بوشهری ها / علی حسن زاده کتاب «فایز مفتون» اثر مشترک آقایان سیدقاسم یاحسینی و دکتر بشیر علوی آخرین کتابی است که در مورد فایز و شعر او به چاپ رسیده است. تلاش این دو بزرگوار در معرفی و چاپ نسخه دستنوشته مفتون، موجود در کتابخانه بنیاد ایرانشناسی شعبه بوشهر، گام ارزشمندی در جهت شناسایی و معرفی دوبیتیهای فایز است. با توجه به اشارات پژوهشگران مذکور به کتاب «دوبیتیهای فایز دشتی» اثر اینجانب، لازم میدانم نکاتی را جهت تنویر افکار علاقهمندان به اشعار فایز یادآوری نموده و نقد جدّی این کتاب را به مجالی دیگر موکول نمایم.
طی تماس تفلنی اینجانب با دکتر علوی ایشان با تأکید فراوان اظهار داشتند که ملاک و متن مورد استفاده ایشان چاپ دوم (چاپ آخر) کتاب «دوبیتیهای فایز دشتی» از انتشارات پاتیزه بوشهر بوده است. اما بررسی مقدمه کتاب «فایز مفتون» نشان میدهد که نویسندگان ظاهرا به این چاپ مراجعهای نداشتهاند.
در صفحه 91 کتاب «فایز مفتون» این چنین آمده است: «دوبیتیهای شماره 3 و 9 و 24 و 56 و 58 و 80 و 89 (یک مصراعش بود) و 107 و 112 و 114 و 117 و 122 و 134 و 135 در کتاب دوبیتیهای دکتر علی حسنزاده و جود نداشت. پس دکتر حسنزاده نیز همچون دکتر آکا صفوی، نسخههای مفتون و خلیجی و معرفت را ندیده است و از آن در اثر ارزشمند خود استفاده نکرده است». در پاسخ به این انتقاد باید گفت که عدم ذکر چند دوبیتی از نسخه بنیاد ایرانشناسی، در یک کتاب، حجتی بر ندیدن کتابهای «شرح حال و اشعار زایرمحمد علی فایز دشتی» اثر عبدالرسول خلیجی و « دوبیتیهای فایز» اثر محمدتقی معرفت توسط نویسنده به دست نمیدهد. وانگهی در پاورقی صفحه اول کتاب «دوبیتیهای فایز دشتی» به نسخه خلیجی اشاره شده و در صفحات 7 و 21 متن نیز به نسخه معرفت استناد شده است. بزرگواران مقدمهای را بیان کردهاند و از آن نتیجهای نامربوط به دست دادهاند. مانند این که فردی مدعی شود که این دو پژوهشگر چاپ سنگی صانعی موجود در کتابخانه آستان قدس را ندیدهاند با این استدلال که تعدادی از دوبیتیهای کتاب تألیفی ایشان در نسخه خطی حاج اکبر خان موجود نیست، نقد مشابهی بر تألیف آکا صفوی نیز وارد کردهاند که با اطمینان میتوان آن را نیز مردود دانست.
دستنوشته مفتون مورد استفاده در تألیف نگارنده، نسخهای است که اکنون نزد حاج اکبر خان منصوری نگهداری میشود. این نسخه با دربرداشتن 179 دوبیتی، 37 دوبیتی بیشتر از نسخه ایرانشناسی دارد که در شرایط برابر ارجحیتی به آن میدهد. روش علمی نیز حکم میکند که اگر قرار است به دوبیتیهای ناموجود یک شاعر پرداخته شود ابتدا باید به تعداد دوبیتیهای موجود وی اشاره نمود و مهمتر این که بایستی نسخه تازهیاب را با دیگر نسخ خطی احتمالی پیشیافته از همان کاتب مقابله نمود.
طبیعی است که چون نگارنده نسخه ایرانشناسی را ندیدهام و مورد استفاده نبوده است، دوبیتیهایی از این نسخه در تألیف نگارنده وجود نداشته باشد. در مقدمه کتاب (صفحه 11) نیز توضیح دادهام که «تعدادی از دوبیتیهای فایز هنوز به دست ما نرسیده است که امیدوارم به دست پژوهشگران و دوستداران واقعی فایز به صورت مستند، شناسایی و معرفی شود». بنابراین در اینجا مراتب خرسندی خود را از کشف قسمتی از این دوبیتیها که با تلاش این دو محقق شناسایی و معرفی شده است ابراز میدارم.
