بوشهری ها /حیدر کاشف: شاید شما هم یکبار «این انتصاب شایسته» را به دوستی یا کسی که گمان میکردید مناسب آن پُست و مقام است، تبریک گفتهاید. تا آنجا که تاریخ مطبوعات ایران ثبت کرده، تقریباً هیچ انتصابی از سیل تبریکات بینصیب نبوده است. برای نمونه همین اواخر و در مورد دستاندرکاران برق کشور و استان بوشهر هم اگر جستجویی کنید خیلیها به شایستگی آن انتصابات اذعان داشتند، همینها که امروز سیبل انتقادات همه در شبکههای اجتماعی و رسانهها هستند.
این صرفاً یک نمونه از مسئولینی اند که کارنامهشان هر روز جلوی چشم ماست. دایره این تبریکات از بخشدار و دهیار دورافتادهترین روستاها را شامل میشود تا استاندار و فرماندار و ...
با فرض شایستگی این انتصابات، پس این همه ناکارآمدی در بخشهای مختلف ناشی از عملکرد کیست؟!
اگر همه انتصابات یکصد سال اخیر شایسته بوده پس چرا وضعیت کنونی محیط زیست، آب، انرژی، صنعت، حملونقل، شهرسازی و... اینگونه به مرحله احتضار رسیده است؟!
قصد ما نقد شرایط فعلی نیست، دنبال چرایی چنین رویهای از سوی فعالان سیاسی و رسانهای در «شایسته» انگاری روز انتصاب و نقدهای پس از آن هستیم.
جامعهای اسیر نهادهای نمایشی
اسماعیل حسام مقدم عضو پیوسته انجمن جامعه شناسی ایران در بررسی این پدیده گفت: «تحلیل این موضوع نیازمند مقدمهای جامعهشناسانه است. نهادهای مسلط و فراگیر در دولتهای مدرن به دلیل اینکه در جوامع جدید با پیچیدگی امور مواجه هستیم، باید کارکرد و عملکرد مشخص و معین داشته باشند که این کارکردها توسط قوانین و قراردادهای اجتماعی و حقوقی بر این نهادهای مستقر اعمال شده و هر نهاد یا سازمان میبایست در قبال وظایفی که دارد، مسئولیتهایی نیز داشته باشد.»
او با اشاره به وظیفه دولتها در نظمبخشی به جامعه، افزود: «به هرحال جامعه پیچیده، مسائل پیچیده هم دارد که نهاد دولت وظیفه دارد در سطح کلان به آن بیاندیشد و آن مسأله را حل کند. ضرورت وجود دولت و سازمانهای تابعه آن در جامعه جدید خلق و آفرینش خیر عمومی و کارکرد کلان جهت نظم بخشیدن به سازوکارهای اجتماعی است.»
این نویسنده بوشهری معتقد است که میل به نمایش، جای کارکرد واقعی دولت را گرفته است:«از سوی دیگر همین دولت و ساختارهای گسترده آن در سطح جامعه، میل شدیدی برای خودنمایی دارند فارغ از اینکه کارکردهای موفق داشته باشند و یا خیر.»
حسام مقدم این نمایش را در جامعه ایران یک ساختار غالب میداند:«در جامعه امروز ایران، نهاد دولت بیشتر از آنکه به دنبال حل مسائل و خلق سرمایه اجتماعی و فرهنگی برای خود باشد، بیشتر به سمت خودنمایی و نمایش پیش میرود. به زعم جامعهشناسان با یک جامعه نمایشی مواجه هستیم که صرفاً دارد خود را به نمایش میگذارد و بیشتر با آئین و نمایش قدرت در سطح جامعه توسط دولتها و مدیران دولتی مواجه هستیم.»
به گفته این جامعهشناس، این نمایش در انتصابات بیشتر نمود دارد: «نشستن بر مسندهای مدیریت عالی سازمانها و یا انتصاب به سمتهای مدیریتی در جوامع نمایشی، بیشتر تبدیل به یک آیین نمایشی شده است. عمر این هیجان نمایشی هم مانند گاز نوشابه بسیار اندک و کوتاه است. به یکباره فوران میکند و پس از چند روز محدود، فرومینشیند.»
وی این آیینها را ابزار پنهانسازی ضعفهای ساختاری دولتها میداند: «در این ساختارهای پوکیده و پوسیده، برای اینکه در پشت ظواهر پرطمطراق بشود آن کژکارکردها را پنهان ساخت، ما در هر دوره متناوب زمانی، با تغییر در سمتها و افراد مدیر، با یک نمایش پرزرقوبرق از پیامهای تبریک انتصاب مواجه میشویم تا ساختار دولت نشان بدهد هنوز حیات دارد و این حیات به صورت نمایشی قابلیت عرضه به شهروندان است.»
اسماعیل حسام مقدم تصریح میکند که تغییر مدیران، در سازوکارهای کهنه اثر نمیگذارد: «در این نهادهای دولتی که مدیران منتصب در آن با این هیجان نمایشی پیامهای تبریک بر صندلی تکیه میزنند، غالباً از یک روال و اسلوب اجرایی پیروی میکنند و با تغییر مدیران منتصب، شاهد چابکتر شدن یا خلاق شدن سازوکارهای دولتی در آن نیستیم.»
او ریشه این وضعیت را در سیاستی زیباییشناسانه و غیرکارکردی میداند و می گوید: «جامعهای که گرفتار سیاست رومانتیک و زیباییشناسانه شده باشد، همه کارکردهای حیاتی و مهم نهادهای کلان را به آیین و سمبلسازیهای رومانتیک فرومیکاهد. تلاش همه دوستان و اطرافیان در لحظه انتصاب مدیر و رئیس این است که پیام تبریک زیباتر و ادیبانهتر باشد، چه تلاشهای مذبوحانهای هم صورت میگیرد که در برخی اوقات بیشتر به کمدی و طنز میمانند این پیامهای تبریک!»
10:37