سیاست / شناسه خبر: 118528 / تاریخ انتشار : 1401/10/14 15:50
|

از شبهه رسانه ها تا خبرنگاران سیاست زده؛ رسانه های محلی بلاتکلیف و بی محتوا شده اند

بوشهری ها /اسماء بوستانی: «حیدر کاشف» جوانی 37 ساله است که حدود 12 سال به صورت مستمر و حرفه ای در رسانه های سراسری و استان بوشهر فعالیت دارد. او رسانه را جزو درگیری های اصلی ذهن و زندگی اش می داند اما

بوشهری ها /اسماء بوستانی: «حیدر کاشف» جوانی 37 ساله است که حدود 12 سال به صورت مستمر و حرفه ای در رسانه های سراسری و استان بوشهر فعالیت دارد. او رسانه را جزو درگیری های اصلی ذهن و زندگی اش می داند اما معتقد است کاربلد بودن در رسانه، به ویژه در عصر تکنولوژی و مدیا، ارتباط چندانی با سابقه و تعداد سالهایی که  یک فرد کار کرده ندارد.


 کاشف از شروع فعالیت خود در رسانه می گوید: زمانی که کارهای جسته و گریخته آماتور را کنار گذاشتم و سر و شکل منظم تری به مشغولیات رسانه ایم دادم اولین بار ماهنامه ای منتشر کردیم که ماهیتش مسائل حوزه ایران فرهنگی بود.

«ایران بزرگ فرهنگی» نام مجموعه ای بود که به همراه دوستانی که دغدغه ایران و هویت ملی و میهنی داشتیم منتشر می کردیم. کاری که  لاجرم به دلیل هزینه های بالای چاپ تمام رنگی و گلاسه و توزیعش در سرزمین های وابسته به حوزه ایران فرهنگی، خیلی زود چراغش خاموش شد. بعدها با انجمن هامون ایران آشنا شدم و افتخار همکاری با جمعی از فرهیختگان و دغدغه‌مندان استان را پیدا کردم. به مرور نشریات و پایگاه های خبری دیگری هم بودند و هستند که همکاری داشته ام اما در این سه سال اخیر به طور ثابت با خبرگزاری ایسنا افتخار همکاری دارم.

این خبرنگار ادامه داد:« شاید ناخودآگاه یک احساس و نیاز درونی برای بیان حرف هایی که نمی شد جای دیگری بیان کرد و همینطور تمایل به گفتگو و زنده نگه داشتن فرهنگ گفتگو به عنوان جزیی از کلیت جامعه من را به سمت نوشتن در رسانه کشاند. ضمن اینکه همیشه با نوشتن راحت‌تر بودم تا حرف زدن.»


او خبرنگار را مانند یک دوربین مدار بسته می داند و ادامه می دهد: بی طرفی و نگاه همه جانبه به محیط پیرامون، خاصیت این دوربین هاست. این نوع نگاه باید خالی از غرض ورزی و البته غیرجناحی باشد. در زندگی شخصی عدم گرایش به باندهای سیاسی سخت است اما در زندگی حرفه ای، خبرنگاری که آلوده سیاست بازی شد به نظر من حداقل دیگر اسمش خبرنگار نیست. شاید در ظاهر فعالیت رسانه ای داشته باشد یا حتی عنوان سردبیر یا مدیرمسئول هم یدک بکشد. اما همین‌که اهداف کاریش را از منافع جامعه و مردم به سمت  خواست گروه های سیاسی برده، دست کم برای من به عنوان یک مخاطب‌ که ‌خودش هم اهل رسانه است، خبرنگار حرفه ای محسوب نمی شود. نهایتاً بشود گفت روابط عمومی غیررسمی فلان مدیر یا بهمان مسئول‌. همین نه بیشتر .          

از نظر این روزنامه نگار، رسانه های محلی استان «در حالتی از بلاتکلیفی» به سر می برند که صرفاً روزگار میگذرانند و البته «به شدت بی محتوا» شده اند : «متأسفانه امروز به هزارویک دلیل با رسانه هایی طرف هستیم که چون قادر به درآمدزایی نیستند چشم به دست کَرم مسؤولین وقت شهری یا در درجات بالاتر مسولین نفتی دارند. خب واضح است که رسانه ای که همه ‌چیزش درگرو امضای مثلاً شهردار یا فرماندار است اگر سرتاپای شهر را هم بوی سایت دفع پسماند بگیرد جرأت بیان مشکل را ندارد.»
 وی افزود:«ضمن اینکه شبهه رسانه هایی هم هستند که دم انتخابات شکل می‌گیرند و فردای انتخابات کرکره را پایین می کشند. البته با مجوز دار شدن رسانه ها این شکل کارها کمتر شده اما هنوز هم به اشکال دیگری دیده می‌شود. برخی رسانه ها هم که از گذشته بر اساس حمایت یا کوبیدن شخص خاصی شکل گرفته اند‌. بعضی ها هم صرفاً فقط حضور دارند، همین. رشد قارچ گونه رسانه های تک نفره که هیچ خروجی جز گزارش تصویری از جلسات اداری ندارند معضل دیگر جامعه رسانه ای ماست‌.»