مقایسه کامل نسخه حاج اکبرخان با نسخه ایرانشناسی، میزان اصالت نسخ، دقت در استنساخ اشعار و اثبات ارجحیت یکی نسبت به دیگری را به آینده وامیگذارم و در اینجا به ذکر این موضوع بسنده میکنم بر خلاف ادعای نویسندگان محترم که ادعا کردهاند با اتکا بر 142 دوبیتی مندرج در کتاب «فایز مفتون» توانستهاند تعداد 14 دوبیتی جدید از فایز دشتی کشف نمایند ابیات اکتشافی آنها تنها به هفت دوبیتی محدود میگردد و هفت دوبیتی دیگر مورد ادعای آنها در نسخه حاجاکبرخان موجود است. بررسی این هفت دوبیتی نیز حقایقی را به دست میدهد:
الف- دوبیتی( شماره 9 ص108 ) کتاب «فایز مفتون»:
پریشان کردهای زلف دو تا را
هنوز طفلی نمیدانی وفا را
سراغ نیمه جان داری به فایز
بیا بستان به سر منت خدا را
کتاب «دوبیتی های فایز دشتی» )شماره 4ص 154): این دوبیتی را با اختلاف دارد.
بتا آهستهتر بردار پا را
از این دام بلا بردار ما را
سراغ نیمه جان داری ز فایز
بیا بستان سر منت خدا را
ب- دوبیتی( شماره 80 ص 126) کتاب «فایز مفتون»:
مرا دردیست کز درمان گریزد
دلی دارم که از جانان گریزد
بباید فایز آن یاری وفادار
که گر برّد سرم خونم نریزد
کتاب «دوبیتیهای فایز دشتی» (شماره 3 بازیافته ص330) :
فقط مصراع سوم اختلاف دارد. بقیه مصرعها دقیقاً یکسان است.
مصراع سوم: بباید فایز آن بازوی پر زور.(از نسخه حاج اکبر خان)
ج- دوبیتی (شماره 89 ص128) کتاب «فایز مفتون»:
گهی که یادم آید صحبت یار
لب و دندان و چشم و زلف و رخسار
زمین تر شد ز آب چشم فایز
بسوزد عالم از آه شرر بار
کتاب «دوبیتیهای فایز دشتی» (شماره 253 ص 237 ):
فقط با اختلاف فعل «آید» با «آمد» در نسخه خطی حاج اکبر خان: یادم آمد.
د- دوبیتی(شماره 107 ص132) کتاب «فایز مفتون»:
جز از مژگان و ابروهای دلبر
نه از شمشیر میترسم نه خنجر
به جز آن زلف عنبرفام فایز
نمیاندیشم از صد فوج لشکر
کتاب «دوبیتیهای فایز دشتی»:
این دوبیتی( با شماره 3 بازیافته ص 330 ) عیناً برابر است و منقول از نسخه خطی حاج اکبرخان است.
د- دوبیتی(شماره 114 ص 133) کتاب «فایز مفتون»:
نگار من ز هندو چار لشکر
روان کرد از پی تسخیر کشمر
سواری از حبش فایز بلا شد
به فتوای دو ترک فتنه در سر
این دوبیتی (با شماره 4بازیافته ص 331) فقط با اختلاف «بلا» و «بلد» در مصراع سوم و برابر با نسخه خطی حاج اکبر خان «بلد» آمده است.
مخاطبین نکتهسنج نیک میدانند که در این مصراع « بلد» اصح است. لشکر جهت تسخیر جایی به بلد (بلدچی و پیشرو سپاه) نیاز دارد. بر اساس این شرایط است که اهل فن گفتهاند نباید بر صحت حتمی روایت یک نسخه خاص اصرار ورزید.
ر- دوبیتی (شماره122 ص 135) کتاب «فایز مفتون»:
شب وصلت ز بیم روز هجران
کشیدم تا سحر فریاد و افغان
غرض فایز نشد آسوده یک دم
...............................................
نسخه ایرانشناسی مصراع آخر را ندارد.
