بوشهری ها / سیاوش گرمسیری : روز جهانی کارگر تفاوت ماهوی با دیگر مناسبت های بین المللی دارد. چرا که این اتفاق و انسجام بین کارگران آن زمان، در حالی رخ داد که هیچ گونه وسایل ارتباط جمعی مانند گوشی های هوشمند اینترنت و شبکه های اجتماعی وجود نداشت . روزی که در تاریخ سرآغاز اعتراض کارگران به رفع تبعیض بود. تبعیضی که با گذشت قرن ها و پیشرفتهای شگرف جامعه ی بشری چه در حوزهی تکنولوژی و چه در حوزه علوم انسانی هنوز در اغلب کشورهای جهان پابرجاست.
بی تردید اگر بخواهی از تبعیض ها و دردهای جامعهی کارگری بنویسی حرف های بسیاری در ذهن نقش می بندد، اما رنج کارگر در این نوشته ها خلاصه نمی شود و به هیچ عنوان درد را نمی توان به رشته ی تحریر در آورد.
چشم پوشی از نقش آفرینی کارگران در رشد و توسعه ی جامعه به سمت پیشرفت و چرخش موتور اقتصادی کشور، ظلم بزرگی در حق شریف ترین طبقه ی اجتماعی جامعه میباشد.
وقتی صحبت از کارگر به میان می آید، شاید ذهن ما به سمت کارگران ساختمانی برود اما بهتر است بگوییم، هر فردی که دارای بیمهی تامین اجتماعی است به نوعی کارگر قلمداد میگردد. برای اثبات مسائل و مشکلات کارگران نیاز به حل هیچ معادله ی پیچیدهای نیست، با نگاه ساده به نرخ تورم موجود در کشور و میزان دستمزد میتوان به این نتیجه رسیدکه کارگران از ابتداییترین حقوق خود بی بهره اند و تمامی خواسته های آنها به عبارتی حداقل ترین امکانات منابع انسانی
می باشد. خواسته هایی که سنوات گذشته و طی سالهای متمادی دولت ها بهراحتی از کنار آنها گذشته و نهادهای ناظر هم چشم پوشی کرده اند. به جرات میتوان گفت در میان تمامی دغدغه های جامعه کارگری تامین امنیت شغلی بزرگترین معضل و مشکل این بخش مهم جامعه میباشد. به طوری که برای تحقق این مهم باید طبق ماده 7 قانون کار، قراردادهای موقت ساماندهی شوند. پرداختن به حقوق و مطالبات کارگران وسیلهای برای موج سواری مسئولین در هفتهی کارگر و ایام انتخابات بدل شده است و بعد از انتخابات تمامی قول ها به فراموشی سپرده می شوند.
باری، با احترام فراوان به تمامی کارگران و تلاش گران عرصهی اقتصاد کشور، نقش کارگران صنایع نفت و گاز در سرپا نگه داشتن اقتصاد کشور در شرایط تحریم امری غیر قابل انکار است. افرادی که در شرایط سراسر تبعیض کار میکنند و کوچکترین انتقاد از مدیران ارشد ترکشی می شود بر پیکرشان و آینده شغلی شان را به خطر می اندازد. گاهی اوقات با خود فکر می کنم که شاید نوع آفرینش و آناتومی بدن نیروهای رسمی شاغل در وزارت نفت با دیگر نیروها متفاوت است اما این بیت از سعدی در ذهنم نقش می بندد :
بنی آدم اعضای یک دیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند.
نیروهای پیمانکار شاغل در صنعت و نفت و گاز با عنوان ارکان ثالث شناخته میشوند، که شباهت زیادی به شهروند درجه سه دارند. بله در یک مکان با داشتن مدارک دانشگاهی و حتی حجم بالاتر کار و سختی بیشتر نسبت به نیروهای رسمی، شما شهروند درجه سوم محسوب میشوید و تبعیض را با تمام وجود خود لمس میکنید. وقتی در یک اتاق همکار شما می تواند تا سه برابر حقوقش بیشتر از شما باشد و از امکاناتی بی نظیر بهره ببرد. به راستی عدالت چیست و پرسش مهمتر اینکه مجری آن کیست؟
بدیهی است که تبعیض میان کارکنان غیر رسمی و رسمی وزارت نفت، داستان تازهای نیست. این تبعیض ها سالهاست که با روح نیروهای ارکان ثالث بازی میکند. اما هیچ مدیری راه کاری برای حل این معضل ندارد. رفتارهای تبعیضآمیز و تنگنظرانه و از موضع قدرت نیروهای رسمی با ارکان ثالث ها، جای تأمل دارد، به طوری که هر زمان این نیروها به ظلم و اجحافی که در حقشان روا میشود، اعتراضی میکنند، به اخراج تهدید میشوند، این موارد جدای از واسپاری وظایف نیروهای رسمی به نیروهای غیر رسمی میباشد. بیشتر این تبعیض ها تا جایی ادامه می یابد که کرامت انسانی را زیر سوال می برد و انسان را اندوهگین می سازد. اما راهی جز تحمل کردن نداریم:
چه کنند اگر تحمل نکنند زیر دستان
تو هر آن ستم که خواهی بکنی که پادشاهی
بیتردید وضعیت تبعیض بین نیروهای غیر رسمی با کارکنان رسمی در وزارت نفت منطقی نیست. در این شرایط از وزیر نفت، و دیگر مدیران ارشد این وزارت خانه خواهشندیم هر آنچه در توان دارند برای رفع این مشکل به کارببندند.