بوشهری ها /*صدیقه بهزادپور – انتشار خبر در دستور کار قرار گرفتن طرح فشارافزایی میدان مشترک پارس جنوبی، از سوی کمیسیون انرژی مجلس در حالی اعلام شده است، که ایران مدتهاست در رقابت برداشت از میادین مشترک با قطر در این منطقه عقب مانده است، ایندر حالی است که میدان گازی پارس جنوبی بهعنوان بزرگ ترین منبع گازی جهان، شریان حیاتی اقتصاد و انرژی ایران محسوب میشود و حدود ۴۰ درصد از تولید گاز کشور را تأمین میکند و قطعاً هرگونه تغییر در وضعیت برداشت و تولید آن مستقیماً بر معیشت مردم، امنیت انرژی و حتی درآمدهای دولت اثرگذار است . به گفته کارشناسان این تصمیم مجلس هرچند دیرهنگام، چنانچه عملیاتی شود می تواند تاثیر مثبتی در وضعیت اقتصادی به ویژه در شرایط کنونی کشور داشته باشد.
اهمیت استراتژیک پارس جنوبی
ذخایر شگفت انگیز پارس جنوبی که بر اساس برآوردها، حدود نیمی از ذخایر گاز ایران را شامل میشود، نه به عنوان یک میدان گازی، بلکه به عنوان یک سرمایه ملی و امنیتی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است و سالهاست که بخش قابل توجهی از نیازهای نیروگاهها، صنایع پتروشیمی، تزریق گاز به میادین نفتی و حتی مصرف خانگی از این منبع تأمین میشود. در این بین قطر بهعنوان شریک ایران در این میدان، از دههها پیش سرمایهگذاری گستردهای برای بهرهبرداری حداکثری از این ذخایر انجام داده است که البته در برداشت از آن بسیار پیشرو و سریعتر از ایران بوده است و با سرعت بالایی به بازارهای جهانی صادر میشود. این رویکرد دغدغه همواره کسانی که است که در اندیشه منافع ملی و توسعه و اقتصاد پایدار هستند، اما تاکنون اقدام جدی در زمینه فشارافزایی و برداشت مطلوب از این میدان مشترک صورت نگرفته است.
چرا فشارافزایی ضرورت دارد؟
به گفته کارشناسان؛ زیرساختهای مخازن گازی بهگونه ای است که در سالهای ابتدایی توسعه، به دلیل فشار طبیعی مخزن، تولید بدون مشکل انجام میشود، ولی اما با گذشت زمان و برداشت مستمر، فشار کاهش مییابد و اگر فناوریهای جدید مانند کمپرسورهای فشارافزایی یا تزریق گاز به کار گرفته نشود، تولید به شدت افت خواهد کرد. باوجود اینکه این مطلب بسیار بدیهی است و کاملاً مشخص بود که ما نیز از این فرآیند در میدان پارس جنوبی مستثنی نیستیم، اما هیچ برنامه ریزی مناسبی برای آن صورت نگرفت و اکنون نشانههای این افت فشار در برخی فازها به صورت کاملاً واضح دیده میشود و در صورتی که همچنان در مسیر بی برنامگی راه را ادامه دهیم و برای آن راه حلی در نظر گرفته نشود، قطعاً تولید گاز ایران طی سالهای آینده به شکل افزایشی کاهش خواهد یافت.
نسخه نجات یا مسکنی موقت؟
براساس این گزارش، احمدی، رئیس کمیسیون انرژی مجلس اخیراً اعلام کرد که، طرح فشارافزایی در دستور کار کمیسیون قرار دارد، این موضوع نشان میدهد که پس از سالها تأخیر و بحثهای کارشناسی، حالا موضوع به مرحلهای رسیده که نمیتوان بیش از این آن را به آینده موکول کرد، چرا که طرح فشارافزایی معمولاً شامل نصب سکوهای تقویت فشار در دریا، بهکارگیری کمپرسورهای قدرتمند، خطوط انتقال جدید و بعضاً تزریق گاز به مخزن است. به این ترتیب چنین پروژههایی نیازمند سرمایهگذاری کلان، فناوری پیشرفته و مدیریت هماهنگ میان شرکت ملی نفت و پیمانکاران داخلی و خارجی است. کارشناسان معتقدند؛ این طرح میتواند «نسخه نجات پارس جنوبی» باشد، اما گروهی دیگر هشدار میدهند که اگر تصمیمگیریها بهموقع انجام نشود یا پروژه به شکل ناقص اجرا شود، اثر آن بیشتر شبیه یک مسکن موقت خواهد بود.