کتاب «دوبیتیهای فایز دشتی» (شماره 8 بازیافته ص 332):
این دوبیتی در نسخه حاج اکبر خان هم به صورت کامل آمده است و مصراع پایانی آن به این شکل است:
«ز حال هجر باشم زار و گریان»
ز- دوبیتی(شماره 134 ص 138) کتاب «فایز مفتون»:
کسی کآید بر یارم جریده
خبر آرد به من زان نورسیده
ببوسد چشم و گوش پیک، فایز
که دیده یار و آزارش شنیده
در کتاب «دوبیتیهای فایز دشتی» (شماره 13 بازیافته ص 334) و نسخه خطی حاج اکبرخان:
دوبیتی فقط در یک واژه از مصراع پایانی اختلاف دارد:
ببوسد چشم و گوش پیک، فایز
«که دیده یار و آوازش شنیده»
در نسخه حاج اکبرخان لغت «آواز» و در نسخه ایرانشناسی آن گونه که از ضبط محققان کتاب «فایز مفتون» برمیآید واژه «آزار» آمده است. سیر سخن و سنن ادبی حکم میکند که روایت نسخه حاچ اکبر خان صحیح است. در مصراع سوم میگوید: فایز چشم و گوش پیک یار را میبوسد و در مصراع پایانی دلیل میآورد. چشم قاصد را میبوسد که یار را دیده و گوشش را میبوسد که «آواز» یار را شنیده است. این یکی از دلایلی است که نشان میدهد حتی نسخههای دستنویس دوبیتیهای فایز (به غیر از دستخط شخصی فایز، آن هم اگر موجود باشد و به دست آید) به تنهایی قابل اتکا نیست، اختلاف موجود بین این دو نسخه با کاتب مشترک است.
حقیقت این است که تشخیص روایت اصیل دوبیتیهای فایز که آمیختگی فراوانی با اشعار موجود در فرهنگ عامه دارد، تنها با اتکا به یک نسخه خطی میسر نمیشود و راه به جایی نمیبرد. این اهمیت توجه به روایات شفاهی را نشان میدهد. دیگر این که وقتی پژوهشگری یک نسخه را به عنوان نسخه اساس قرار میدهد و نسخههای دیگر را به عنوان نسخه بدل در پاورقی ذکر میکند؛ خواسته یا ناخواسته روایت نسخه اساس و روایتی که در متن اصلی آورده را پذیرفته و به عنوان روایت اصل تلقی میکند. این نوع تلقی و اساس قرار دادن یک نسخه شاید در مورد شاعران کلاسیک به صواب نزدیک باشد ولی در مورد فایز که دیوان شعرش سینه مردم بوده و به همین دلیل با اختلاف فراوان روایت شده اشکال جدّی دارد. بهترین روش برای بررسی اشعار چنین شاعرانی، روش انتقادی و تلفیقی است. به عنوان نمونه در صفحه 203 کتاب «فایز مفتون» تصویری از نسخه خطی آمده است. مصراع سوم آن به طرزی عجیب به این شکل آمده است:
«دلی همچون دل مفتون فایز بباید»
آن گونه که نویسندگان محترم در جایجای مقدمه کتاب خود بیان داشتهاند، این نسخه استنساخی از دستخط فایز است، با اتکا بدان بیت، این سوال پیش میآید که آیا ممکن است فایز به این صورت نام مفتون را آورده باشد!؟ مشخص است که کاتب بنا بر طبیعت انسانی، از سهو و اشتباه عاری نبوده است و ممکن است دوبیتیهایی را از منابع دیگر نیز نقل کرده باشد. لذا تلفیق اطلاعات این نسخه با نسخههای دیگر میتواند چراغی فرا راه محقق قرار دهد تا او را به سرمنزل مقصود نزدیک نماید. بررسی دیگر دوبیتیها ی نسخه ایرانشناسی و تطبیق آن با نسخه خطی حاج اکبر خان، حقایق بیشتری را روشن میکند که در این نوشته مجال آن نیست.
برای این دو عزیز توفیق بیشتر در راه خدمت به فرهنگ و ادب جنوب را از درگاه خداوند آرزومندم./ علی حسن زاده ، روستای کردوان . زادگاه فایز
منبع : روزنامه پیام عسلویه