بوشهری ها / سمیه اسدی | آب سرمایه چندین هزارساله ما ایرانیهاست. عنصری که به یک معنا ، تمام زندگی است. نسل به نسل آب از گوشه گوشه این سرزمین جوشیده و در مویرگهای آن جریان داشته است. آب همواره خالق مدنیت ، محل داد وستد و رونق زندگی و جوشش علم و فرهنگ و هنر در ایران و در هر جای جهان بوده است.به عبارتی از سپیدهدم تاریخ تاکنون ، هر جا آب بوده ، آبادانی هم بوده است.
اما کیست که بر این جمله صحه نگذارد که " ما وارثان خوبی برای آب های سرزمینمان نبوده ایم " ؟
به گزارش بوشهری ها به نقل از پیام عسلویه ، این سرمایه رو به زوال که از بد حادثه امروز به دست ما گرفتار آمده و قصد کرده ایم که تا آخرین قطره اش را به باد فنا بسپاریم؛ گاه با ساخت سدهای بی شمار بر هر رود و نهری که به دستمان برسد - برای نمایش قدرت - ، خواه با آلوده کردن آن و گاه با انتقال های بین حوضه ای رودها و از بین بردن یک اقلیم به بهانه آبادی اقلیمی دیگر.
شاید گفته شود که ایران ، همواره سرزمین خشک یا حداقل نیمه خشکی بوده و همین موضوع نیاکان ما را به فکر ساخت سد و بند و آب انبار و غیره برای به دام انداختن آب می انداخته اما حقیقت این است که تنش آبی امروز نه از سر کم آبی یا خشک بودن اقلیم ایران ، بلکه در اثر سوءمدیریتها و اشتباهات فاحش در مدیریت منابع آب کشور طی دهه های گذشته بوده است.
در مناطقی از کشور که از وفور نعمتهای زیرزمینی برخوردار بوده ، دست ما برای اجرای هرگونه طرح و برنامه با مطالعه و بدون مطالعهای باز بوده است و یا مصرف بی رویه داشتهایم. طرح های آبخیزداری و آبخوانداری در بالادست هرگز جدی گرفته نمی شود و در دشت ها نیز رقابت صنعت و کشاورزی بر سر مصرف آب ، وضعیت آبهای زیرزمینی را به حد فوق بحران رسانده است.
حقیقت این است که در گذر سالیان و به خصوص در دهههای اخیر هرگز به فکر داشتن منابع آب پایدار و قایل بودن سهمی از آن برای نسل های آینده از این سرمایه و ثروت نبودهایم. این سوال همواره مطرح بوده که چه طرحهای میان مدت و بلند مدتی برای حفاظت و بهره برداری بهینه از منابع آبی تعریف کرده ایم ؟ و از همه مهم تر تا چه میزان به مدیریت یکپارچه منابع آب در سطح کشور پایبند بوده ایم؟
مادامی که دستگاهها و نهادهای ذی نفع همسو با هم عمل نمیکنند و یکدیگر را به کارشکنی در اجرای طرحهای این حوزه متهم می کنند ، چه انتظاری از مردم میتوان داشت که حافظ این ثروت طبیعی باشند؟
تنش آبی در استان بوشهر ؛ انکار مسئولان
استان بوشهر همه ساله با کمبود و قطعی آب رو به روست و این مساله ای کاملا جدی است.قطعیهای مکرر که تا چندین روز متوالی و حتی یک هفته به طول میانجامد ، به شکلی از بحران در آمده به طوری که شهروندان ناچارند برای تامین آب مورد نیاز خود از آبی که از طریق تانکر توزیع می شود ، استفاده کنند که برای شرب مناسب نیست.در عسلویه و کنگان و روستاهای اطراف آن وضع از این هم بدتر است.
هر چند که گزارشهای زیادی در این خصوص تهیه و منعکس شده است اما در این گزارش یک بار دیگر مرور می کنیم که به دلیل محدودیت منابع آب در استان ، آب مصرفی مردم استان بوشهر از استانهای مجاور تامین می شود. و این خود معضل بزرگی است.چون بنا به اعتقاد کارشناسان حوزه آب ، هر زمان ممکن است به دلایل مختلف از جمله ساخت سدهای جدید در بالادست حوضه آبریز و یا کاهش آورد رودخانه هایی که در استان های دیگر جریان دارند، بیم آن می رود که جریان آب ورودی به استان از منابع تخصصی دیگر استان ها ، دچار مشکل شود.
هم اکنون دو خط انتقال آب کوثر و کازرون روی هم رفته 85 درصد آب شرب مورد نیاز مردم استان را تامین می کنند.اما گزارشها حاکی است که نظارت دقیق و درستی بر نحوه توزیع آن در شهرها و روستاهای در مسیر این خط انتقال صورت نمیگیرد چرا که همین مقدار آب شرب تخصیصی که از استانهای مجاور به دست شهروندان استان بوشهر میرسد ، - و معمولا بر اساس جمعیت توزیع میشود - تنها به مصرف شرب نمی رسد. به گفته کارشناسان شرکت آبفای استان ، انشعابات غیرمجاز آب ، فرسودگی شبکه آبرسانی و همچنین به مصرف رسیدن آن برای دام و کشاورزی ، دلایلی است که می تواند بر قطعیهای مکرر آب در این استان صحه بگذارد.
