بوشهری ها /مجید گلهداری*| قطب انرژی کشور و قلب تپندهی صنعت گاز ایران، سالهاست بهایی سنگین برای توسعهای میپردازد که در ظاهر نام پیشرفت به خود گرفته، اما در واقع آرامآرام کیفیت زندگی مردم این منطقه را به ورطهی سقوط کشانده است. شعلههای بیوقفهی فلرها، که شبانهروز همچون آتشی فروزان در آسمان این شهر میسوزند، دیگر تنها نماد فعالیتهای صنعتی نیستند؛ بلکه نماد بیتوجهی به جان و سلامتی مردم این سرزمین شدهاند. فلرینگ، بلای جان مردم و محیط زیست سوزاندن گازهای همراه نفت که در اصطلاح صنعتی به آن فلرینگ گفته میشود، سالهاست به یک عادت تثبیتشده در صنایع پتروشیمی و گاز کشور تبدیل شده است. درحالیکه در بسیاری از کشورهای پیشرفته، این گازها بهعنوان یک منبع انرژی یا خوراک صنایع دیگر بازیافت میشوند، در عسلویه این منابع ارزشمند همچنان در آسمان آتش گرفته و به آلودگی مبدل میشوند. دود غلیظ، بوی گوگرد، ذرات معلق، ترکیبات آروماتیک سرطانزا و گازهای گلخانهای، سهم هرروزهی مردم این منطقه از این صنعت عظیم است. بر اساس گزارشهای سازمانهای بهداشت جهانی و پژوهشهای داخلی، این حجم از آلایندههای شیمیایی آثار جبرانناپذیری بر سلامت عمومی دارد؛ افزایش چشمگیر بیماریهای تنفسی، آسم، سرطانهای ریوی، بیماریهای قلبی و حتی ناباروری از عواقب مستقیم همین آلودگیهاست. کودکانی که با آلودگی بزرگ میشوند، با بیماری نیز بزرگ میشوند. مادرانی که در سایه این شعلهها نفس میکشند، امیدشان برای داشتن نسلی سالم را از دست میدهند. صنعتی که به مردمش پشت کرده است عجیب نیست که در چنین شرایطی، مردمان عسلویه دیگر به صنعت گاز، به چشم نعمتی ملی نگاه نمیکنند. آنان سالهاست که از مزایای این ثروت بزرگ بینصیب ماندهاند و تنها دود، صدا، آلودگی و بیماری بهعنوان سهمشان باقی مانده است. در حالیکه میلیاردها دلار درآمد از همین زمینهای سوزان به حساب شرکتهای بزرگ واریز میشود، مدارس، بیمارستانها و زیرساختهای بهداشتی این منطقه همچنان در وضعیت ابتدایی به سر میبرند. سکوت در برابر این فاجعه زیستمحیطی به هیچوجه قابل توجیه نیست. مسئولانی که بارها وعده کاهش فلرینگ را دادهاند، باید پاسخگوی این سؤال باشند: چرا همچنان شعلههای فلر در عسلویه خاموش نمیشود؟ چرا فنآوریهایی که در دنیا این آلودگی را به حداقل رساندهاند، در اینجا به کار گرفته نمیشوند؟ آیا جان و سلامتی مردم جنوب کشور، ارزشی کمتر از دیگر نقاط ایران دارد؟ راهی جز اصلاح نیست صنعت نفت و گاز میتواند و باید مسیری را برگزیند که توسعه را با احترام به انسان و طبیعت پیوند دهد. عسلویه میتواند به الگویی برای توسعه پایدار بدل شود، نه الگویی برای نابودی محیطزیست. خاموشکردن این شعلهها دیگر تنها یک خواسته زیستمحیطی نیست؛ این یک مطالبه انسانی، اخلاقی و ملی است. مردم عسلویه حق دارند در سرزمینی زندگی کنند که آسمانش آبی باشد، نه سرخ از آتش. هوایش قابل تنفس باشد، نه آمیخته با سم. امیدشان به آینده باشد، نه هراسی پنهان از بیماری و مرگ خاموش.
*فعال اجتماعی عسلویه
عکس