ضرورتهای تقویت فشارافزایی در پارس جنوبی
بوشهری ها /*صدیقه بهزادپور – در حالیکه بحران ناترازی انرژی در کشور، روز به روز افزایش می دهد و ضرورت تامین گاز برای کشور، افزایش می یابد، خبرها از پارس جنوبی حاکی از آن است که پروژه حیاتی فشارافزایی میدان گازی پارس جنوبی با سرعتی بسیار کمتر از انتظار پیش میرود. میدانی که بیش از هفتاد درصد گاز کشور از آن تأمین میشود، امروز در نقطهای ایستاده که هر تصمیم و هر تأخیر در آن، مستقیماً بر زندگی روزمره مردم و پایداری اقتصاد ملی اثر میگذارد. کارشناسان هشدار میدهند اگر روند فعلی ادامه یابد، از سال ۱۴۰۶ افت فشار طبیعی لایههای گازی آغاز میشود و بهتدریج ظرفیت تولید کشور تا یکسوم کاهش خواهد یافت؛ به این معنا که در کمتر از یک دهه، ایران با ناترازی گسترده در گاز روبهرو میشود.
با وجود اهمیت موضوع، طرح فشارافزایی هنوز در مرحله هماهنگیهای اداری و تأمین مالی باقی مانده است. وزارت نفت هرچند از امضای چند قرارداد با پیمانکاران داخلی سخن گفته، اما هنوز مجوز رسمی شورای اقتصاد و منابع مالی لازم از صندوق توسعه ملی دریافت نشده است. همزمان گزارشهای نظارتی نیز از نبود شفافیت، ضعف تقسیم کار و نبود زمانبندی دقیق در این پروژه خبر میدهند. با وجود تاکید کارشناسان و برخی از مقامات مسئول در سطوح مختلف، و هشدارهای آنها مبنی بر اینکه، تأخیر در اجرای طرح میتواند به بحرانی جدی در تأمین گاز خانگی، صنعتی و حتی تولید برق منجر شود، اما همچنان تمرکز دراین بخش در حد خبر و فاصله با واقعیت قرار دارد. کارشناسان بر این باور هستند که با وجود توان فنی مهندسان ایرانی و ظرفیتهای داخلی برای اجرای پروژه، فقدان تصمیمگیری قاطع و تعلل مدیریتی، پروژهای را که باید اولویت ملی باشد، به یکی از مهمترین نقاط آسیبپذیری کشور تبدیل کرده است. هرچند اجرای طرح فشارافزایی در میدان گازی پارس جنوبی که به عنوان یکی از بزرگترین میادین گازی جهان شناخته میشود، و اجرای کامل این طرح میتواند به افزایش حدود ۲۰ درصدی ضریب بازیافت این میدان عظیم منجر شود، اما آنچنان که باید و شاید در رقابت با کشورهای دیگر از این میادین مشترک، عزم جدی مشاهده نمی شود.
ضرورت فشارافزایی، فراتر از یک انتخاب
در حالی که بیش از دو دهه از آغاز بهرهبرداری از پارس جنوبی می گذرد، این منطقه هم اکنون به دلایل مختلفی چون تحریم، فقدان مدیریت و عزم راسخ برای بهبودوضعیت و ... در مرحله افت فشار طبیعی قرار گرفته است. هرچند این امر یک فرآیند طبیعی در تمامی میادین نفت و گاز جهان محسوب میشود، اما عدم مداخله به موقع و مدیریت صحیح این روند، میتواند پیامدهای جبرانناپذیری به همراه داشته باشد. طبق آمارهای منتشر شده، در حال حاضر حدود ۷۰ درصد از گاز تولیدی کشور از این میدان تأمین میشود. همچنین حدود ۴۰ درصد بنزین تولیدی کشور از میعانات گازی این میدان به دست میآید. این ارقام به وضوح نشان میدهد که هر گونه کاهش در تولید پارس جنوبی میتواند مستقیماً بر تأمین سوخت و انرژی کشور تأثیر بگذارد. قطعاً اجرای موفقیتآمیز طرح فشارافزایی پارس جنوبی دستاوردهای قابل توجهی خواهد داشت. به گفته صاحبنظران؛ بر اساس بررسی های صورت گرفته، اجرای این طرح امکان برداشت حدود ۸۴ تریلیون فوت مکعب گاز و ۲ میلیارد بشکه میعانات گازی اضافی از میدان را فراهم میکند. بر اساس آمار اعلام شده، با توجه به اینکه تاکنون بیش از ۲۸۲۰ میلیارد مترمکعب گاز غنی به ارزش بیش از ۵۲۰ میلیارد دلار از این میدان برداشت شده، در حالی که کل هزینه توسعه میدان حدود ۸۴ میلیارد دلار برآورد شده، میتوان به اهمیت اقتصادی افزایش ضریب بازیافت پی برد، به عبارتی این طرح در واقع به بهره برداری از ذخایری منجر میشود که در غیر این صورت در اعماق زمین باقی میماندند.
