سیاست / شناسه خبر: 150578 / تاریخ انتشار : 1402/6/14 17:30
|

‌‌‌‌‌(نعش)، نمایش سنت ها و دلبستگی ها

بوشهری ها/ اسماء بوستانی: تمام سال برای رسیدن تاسوعا و عاشورا لحظه شماری می کردیم. شوق و ذوق تماشای دوباره «نعش» را داشتیم. برای ما برازجانی ها ماه محرم یعنی نعش دیدن و یکی دو روزی غرق در لذت و شور عاشورا.

بوشهری ها /اسماء بوستانی: تمام سال برای رسیدن تاسوعا و عاشورا لحظه شماری می کردیم. شوق و ذوق تماشای دوباره «نعش» را داشتیم. برای ما برازجانی ها ماه محرم یعنی نعش دیدن و یکی دو روزی غرق در لذت و شور عاشورا.

زمانی که 9 سال بیشتر نداشتم، خانه ما نزدیک به بازار بود. شب تاسوعا، پیش از اینکه صدای سنج و دمام تمام شهر را فرا بگیرد، به همراه مادرم و همسایه ها زیر اندازی بر دوش، راهی مسجد «جنت» می شدیم تا قبل از شروع«نعش» جای مناسبی برای نشستن پیدا کنیم و در اوج شلوغی بتوانیم با لذت «نعش» را ببینیم.
آن زمان به نعش مسجد «جنت»،«نَعش قَجر» می گفتند.«نعش» نامی است که برازجانی ها به دسته های عزاداری که به شیوه خودشان برپا می‌کنند داده اند. «نعش صحرا کردن» همان برپایی دسته های عزاداری در سطح شهر است. یک شکل و سنت خاص از عزاداری عاشورا که با تفاوت هایی نسبت به سایر نقاط استان بوشهر اجرا می‌شود.
 
 شور و هیجان خاصی در بین برگزار کنندگان وجود داشت. از مدت‌ها پیش از ماه محرم تمرین سنج و دمام و آماده سازی تجهیزات نعش شروع می شد.
خوب به یاد دارم که برای باشکوه تر شدن «نعش» پیر و جوان بی هیچ غرور و تکبری تلاش می کردند. 
«نعش» با صدای سنج و دمام با ریتم «حاجعلی جعفر» شروع می شد.گروه سنج و دمام همچنان پیشگام مراسم است. 
پس از سنج و دمام حجله هایی که یادمان شهدای کربلا بود و با پارچه های سبز و لامپ های رنگی مزین شده بود بر دوش مردم می چرخید. هر فرد با اردات خاصی که به اهل بیت داشت، با پای برهنه، نیت می کرد، حجله را بر دوش خود می گذاشت و می چرخید.تماشای همین «رقص سماع» لذتی وصف ناپذیر داشت.
 
در سالهای دور به یاد سقای کربلا کسانی بودند که با مَشک و آب گوارایی از مردم پذیرایی می‌کردند.
 
صف های زنجیرزنی همیشه شلوغ بود. پیر و جوان به عشق ابا عبدالله الحسین «ع» در صف های زنجیرزنی حضور داشتند.همخوانی با مداح که جلوتر از دسته زنجیر زنی حرکت می‌کرد و جواب به اشعاری‌که میخواند یکی از زیباترین صحنه های مراسم عزاداری بود.
 
بعد از زنجیرزنی، نوبت سینه زن ها بود. سینه زنی «نعش قجر» با سینه زنی سنتی شب‌های دهه محرم تفاوت داشت.  بزرگان مسجد بیشتر در این قسمت فعالیت داشتند. گروه سینه زنی به دو دسته تقسیم می شدند و با علم امام حسین«ع» این دو دسته از هم جدا می شد. دسته اول شروع به خواندن می کردند و دسته دوم به دسته اول پاسخ می داد. پا به پای نعش تا آخر مراسم حرکت می کردند.
 
آخرین قسمت «نعش» تعزیه بود. کودک بودیم و فکر می کردیم فری که نقش «شِمر» را بازی می کند شمر واقعی است. همیشه از بازیگر نقش شمر متنفر بودیم و زمانی که اهل‌بیت امام حسین«ع» را کتک می زد، بی هوا اشک از چشمانمان جاری می شد.
برای فهمیدن چیزهای بیشتری از نعش و اینکه چطور برگزار می شد، به دنبال افرادی بودم که اطلاعات کاملی داشته باشند، قدیمی ترها که دستی بر آتش داشتند دیگر در بین ما نیستند  اما با تحقیقاتی که انجام دادم افرادی را یافتم که دستکم از گذشته های نعش باخبر هستند.
«کربلایی جمال کازرونی» پسر مرحوم حاج ماشاءالله کازرونی است. پدرش در قید حیات نیست اما در زمان گذشته یکی از فعالین مراسمات عزاداری بوده و «کَل جمال» همیشه همراه پدر در مراسمات شرکت می کرده است. 
 