کارشناسان و مدیران آبفای استان معتقدند هم اکنون هدر رفت آب در شبکه به دلیل فرسودگی ، رقمی نزدیک به 18 درصد است یعنی پرتی آب در آن حدی نیست که مشکل قطعی آب را به یک موضوع بحرانی در استان تبدیل کند. بلکه هدررفتهای پنهان آب ( که دلیلی غیر از فرسودگی لوله های شبکه محسوب می شود) همچون انشعابات غیرمجاز ، استفاده از آب شرب تخصیصی استان برای مصرف دام و طیور ، آبیاری خانه باغها در شهرهایی مانند گناوه و همچنین کشت های پرمصرف در بخش کشاورزی از جمله مهم ترین دلایل آن است.هر چند که پروژههایی همچون طرح نشتیابی برای جلوگیری از هدر رفت آب در شهرهای دارای آب شیرین کن در حال اجراست اما این طرح که برای یک افق شش ساله طراحی شده مشخص نیست که تا چه میزان از قطعی های مکرر آب مصرفی مردم جلوگیری کند.
در هر صورت تا زمانی که به گفته مسئولان شرکت آب منطقه ای استان ، " آب مورد نیاز مردم از هر جهت تامین است و مشکل جای دیگری ست " و همچنین تا وقتی که شیرهای آب در خانههای شهروندان بوشهری ، خبر از قطعی های پی در پی آب میدهند ، همچنان این معضل به قوت خود باقی ست که یکی از دو نهاد متولی آب در استان و شاید هم هر دو در این زمینه مقصر هستند.
سد سازی در استان بوشهر ؛ راه حلی ناپایدار و گران
ما می توانیم از منظر بنیادی تری نیز به مساله آب در استان نگاه کنیم.
کشور ما همچنان با کم آبی دست و پنجه نرم می کند و طبیعتا استان بوشهر هم از این قاعده مستثنی نیست.بوشهر ، استانی است با آب و هوای نیمه بیابانی و گرم و خاکی شور و فقیر از املاح معدنی و همچنین پوشش گیاهی کم. همه این عوامل دلالت بر این دارد که کشاورزی نمی تواند در جلگه باریک آن توسعه چندانی داشته باشد.
اکثر رودخانه ها در این استان فصلی هستند و رودخانه های دایمی نیز دراین شرایط کم بارانی ، آورد کمی دارند. با این حال طرحهای سدسازی در چنین اقلیمی همچنان رونق دارد و به عنوان منبعی پایدار برای حفظ آب در نظر گرفته می شود.
در استان بوشهر پروژههای سدسازی متعدد با پیشرفت فیزیکی متفاوت در حال ساخت است.از جمله سد مخزنی دالکی ، سد مخزنی دشت پلنگ ، سد مخزنی باغان و سد مخزنی خاییز. مشخص نیست این سدها چه زمانی به مرحله بهره برداری و آبگیری برسند و در آن زمان چه شرایط اقلیمی بر منطقه حاکم خواهد بود و آیا اساسا ساخت سد در چنان شرایطی که منطقه ، تنش شدید آبی را تحمل می کند ، قابل توجیه است؟آیا آبگیری این سدها می تواند به رفع مشکل قطعی های آب در استان کمک کند؟
در این زمینه با مهتا بذرافکن ، پژوهشگر حوزه اجتماعی آب و استاد پژوهشکده آب دانشگاه خلیج فارس بوشهر، به گفت و گو نشستیم.
وی اعتقاد دارد این سدها که با هزینه های بسیار بالایی ساخته می شوند ، ممکن است هرگز به مرحله آبگیری نرسند. با توجه به فصلی بودن رودخانه ها و کاهش آورد رودخانههایی که از بالادست سرچشمه می گیرند ، احتمال کمی وجود دارد که مخزن این سدها پر شود و گره ای از مشکلات تنش آبی استان را حل کند.
وی در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه استان بوشهر در پایین دست حوضههای آبریز قرار داشته و نقطه انتهایی حوضه در محل اتصال به دریاست ، ساخت سد می تواند از هدر رفت آب شیرین رودخانه ها در پایین دست جلوگیری کند که شاید با به بهره برداری رسیدن برخی از این سدها حتی دیگر نیازی به نصب آب شیرین کن و آلودگی آب دریا نداشته باشیم ، این استدلال را به شدت رد می کند و می گوید:
" متاسفانه بسیاری از سدسازی ها به صورت غیر اصولی صورت می گیرد. همه ما می دانیم که بوشهر ، استانی کم بارش است و این احتمال وجود دارد که سدهای ساخته شده ، نتوانند آبگیری شوند و در مدار بهره برداری قرار بگیرند. همچنین این احتمال را هم در نظر بگیریم که هر زمان ممکن است در بالادست ، سدی ساخته شود که آورد رودخانه ها به سمت پایین دست را به شدت کاهش دهد و چون ما در پایین دست حوضه آبریز قرار داریم . ساخت سد ، راه حل پایداری برای حفظ منابع آب استان نیست. "
بذرافکن همچنین به سد رییسعلی دلواری اشاره می کند و می گوید : همین حالا هم سد رییسعلی دارای تنش آبی است و به یک کانون تنش بین استانها تبدیل شده است. پس به جای ساخت سد ، به فکر مدیریت آبهای زیرزمینی و آبخوانها و همچنین اجرای طرح های آبخیزداری در بالادست باشیم.