چالشها و موانع پیش رو
کارشناسان با تاکید بر ضرورت اجرای طرح فشارافزایی در منطقه، معتقدند باید چالشهای فنی که در این مسیر وجود دارد نیز برطرف شود، از سوی دیگر قطعاً اجرای چنین پروژه عظیمی نیازمند فناوریهای پیشرفته و سرمایهگذاری کلان است. از این رو مسئله تأمین مالی نیز مشکل بزرگی دراین زمینه است که با توجه به محدودیتهای مالی کشور و تحریمهای بینالمللی، تأمین منابع مالی مورد نیاز برای اجرای به موقع طرح میتواند به یک مانع جدی تبدیل شود. همچنین چالش همکاری با شرکای بینالمللی و انتقال فناوریهای روز جهان نیز از دیگر موانع پیش روی این پروژه است، این در حالی است که، در شرایطی که رقبای منطقهای به ویژه قطر به طور پیوسته در حال توسعه بخشیدن به ظرفیتهای تولید خود هستند، کندی در اجرای طرح فشارافزایی میتواند به از دست دادن سهم بازار و کاهش رقابتپذیری ایران در بازارهای جهانی منجر شود.
پیامدهای تاخیر در اجرای طرح
اما قطعاً در صورت ادامه تاخیر در اجرای طرح فشارافزایی، پیامدهای متعددی برای صنعت گاز کشور به وجود خواهد آمد. اولین و واضحترین پیامد، کاهش تدریجی تولید از میدان پارس جنوبی است که به ناترازی گازی در کشور دامن خواهد زد. قطعاً تأخیر در اجرای این طرح میتواند به مهاجرت گاز به سمت بخش قطری میدان منجر شود که به معنای انتقال ثروت ملی به کشور همسایه بدون هیچ هزینهای خواهد بود. تحلیلگران معتقدند؛ طرح فشارافزایی پارس جنوبی تنها یک پروژه صنعتی نیست، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای حفظ امنیت انرژیی کشور محسوب میشود. بر این اساس، با توجه به رشد مصرف داخلی گاز و افزایش نیازهای صنعتی کشور، هر گونه کاهش در تولید میتواند به بحران انرژیی در سالهای آینده منجر شود. بدیهی است، اجرای به موقع این طرح نه تنها مانع از کاهش تولید میشود، بلکه امکان دستیابی به ذخایر اضافی را فراهم میکند. با در نظر گرفتن ارزش اقتصادی این ذخایر، میتوان گفت که سرمایهگذاری در طرح فشارافزایی یک سرمایهگذاری سودآور برای نسلهای آینده کشور خواهد بود. در این راستا، موفقیت در اجرای این طرح نیازمند عزم ملی، مدیریت یکپارچه، تأمین مالی به موقع و استفاده از آخرین فناوریهای جهانی است. با توجه به اهمیت پارس جنوبی به عنوان بزرگترین و سودآورترین دارایی انرژیی کشور، اولویتدهی به این طرح میتواند ضامن پایداری تولید و تأمین گاز کشور در دهههای آینده باشد.
*روزنامه نگار
عکس