چرا باجگیری در صنعت نفت و پتروشیمی رواج یافته است؟
بوشهری ها /وحید حاجی پور | افزایش حساسیت بسیاری از مدیران صنعت نفت و پتروشیمی نسبت به رسانههای غیررسمی، به رواج باجگیریهای شبهرسانهای و مجازی دامن زده است؛ پدیدهای که امروز به یکی از دغدغههای جدی مدیران نفتی تبدیل شده، اما در عین حال، همه را مقصر میدانند جز خودشان.
بهمحض انتشار یک خبر یا پست در شبکههای اجتماعی، تماسها آغاز میشود و قیمتها چکش میخورَد؛ مدیرانی که برای حذف هر نوشتهای پیشنهادی روی میز میگذارند، در واقع خود عامل شکلگیری و تداوم این وضعیت هستند.
باجهایی که پرداخت میشود نیز نه از جیب شخصی مدیران، بلکه از خزانه دولت و منابع نهادهای عمومی است؛ تا مدیرعامل محترم با خیالی آسوده، از مدیریت خود لذت ببرد. در این میان، هم باجگیر به کسبوکارش میرسد و هم مدیر نفتی با تصور اینکه توانسته «فتنه را در نطفه خفه کند».
این پدیده در صنعت پتروشیمی بیش از سایر بخشها مشاهده میشود؛ موضوعی که ریشه اصلی آن را باید در فقدان «اصالت مدیریتی- کارشناسی» برخی مدیران این حوزه جستوجو کرد.
افرادی که بر پایه رانت و سفارش به جایگاه مدیریتی رسیدهاند، از هر حاشیهای هراس دارند و همین ترس، آنها را به شل کردن سرِ کیسه وادار میکند.
در حالی که قدیمیهای صنعت نفت بهخوبی به یاد دارند مدیران ریشهدار و هویتمند چگونه با نادیده گرفتن تخریبها، به کار خود ادامه میدادند و تنها در صورت لزوم، با شفافیت به ابهامات پاسخ میگفتند.
امروز اما شرایط تغییر کرده است؛ ترس از دست دادن صندلی مدیریت و نگرانی از خدشهدار شدن تصویر نزد بالادستیها، مدیرانی ترسو پرورش داده است؛ تا جایی که یکی از سادهترین راههای کسب درآمد در این صنعت، باجگیری شبهرسانهای شده است./ میز نفت
با همین شیوه، نمایشگاههای نفت برگزار میشود، غرفهسازیها به باجگیران میرسد، قراردادهای پرمنفعت امضا میشود و مدیران نیز بیآنکه بدانند، در مسیری قدم گذاشتهاند که به تشنهای میماند که از شدت عطش، آب دریا مینوشد.
مسبب این وضعیت، نه باجگیران، بلکه بیهویتی برخی مدیران نفتی و پتروشیمی است؛ مدیرانی که از کیسه مردم، خود را اسیر باجگیران کردهاند، فقط برای آنکه مبادا صندلیشان بلرزد.
عکس