بوشهری ها /*صدیقه بهزادپور – استیضاح وزیران دولت قطعاً یکی از وظایف و نشانه بیداری نمایندگان مجلس و پاسخگویی به مطالبات مردمی است، قطعاً استیضاح اگر حولِ محور مطالبات مردمی باشد، مزیتی است که نشانه ای از مجلسی بیدار و بدون وابستگی و موقعیت سنجی مناسب در راستای حفظ منافع ملی است، اما چنانچه این امر به ابزار برای بهره برداری از غیرآنچه که منافع ملی نامیده می شود، تبدیل گردد، قطعاً به هدررفت سرمایه های ملی و کشور تبدیل می شود که قطعاً شاید در اثنای آن به از بین رفتن سرمایه های انسانی و ... آن هم در شرایط بحرانی کنونی که درگیر فشارهای بیرونی و دراثنای تصمیم گیری های سخت برای ثبات در حوزه های مختلف هستیم نیز تعبیر شود.
شفافیت بیسابقه در وزارت کار
شنیده ها حاکی از این است که، در شرایطی که فضای سیاسی کشور بیش از هر زمان دیگری نیازمند آرامش و ثبات مدیریتی است، مجلس شورای اسلامی در اقدامی قابل تأمل، موضوع استیضاح میدری وزیر کار، را در دستور کار خود قرار داده است. اتخاد رویکرد رویکرد مبتنی بر شفافیت، مقابله با فساد و پیگیری مطالبات عمومی در مجموعههای زیرمجموعه وزارت کار از سوی میدری، در مدت زمان حضور خود در این وزارتخانه، که مجر به این شده که بسیاری از پروندههای پنهان و سالها انباشتهشده به سطح افکار عمومی کشیده شود، گمانه زنی های بسیاری را در این زمینه موجب شده است که الزامات استیضاح این وزیر در این شرایط و برهه از زمان چیست؟ به باور بسیاری از کارشناسان؛ وزیر کار در دوران حضور خود نشان داده که شفافیت نه یک شعار سیاسی بلکه یک استراتژی عملی برای بازگرداندن اعتماد عمومی است. میدری با انتشار گزارشهای دقیق از وضعیت صندوقهای بازنشستگی، شرکتهای وابسته و همچنین برخی انتصابات مسئلهدار، چراغی در تاریکخانههای وزارت کار روشن کرد و در این راستا، بسیاری از مردم و کارشناسان اذعان دارند که اطلاعرسانیهای اخیر وزارت کار، پرده از سوءمدیریتها و زیانهای هنگفتی برداشته که سالها پنهان نگاه داشته شده بود.
افشاگریهای بی سابقه
بر اساس این گزارش، یکی از نمونههای تکاندهنده در این افشاگریها مربوط به عملکرد یکی از شرکتهای زیرمجموعه است؛ شرکتی که طبق محاسبات رسمی، آنچنان خساراتی به بار آورده که اگر چهار بار به آتش کشیده میشد و از نو ساخته میشد، زیانی به این اندازه بر اقتصاد کشور تحمیل نمیکرد. چنین نمونه هایی بهخوبی نشان میدهد حجم واقعی اتلاف منابع ملی در این حوزه تا چه اندازه بزرگ و نگرانکننده بوده است.
