاریخی، صرف پروژهای شد که نتیجه آن، نه توسعه، بلکه تحقیر مفهوم برنامهریزی است. این حادثه، یک اتفاق تصادفی نیست؛ حاصل تصمیمهایی است که بدون نگاه بلندمدت، بدون ارزیابی ریسک و بدون پاسخگویی اتخاذ شدهاند. پرسش «چه کسی پاسخگوست؟» در اینجا صرفاً یک مطالبه رسانهای نیست، بلکه مطالبهای اجتماعی و بنیادین است. تناقض تلخ ماجرا این است که؛ تا همین چندی پیش، دغدغه اصلی کشوردرباره بحران کم آبی بود، و توصیه به ضرورت مدیریت مصرف و نگرانی از عدم بارش، اما امروز که باران آمده، همان زمین، همان شهرها و همان زیرساختها، اینبار با «بحران مدیریت باران» مواجهاند. گویی مسئله، نه کمبود منابع طبیعی، بلکه ناتوانی مزمن در مدیریت آنهاست که همگی بیانگر این است که ما نه در خشکسالی، برنامهای کارآمد داریم و نه در ترسالی، سازوکاری ایمنی که از آن بهره گیریم.
پیش بینی بارش و استمرار مدیریت
البته گزارشها و خروجیهای جدید رادارهای بارشی نشان میدهد که این وضعیت هنوز به پایان نرسیده و بارشها، به ویژه در جنوب استان بوشهر و مناطق همجوار، ادامه خواهد داشت. احتمال شکلگیری تودههای سنگین بارشی و وقوع بارشهای سیلابی در بازههای زمانی کوتاه، همچنان وجود دارد که به معنای آن است که فرصت برای اصلاح رویکردها، هرچند محدود، هنوز باقی است، ولی اگر این بار هم، پس از عبور سامانه بارشی، همهچیز به فراموشی سپرده شود و مدیریت بحران تنها به چند جلسه و گزارش ختم شود، باید پذیرفت که این چرخه معیوب، در بارش بعدی، در سیلاب بعدی و در بحران بعدی، دوباره تکرار خواهد شد.
عکاس : فاطمه فیصلی
عکس