بذرافکن همچنین معتقد است انتقال آب بین حوضهای آخرین راهکار برای تامین آب یک منطقه است:
" در کشور ما همیشه خلاف این جریان اتفاق افتاده است. مدیریت محلی بر منابع آب موجود در استان نداشتیم. سالیان سال آب شیرین استان را برای کشت فاجعه بار گوجه فرنگی و هندوانه مصرف کردیم و اکنون منابع آبی استان ته کشیده است.
در طول این سالها به جای آنکه به سمت کاهش تقاضا پیش برویم و مدیریت مصرف را جدی بگیریم ، مدام بر عرضه آب دامن زدیم و به جایی رسیدیم که دیگر نمی توان وضع موجود را مدیریت کرد"
مدیریت یکپارچه منابع آبی ، مساله دیگری است که بذرافکن اجرای ناقص و نصف و نیمه آن را معضلی بزرگ و حتی اصلی ترین دلیل تنش آبی کشور می داند:
" نهادهایی که آب را مصرف میکنند می بایست کنار هم بنشینند و برنامهریزی کنند و مشکل آب استان را حل کنند. حقوق محیط زیست و حق آبه تالاب ها و حق آبه دریا و غیره را پرداخت کنند. استان ما وابسته به دریاست و اگر حق آبه به دریا داده نشود و با ساخت سدهای متعدد در استانی که خود پایین دست حوضه آبریز است ، جلوی ورود جریان طبیعی آب به دریا گرفته شود ، اکوسیستم دریا بهم خواهد خورد و مشکلات دیگری به وجود خواهد آمد.
متاسفانه نهادهای تامین و توزیع آب هم با هم تعارض منافع دارند. معادن ، تمامی سریامه آب شیرین استان را مصرف کرده اند. در حالی که هیچ جای دنیا این کار مرسوم نیست. از طرفی صنایع پتروشیمی نیز آبهای زیرزمینی را آلوده می کنند و بخش کشاورزی ما که به سمت کشت های پرمصرف و آب بر رفته است.
در حال حاضر هر سه نهاد وزارت جهاد کشاورزی ، وزارت نیرو و وزارت صمت با هم اشتراک مساعی ندارند و مدیریت یکپارچه ای بر حفظ ، تامین و توزیع منابع آبی وجود ندارد .
وی ادامه می دهد : پروژههای سد سازی و نصب آب شیرین کن ، راه حلهای گران قیمتی است که ممکن است فقط در کوتاه مدت جواب دهد. به جای آن بهبود شبکههای آبرسانی و توزیع آب را در دستور کار خود قرار دهیم که هم به صرفه تر از ساخت سد است و هم از هدر رفت آب در شبکه جلوگیری می کند.
به اعتقاد این پژوهشگر حوزه آب ، حفاظت از منابع موجود آب استان و همچینن داشتن نگرش علمی که بتوانیم منابع آبی پایدار در استان داشته باشیم در اولویت اول است.در مرحله بعدی می بایست سیستم های آبیاری مدرن و بهسازی شبکه های آبرسانی را در دستور کار خود قرار دهیم تا بتوانیم آب تمامی مناطق را تامین و توزیع عادلانه داشته باشیم و اگر این اقدامات جواب نداد آن گاه اقدام به شیرین سازی آب دریا کنیم.
با همه استدلالهایی که کارشناسان و دست اندرکاران حوزه آب می کنند و راهکارهایی که ارایه می دهند ، به نظر می رسد که در حال حاضر حداقل راهکار کوتاه مدتی برای رفع مشکل قطعی های مکرر آب وجود ندارد. بخشی از مشکلی که امروز مردم استان بوشهر به سختی با آن دست و پنجه نرم میکنند به مدیریت ضعیف منابع آب در دهه های گذشته برمی گردد که حالا با ته کشیدن تمام منابع آب های شیرین به صورت لاینحل در آمده و بخشی دیگر که کاملا ملموس است ، مربوط به شبکه است که امید می رود مسیولان امر چاره ای بیندیشند و دست کم مشکلات مربوط به آن را مرتفع کنند و خاطر مردم را در جغرافیایی که گرمای آن صبر و طاقت را از پیر و جوان می برد ، بیش از این آزرده نکنند.
منبع : پیام عسلویه