---
«کل جمال» سالیان درازی در هیئت های مذهبی برازجان به عنوان «بُر زن» فعالیت می کرد اما حالا به سبب ناتوانی های جسمی قادر به همراهی سینه زن ها نیست. گرچه هنوز هم حضور پررنگش در مراسمات عزاداری مسجد دلگشا برازجان از آن صحنه های خاطره انگیز در ذهن پیر و جوان این شهر است.
 
 «کَل جمال» می گوید: از زمان شاه اسماعیل که مذهب رسمی ایران، شیعه شد این مراسمات آئینی وارد کشور شد. اولین بار دمام زنی در برازجان به نام «حاج علی جعفر» نواخته شد.
به گفته او در گذشته خیابان شریعتی شهر را به دو قسمت تقسیم می کرد. آن زمان به این دوقسمت می گفتند؛ «ایوَر دره و او وَر دره». دو نعش مسجد قجر«جنت» و مسجد «کمارجی» در آن زمان برگزار می شد. جمعیت عزاداران مسجد «قجر» بیشتر بود.
سینه زنان «قجر» از مسجد «قلعه» حرکت می کردند و دسته دسته در محلات مختلف سینه زنی می کردند تا به مسجد «قجر» می رسیدند. همه به هم می پیوستند و سینه زنی «قجر» را تشکیل می دادند. سینه زنی مسجد «قجر» 400 تا 500 متر طول داشت.
 حجله های شهدای کربلا به دلیل عدم وجود برق با چراغ های رنگی پمپی و فانوس روشن می ماندند و بر دوش مردم می چرخیدند. «نعش» از دره بازار شروع می شد، تا خیابان شریعتی ادامه داشت و در کنار «بقعه سیدعبدالکریم» به پایان می رسید.
 
«کل جمال» دلیل اتمام مراسم در کنار «بقعه سیدعبدالکریم» را وجود منزل روحانی بزرگ شهر اعلام کرد و در این خصوص گفت: «مرحوم اعتصامی» روحانی مورد وثوق و اعتماد برازجان در آن زمان بود. به پاس احترام به این شخص و به دلیلی که در منزل آن مرحوم مراسم عزاداری برگزار می شد، «نعش» در این مکان خاتمه می یافت.
مرحوم «قائد نوروز کمالیپور» یکی از فعالان هیئت های مذهبی برازجان در سالهای دور بود. فرزندش «مجید کمالیپور» محقق و نویسنده برازجانی که در سالیان کودکی به همراه پدرش در مراسمات عزاداری ماه محرم وصفر شرکت می‌کرد از حال و هوای نعش در گذشته می گوید: نعشی که «مسجد جنت» برگزار می کرد را «قجر» نامیدند به این دلیل که طایفه «قجرها» دست اندرکار و برگزار کننده این مراسم بودند. فردی فعال و پرتلاش به نام «غلام حسین خادم پور» معروف به « آ غلامسین خال مَعلی» بود که رو به روی مسجد جنت در منزلش مراسم عزاداری امام حسین«ع» را برگزار می کرد و تمامی هماهنگی های برگزاری نعش را عهده دار بود.
 