ایستادگی در برابر انتصابات سفارشی
کی دیگر از محورهای برجسته عملکرد میدری، مقاومت در برابر فشارهای سیاسی برای انتصابات سفارشی بوده است. بر این اساس، در حالیکه بخش قابل توجهی از مشکلات ساختاری صندوقهای بازنشستگی و شرکتهای زیرمجموعه وزارت کار ریشه در همین انتصابات غیرکارشناسی دارد، وزیر کار تلاش کرده با تکیه بر شایستگیمحوری، مسیر اصلاحات را پیش ببرد. طبیعی است چنین ایستادگیای، با منافع برخی گروهها و جریانات سیاسی در تضاد قرار گیرد و زمینهساز مخالفتهای جدی با او شود. هرچند قطعاً استیضاح حق قانونی نمایندگان مجلس است، اما این مسئله رویکردی دو سویه است که و افکار عمومی در انتظار پاسخ به این پرسش که، وقتی وزیری در مدت کوتاه مسئولیت خود، موفق شده است لایههای پنهان فساد را آشکار کند، چرا باید به جای حمایت، با تیغ استیضاح مواجه شود؟ مگر نه این است که جامعه و نظام سیاسی کشور، سالهاست بر ضرورت مبارزه با فساد و شفافسازی تأکید میکنند؟ پس چرا در عمل، وزیری که دقیقاً در همین مسیر گام برداشته، باید هزینه بپردازد؟ گروهی از تحلیلگران معتقدند؛ پاسخ به این پرسش را باید در منافع و فشارهای پنهانی جست وجو کرد که در برابر اصلاحات واقعی مقاومت میکنند و بدیهی است که شفافیت همواره بزرگترین دشمن کسانی است که از تاریکی و ابهام سود میبرند. به اعتقاد این افراد، شاید استیضاح میدری بیش از آنکه پاسخی به ناکارآمدی یا ضعف عملکرد باشد، واکنشی است به جسارت او در برهم زدن قواعد سنتی و منافع تثبیتشده ای که تا کنون جریان داشته است.
پیامدهای احتمالی استیضاح
بر اساس این گزارش، همگان ضمن احترام به حقوق قانونی مجلس در خواهان این هستند که یا درباره شفافسازیهای وزیر توضیحات لازم را بدهند و اگر موردی برای رد و انکار آن هستند اظهارات لازم را بیان کنند یا اینکه حالا که تازه روزنهای از شفافیت و صداقت در عملکرد دولتی دیده شده است، مردم را با برکناری میدری دچار ناامیدی بیشتری نکنند. به اعتقاد برخی از صاحبنظران، اصلاح در بسیاری از حوزه های این وزارتخانه شروع شده است و پروژههای اصلاحی که در صندوقها و شرکتهای زیرمجموعه آغاز شده، نیمهتمام خواهد ماند و احتمال بازگشت افراد و جریانهای ذینفع به قدرت افزایش مییابد. هرچند امید است این استیضاح فرصتی برای شفاف سازی بیشتر در این زمینه ها باشد و در این صورت این استیضاح پیامی روشن به مدیران خواهد داد که حرکت در مسیر شفافیت، هزینهای سنگین به دنبال ندارد؛ در نتیجه، مدیران دیگر هم حاضر خواهند شد در آینده چنین ریسکهایی بپذیرند.
نقش افکار عمومی و رسانهها
بر اساس این گزارش؛ نقش رسانه ها و افکار عمومی در شرایطی که مجلس در مسیر استیضاح گام برمیدارد، بیش از هر زمان دیگری حیاتی است، زیرا جامعه باید بداند که استیضاح میدری تنها یک تغییر مدیریتی ساده نیست، بلکه آزمونی است برای سنجش میزان جدیت نظام سیاسی در مبارزه با فساد و در این بین رسانهها وظیفه دارند با ارائه اطلاعات دقیق، تحلیلهای کارشناسی و پیگیری بیوقفه، اجازه ندهند منافع گروهی خاص بر مصالح عمومی سایه بیفکند. بدیهی است ارائه ادله و توضیحات نمایندگان مجلس در مسیر شفاف سازی میدری خود می تواند باعث استقبال افکار عمومی شود، درغیراینصورت متخلفان باید هزینه تخلفات خود را که برخلاف مصالح ملی در وزارتخانه ای که بیشترین احقاق حقوقها در آن باید عملیاتی شود، پرداخت کنند. به این ترتیب مردم اکنون چشمانتظارند تا ببینند سرنوشت میدری، بهعنوان نمادی از مدیران شفافساز، چگونه رقم خواهد خورد؛ استیضاحی که میتواند نه تنها سرنوشت یک وزیر، بلکه مسیر آینده مبارزه با فساد در کشور را تحت تأثیر قرار دهد.
*روزنامه نگار
عکس