فرهنگ / شناسه خبر: 182023 / تاریخ انتشار : 1404/1/26 13:19
|
یادداشتی بر نمایش «ریل خونی روی خط استوا»

دودی از دل استوا

سعید بردستانی| نمایش «ریل خونی روی خط استوا» بیش از آنکه صرفاً یک اثر نمایشی باشد، یک بازسازی پرجزییات از صفحه‌ای مغفول‌مانده در تاریخ معاصر ایران است؛ صفحه‌ای

بوشهری ها / سعید بردستانی |  نمایش «ریل خونی روی خط استوا» بیش از آنکه صرفاً یک اثر نمایشی باشد، یک بازسازی پرجزییات از صفحه‌ای مغفول‌مانده در تاریخ معاصر ایران است؛ صفحه‌ای که در دلش، هم ردّ پای استعمار را می‌شود دید و هم پژواک صدای اعتراض مردمی که در دل قحطی، وبا، و تزلزل دولت مرکزی، از خاک خود دفاع کردند.

مرتضی قائدپوری، نویسنده و کارگردان این اثر، با چهار سال پژوهش مستمر، کوشیده است مقاومت مردم جنوب در برابر طمع استعمارگران انگلیسی را در بستر پروژه‌ مشکوک ریل‌گذاری بوشهر به مرکز ایران روایت کند. داستان از جایی آغاز می‌شود که انگلستان به بهانه توسعه، قصد دارد ریل راه‌آهن را از زمین‌های کشاورزی مردم بوشهر عبور دهد. در ابتدا برخی با طمع سودجویی همکاری می‌کنند، اما به مرور حقیقت برملا می‌شود: راه‌آهن ابزاری‌ست برای جابجایی اسلحه، ویرانی زمین‌ها، و تثبیت سلطه‌ استعمار. این پروژه در ظاهر با وعده‌ پیشرفت و اشتغال به مردم عرضه می‌شود، اما رفته‌رفته ماهیت واقعی آن آشکار می‌گردد، و با بیداری اجتماعی و سیاسی مردم جنوب، به نماد مقاومت بدل می‌شود. در این مسیر، نمایش با هوشمندی، تضاد میان منافع فردی و جمعی را برجسته می‌کند.

نمایش با تکیه بر تضادهای طبقاتی، حضور مزدوران محلی، و سرکوب مناسک مذهبی مانند تعزیه، فضایی تیره و خشن را بازسازی می‌کند که در آن، تنها کورسوی امید، زنان و مردانی هستند که همچنان به روشنگری و مقاومت ایمان دارند. نقطه عطف درام، حضور زنی مبارز از خطه بوشهر است؛ روزنامه‌نگاری مشروطه‌خواه که پس از سال‌ها به زادگاهش بازمی‌گردد و با دیدن تباهی ناشی از راه‌آهن استعماری، روحیه‌ سلحشوری مردم را برمی‌انگیزد. زنی که در ویرانی عمارت پدری و شهادت پدر در کارگاه راه‌آهن، تصویر دقیق‌تری از بهای پیشرفت استعمارزده را برای مخاطب ترسیم می‌کند.

 

عمارت استعاری نمایش، بازتابی‌ست از ایران آن سال‌ها: بیمار، تحت فشار، و مستعمره قدرت‌های خارجی. اما همین عمارت، بستر تولد اعتراض و جنبش نیز هست. اعتراضاتی که به تدریج از دل قحطی، وبا، و سرکوب سر برمی‌آورند و به خیزشی مردمی بدل می‌شوند.

بازی نسبتا روان بازیگران، در کنار طراحی صحنه و لباس و موسیقی‌ دلنشینی که فضای تاریخی اثر را زنده می‌کند، به نمایش جلوه‌ای مستندگونه داده است. این اثر نشان می‌دهد که تئاتر، هنوز هم می‌تواند رسانه‌ای برای زنده کردن حافظه‌ تاریخی یک ملت باشد؛ حافظه‌ای که گاه زیر آوار شعار توسعه و روایت‌های رسمی مدفون می‌شود.

در زمانی که حافظه جمعی ما مدام پاک می‌شود، «ریل خونی روی خط استوا» نه فقط یک روایت ضد استعماری، بلکه یک دعوت است؛ دعوت به بازخوانی گذشته، دعوت به یادآوری، به شنیدن صدای جنوب، به بازبینی مسیر قطاری که هنوز هم در ذهن بسیاری حرکت می‌کند — با صدای سوتی که گاه شبیه فریاد است.

 

..........................
 


کلیدواژه

سعید بردستانی

مرتضی قائدی پوری

تاتر

ارسال نظرات

captcha
کارتون
روزنامه پیام عسلویه
روزنامه رویداد پارس
پارس جنوبی