---
 
پدر « مجید کمالپور» یکی از بانیان برگزاری نعش بود. به گفته فرزندش، در آن زمان پدرش با دست خوش حجله های شهدای کربلا را درست می کرد. یکی از حجله ها «تن بی سر» نام داشت که یادآور نعش بی سر امام حسین «ع» بود. او از وصف برگزاری نعش بیان می کند: آن زمان مردم بنا به اعتقاداتشان کارهای بسیار بزرگی انجام می دادند. دقیق بیاد دارم که نعش از بازار ماهی فروشان قدیم واقع در دره بازاری شروع می شد. با اینکه کف بازار سنگ کلاخی و ناصاف بود اما استقبال مردم و عزاداران قابل وصف نبود. در این سنگ کلاخ ها تمامی عزاداران پابرهنه عزاداری می کردند.
نعش از وسط دره بازاری می گذشت تا به سر بازار می رسید. سر بازار یا همان چهار راه بازار نعش متوقف می شد، همه می ایستاند و «آ شیخ رضا» روضه خوانی می کرد. سر بازار همه می نشستند، صندلی سبزرنگی بود که از بین جمعیت دست به دست می شد تا به «آ شیخ رضا» می رسید. «آ شیخ رضا» از چهارپایی که سوار بود پیاده می شد و روی این صندلی می نشست و روضه خوانی می کرد. بعد از اتمام روضه خوانی «آ شیخ رضا»، عزادارن شروع به حرکت می کرند تا به محل فعلی «بقعه سید عبدالکریم» می رسیدند.
اول دمام زن ها بودند. کودکانی با در دست داشتن علم سیدالشهدا اول نعش می ایستادند. بعد از آن حجله ها، سینه زنها وزنجیر زن‌ها بودند. فاصله ای برای جلوگیری از تداخل قسمت های نعش با یکدیگر وجود داشت که نظم خاصی به نعش می داد.
به دلیل ارادتی که مردم به تنها روحانی و بزرگ شهر در آن زمان داشتند، نعش در کوچه این روحانی که «اعتصامی» نام داشت به پایان می رسید. در گذشته شب تاسوعا نعش برگزار نمی شد، شب و ظهر عاشورا نعش برپا می شد. شهربانی اعلام می کرد که فلان ساعت باید نعش شروع و در فلان ساعت به پایان برسد. اگر نعش ها به هم برمی خوردند احتمال درگیری زیاد وجود داشت و با برخورد دو نعش «قجر و کمارجی» به یکدیگر باید مسئول هیئت های عزاداری به شهربانی می رفتند و تعهد می دادند که راس ساعت شروع و راس ساعت مراسم را به اتمام برسانند و با یکدیگر درگیر نشوند. در آن زمان با وجود حجم بالای جمعیت اما فقط دو پاسبان دو نعش را مدیریت می کردند و کنترل تمام مراسم بر دوش همین دو پاسبان بود.
برای برگزاری مراسمات عزاداری ماه محرم و صفر در گذشته حتی یک ریال از جیب دولت هزینه نمی شد و عوامل دولتی نقشی نداشتند. تمامی خرج و مخارج توسط خود مردم تأمین می شد. خودنمایی و ریا در بین مردم وجود نداشت و مردم بی ریا و بنا بر اعتقادات خاص خود تمامی مراسمات عزاداری امام حسین «ع» را برگزار می کردند.
« اسفدیار روزی طلب» نیز فردی است که قریب به50 سال در عزاداری های مسجد «جنت» حضور داشته، و در خصوص برگزاری نعش در گذشته می گوید: در زمان گذشته نعش «قجر» یا همان «جنت» در حسینیه «سالم خانی» در کنار مسجد «جنت» برگزار می شد. همه نعش را به نام «آ غلامسین خال معلی» می شناختند.قدمت نعش «قجر» از «کمارجی» بیشتر است.در سال 1325 هیئت عزادارن حضرت ابوالفضل در مسجد جنت برپا شد. در آن زمان طایفه هایی از جمله « پاپری ها، کمالیپورها، خادمپور، بحرانی و خسروی ها» مدیریت عزاداری را بر عهده داشتند.
 
---
از او دلیل نواختن دمام با ریتم « حاج علی جعفر» را پرسیدم : « حاج علی جعفر» از خانواده و طایفه بازرگانان بود که به طایفه «خسرویها» برمی گردند. این فرد در کشور «بحرین و هند» کار می کرد. در کشور هند دمام درست می کردند یک روز « حاج علی جعفر» از هند دمامی را به برازجان می آورد و به برازجانی ها آموزش درست کردن این دمام را می دهد.
روزی طلب ادامه می دهد: پس از درست کردن دمام در برازجان و نواختن آن برای اولین بار به این صورت بود که دو چوب برای یک سمت دمام و دو چوب دیگر برای سمت دیگر دمام در نظر می گرفتند و به دمام می کوبیدند و می گفتند: « چَقِ چَق حاج علی جعفر». و به این صورت بود که ریتم دمام زنی از سالیان دور تاکنون به نام «حاج علی جعفر» نواخته می شود.
 
نَعش همچنان پس از گذر سال ها و دهه ها با شکوه و اقبال عمومی در برازجان برگزار می شود. شور و اشتیاقی که مردم برای تماشای این مراسم دارند وصف شدنی نیست.همچون نمایشی با شکوه و دیدنی هرسال جمعیت بسیاری را حتی از شهرها و روستاهای دیگر به برازجان می‌کشاند تا این رسم دیرین زنده و پویا به نسل های آینده منتقل شود. 
 
آیینی که هر گوشه اش نمایانگر فرهنگ و سنت مردمان جنوب در برپایی عزای حسین ابن علی (ع)  است.  در حالیکه این آیین عزاداری همچنان بین مردم برازجان پابرجاست، لزوم ثبت این میراث آیینی بیش از سال‌های گذشته احساس می شود تا از گزند تغییرات و تحولات پیچیده و سریع عصر کنونی در امان باشد.

کلیدواژه

برازجان

دشتستان

نعش برازجان

محرم و صفر

عاشورا و تاسوعا

عزاداری امام حسین

بوشهری ها

ارسال نظرات

captcha