موانع و چالشها
به باور برخی از صاحبنظران، اجرای پروژه فشارافزایی در پارس جنوبی با چالشهای متعددی روبهروست که برداشت از منابع این میدان گازی را با چالشهایی روبرو می کند. کمبود منابع مالی و تحریمهای بینالمللی دسترسی ایران به سرمایهگذاری خارجی و تأمین مالی را محدود کرده است، در حالیکه چنین پروژهای میلیاردها دلار هزینه نیاز دارد. از سوی فناوریهای مربوط به کمپرسورهای تقویت فشار عمدتاً در اختیار شرکتهای غربی است واستفاده از این تکنولوژیها به دلیل تحریم و مشکلات موجود و نبود همکاری بینالمللی میتواند روند کار را کند یا ناقص کند و در این راستا، هر سال تأخیر در اجرای این طرح به معنای کاهش تولید و از دست رفتن درآمدهای هنگفت برای کشور است. هرچند اظهارنظر اخیر کمیسیون انرژی، روزنه امیدی در این زمینه را گشوده است، ولی بر اساس تجارب گذشته، این تصمیم گیری ها در برخی پروژههای نفت و گاز به دلیل ضعف در مدیریت یا تغییر مکرر تصمیمها با تأخیرهای طولانی روبهرو شدهاند.
نگاه مجلس و دولت
رئیس کمیسیون انرژی مجلس با تاکید بر اینکه؛ نسخه نجات پارس جنوبی روی میز است، صراحتاً تاکید می کند که ادامه وضع موجود در میدان پارس جنوبی با شرایط کنونی خطرناک خواهد بود و باید تصمیمی عاجل دراین باره گرفته شود. البته این هشدارها پیش از این از سوی دولت نیز بارها اعلام شده بود که حفظ تولید گاز، بهویژه در شرایط رشد مصرف داخلی، اولویت اصلی است، از این رو اگر فشارافزایی انجام نشود، کشور حتی در تأمین نیاز داخلی خود نیز با مشکل روبهرو خواهد شد؛ چه برسد به صادرات یا توسعه صنایع وابسته به گاز که قطعاً بسیار محدودتر خواهد شد.
قطر جلوتر است
اما آنچه که کاملاً واضح است اینکه؛ قطر در برداشت از این ثروت طبیعی جلوتر است و با با سرمایهگذاری گسترده در پروژههای فشارافزایی و استفاده از شرکتهای بزرگ بینالمللی، از ایران فاصله گرفته است. این فاصله نه فقط در میزان تولید، بلکه در حفظ فشار مخزن و آیندهنگری نیز مشهود است. در این راستا، ایران اگر همچنان حیران تصمیم گیری و برنامه ریزی بدون عمل باقی بماند، قطر برنده و یکه تاز دراینمیدان خواهد بود و خطر آن وجود دارد که سهم بیشتری از این منبع مشترک به سمت قطر برود و عملاً بخشی از سرمایه ملی کشور در آن سوی مرز مصرف یا صادر شود. در این بین چنانچه اظهارنظر اخیر این نماینده مجلس نیز با اما و اگرهای بسیار روبرو شود و پروژه فشارافزایی با تأخیر یا به شکل ناقص اجرا شود، ایران با پیامدهای سنگینی روبهرو خواهد شد که کمترین آن کاهش تولید گاز و بروز بحران در تأمین سوخت زمستانی است . علاوه بر این، محدود شدن خوراک صنایع پتروشیمی و افت صادرات غیرنفتی، کاهش تزریق گاز به میادین نفتی و در نتیجه افت تولید نفت، از دست رفتن بازارهای صادراتی و افزایش قدرت چانهزنی رقبا، فشار مضاعف بر بودجه دولت و اقتصاد خانوارها آنهم در شرایط کنونی که کوچکترین اِهمالی ما را در عرصه تامین درآمدهای ارزی و ریالی تحت فشارهای بسیاری قرار می دهد.
فرصتها و ظرفیتهای داخلی
در این بین، برخی کارشناسان معتقدند که ایران میتواند بخشی از این پروژهها را با توان داخلی به سرانجام برساند. شرکتهای ایرانی در سالهای اخیر تجربه ساخت سکو، حفاری، لولهگذاری و حتی برخی تجهیزات فشارافزایی را به دست آوردهاند. از سوی دیگر، همکاری با کشورهای آسیایی که محدودیت کمتری در تعامل با ایران دارند، میتواند بخشی از نیازهای فناورانه را تأمین کند، اما نکته کلیدی این است که پروژه باید با یک راهبرد روشن و مدیریت منسجم پیش برود؛ در غیر این صورت، تجربه تأخیرهای چندین ساله در برخی فازهای پارس جنوبی تکرار خواهد شد. به اعتقاد تحلیلگران؛ پارس جنوبی اکنون به نقطه حساسی رسیده است. از یک سو، نیاز داخلی و صادراتی به گاز روزبهروز در حال افزایش است؛ از سوی دیگر، افت فشار مخزن آینده تولید را تهدید میکند. و در این شرایط طرح فشارافزایی نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت اجتنابناپذیر است. در نهایت اینکه؛ چنانچه کمیسیون انرژی و دولت بتوانند با شفافیت، عزم ملی و استفاده از ظرفیتهای داخلی و خارجی این طرح را به اجرا درآورند، میتوان امیدوار بود که سهم ایران از بزرگترین میدان گازی جهان حفظ شود و امنیت انرژی کشور تضمین شود ولی چنانچه فرصت از دست برود، نه تنها صادرات و درآمدهای ملی، بلکه حتی گرمایش خانههای مردم در زمستان نیز با تهدید مواجه خواهد شد.
روزنامه نگار*
عکس