بوشهری ها / سردبیر روزنامه جوان در سرمقاله امروز نوشت:
مسئله اصلی اینجاست که این دو نفر هیچگاه در حدی و در محدودهای نبودهاند که به اطلاعاتی اینچنین دسترسی داشته باشند. دلیل؟ بهخاطر همین بیعقلی و زدن حرفهای هیجانی و شوق دیدهشدن. البته در ایران حتی مسئولان ردهبالا معمولاً برخی اسرار مگو را به شکل هیئتی و در جمع زن و بچه و دوست و ... با کمی چشم و ابرو بالا و پایین انداختن شرح بسیط میدهند. از طرفی برخیها تا در یک مسئولیت مهم قرار دارند، دهانشان هفتاد تا قفل خورده است، اما هرگاه از آن مسئولیت کنار گذاشته میشوند چندتا مجری همتراز خودشان- در بیعقلی- پیدا میکنند و آن هفتاد قفل را که باز میکنند هیچ، هفتاد بلندگوی گوشخراش هم نصب میکنند.
رئیس قوه قضائیه که گاهی به دادستان برای برخورد با برهمزنندگان امنیت ملی دستوراتی میدهد- که در بیشتر موارد نیازی به خیلی از این دستورات نیست- اینجا اتفاقاً باید صریحتر باشد. اگر عدهای در کشور اجازه دارند هر حرف راست یا دروغی را علنی کنند، این هم باید مشخص شود و این عده و ویژگیهایشان و فهرست نامهایشان منتشر شود. آقای اژهای در حساب ایکس خود از روزنامهنگاران خواسته اگر نظری درباره تغییر قانون قدیمی مطبوعات دارند، بدهند. من با ۳۵ سال سابقه حضور بدون انقطاع در تحریریه و تدریس روزنامهنگاری تقاضا دارم قانون را بهنحوی تغییر دهید که اگر کسی- هر کس که از راه رسیده- میتواند یک میکروفون را روی میز بگذارد و مصاحبههای آنچنانی که گفته شد، تولید کند و مشمول قانون مطبوعات- و علیالحساب و بر حسب ظاهر هیچ قانون دیگری- نشود، سردبیر یک روزنامه رسمی هم که محصول کارش در همفکری با یک تحریریه و زیر نظر انواع قوانین تولید میشود، از همان مقدار آزادی برخوردار باشد. اگر این آزادی، گران است، دستکم قانون مطبوعات را به هر انتشاری که شبیه کار روزنامهنگاران است، ارتقا دهید.
انتشار اینگونه مصاحبهها بار دیگر نشان داد که اتفاقاً رسانههای رسمی و تلویزیون و روزنامههای معروف جای مناسبتری برای فرونشاندن عطش شهوتآلود دیدهشدن سیاسیون هستند و اگر قرار است قانون مطبوعات و رسانهها ارتقا داده شود باید این امکان به آنان داده و زمینههای آزادی بیشتر فراهم شود و از دیگران گرفته شود.
عکس