او معتقد است در تمام این سالها هیچگاه کار تولیدی تا این حد کم و ضعیف نبوده: «آنقدری که خبر انتصاب فلان مدیر یا جابجایی بهمان مسئول تیتر می شود، دغدغه های جامعه و مردم بازتاب داده نمی شود. متأسفانه قدیمی های رسانه یا به هر دلیلی کنار کشیده اند یا انگیزه کار ندارند، که یکی از عوامل موثر در ضعف کنونی رسانه های استان همین کمبود نیروی کارآزموده است. متاسفانه رسانه های محلی تمایل و انگیزه‌ ای هم برای آموزش نیروهای فعلی و جذب نیروی جدید ندارند. اما هستند رسانه هایی که کار جدی و تا حدی حرفه ای هم می کنند که در این آشفته بازار رسانه، کورسوی امیدی به تحول و آینده ای بهتر برای فعالین این حوزه هستند.»

این جوان اهل قلم در خصوص مشکلات و سختی های حرفه خبرنگاری چنین می گوید: «دنیای امروز دنیای حرفه ای ها است، برای حرفه ای شدن هم باید هزینه کرد. ساختار رسانه ها متفاوت شده و درنتیجه کار خبرنگار هم سخت تر . مسئله مالی مهمترین مشکل پیش روی خبرنگاران ماست. وقتی درآمد مستقلی نداشته باشی و دغدغه مالی سد راهت باشد تبدیل به میرزابنویس این و آن می‌شوی. در‌ نتیجه نیازی به یادگیری و به روز شدن هم احساس نمی کنی. درواقع آفت کار خبرنگار درجا زدن و رنگ کهنگی گرفتن است.»

حیدر کاشف یک رسانه خوب را اینگونه توصیف می کند:« خاستگاه رسانه جامعه است، رسانه ای که بجای کف جامعه، در راهروی سازمان های دولتی اتراق کرد سرنوشتی جز زرد شدن و نهایتاً خاموشی در انتظارش نیست. رسانه خوب یعنی رسانه ای که نگاهش به منافع جامعه باشد، بستر خبررسانی های نو را بشناسد، نیروی کارآمد و روزآمد تربیت کرده باشد و فاصله اش را از اصحاب قدرت حفظ کند.»


او نظرش بر این است که ما خبر خوب یا بد نداریم، ما خبرنویسی استاندارد داریم و خبرنویسی در سطح روزنامه دیواری های مدرسه:« خبر استاندارد زاییده ذهن و قلم خبرنگار آموزش دیده و حرفه ای است. ما حتی در رسانه های سراسری هم گاهی شاهد اشتباهات فاحش در شاکله خبر هستیم، درحالی که وظیفه دبیر و سردبیر، هدایت و آموزش خبرنگار تازه کار است اما متأسفانه بسیاری از همین سردبیر ها هم خود به فنون خبرنویسی اشراف کاملی ندارند.»

این روزنامه‌نگار از خاطرات سالهای کاریش می‌گوید:«من چون اغلب در حوزه آسیب های اجتماعی و محیط زیست می‌نویسم معمولاً خاطره ای جز تلخی هایی که دیده ام و شنیدم ندارم، اما یکی از تلخ ترین گزارش هایی که نوشتم مربوط به روزی بود که تیم فوتبال شاهین بوشهر و پارس جنوبی جم هردو با هم از لیگ برتر سقوط کردند‌. این دو تیم معدود روزنه های شادی و بهانه اجتماع هفتگی مردم بودند که همین هم حمایت نشد. خبر ورزشی کمتر کار کرده ام اما از قضا همان محدود کارها هم تلخ بودند‌.»

«حیدر کاشف» به روابط عمومی ها و سایر خبرنگاران استان که قصد دارند در این مسیر وارد شوند پیشنهاد کرد:« برای رشد در‌هر زمینه ای باید آموزش دید، تحولات دنیای مدرن را یاد گرفت و پیگیر دستاوردهای جدید شد. خبرنگار اگر خودش را به روز نکند و ذهن و زبان و دغدغه مخاطب امروز را نشناسد آینده درخشانی در این حوزه در انتظارش نیست.»

کلیدواژه

برازجان

دشتستان

حیدر کاشف

خبرنگار

روزنامه نگار

خبرنگاران

ارسال نظرات

captcha
کلینک زیبایی
نمایشگاه  پتروشیمی