فرهنگ / شناسه خبر: 149851 / تاریخ انتشار : 1402/4/23 16:23
|
علیرضا عمرانی

حضور گرم رنگ ها در شعر احمدرضا احمدی

بوشهری هاعلیرضا عمرانی | پس از سمبولیسم نیمایی،  در سال  1341احمدرضا احمدی با انتشار مجموعه طرح جریان تازه ومتفاوتی را در شعر راه انداخت. اگر درنمادگرایی اجتماعی باتعهداجتماعی مواجه ایم در موج نو بیشتر این خودشعراست که غایت خود به شمار می آید. شمس لنگرودی درتاریخ تحلیلی شعر نو براین باوراست که این هوشنگ ایرانی بود که یک دهه زودتر پس از بازگشت از فرانسه طرزچنین نگاهی را پی ریخت ومتاثراز سوررئالیست ها شعرخودراپی افکند وبعد براحمدرضا احمدی تاثیر نهاد .
احمدرضا احمدی ؛ یه دفعه قرار بگذاریم ، بشینیم آه بکشیم

اما اسماعیل نوری علا مدافع جریان موج نو درکتاب صور واسباب درشعرامروزایران اعتقاد دارد که فریدون رهنما و مهرداد صمدی نقش چشمگیری درشعرواندیشه احمدرضااحمدی داشتند. احمدرضا احمدی پس ازطرح کتابهای دیگری هم انتشارداد که می توان به روزنامه شیشه ای،  وقت خوب مصائب، من فقط سفیدی اسب را گریستم،  ما روی زمین هستیم،  همه آن سال ها و..... اشاره کرد. ازشاعران موج نو می توان به کسانی چون اسماعیل نوری علا،  محمدرضااصلانی،  شهرام شاهرختاش،  شاهرخ صفایی،  مجید نفیسی،  تیرداد نصری،  محمدرضافشاهی،  بیژن الهی،  بهرام اردبیلی،  پرویز اسلامپور،  هوتن نجات  و.... اشاره کرد. موج نو مختصات و ویژگی هایی دارد که به طور مشخص در آثار احمدرضا احمدی نمود یافته است.  اسماعیل نوری علا در کتاب یادشده به برخی ازاین ویژگی ها اشاره نموده و شمس لنگرودی نیز در کتاب خویش،  موضوع خود را به این بخش از سخنان نوری علا ارجاع داده است. درشعر احمدی تصویر نقش مهمی دارد در واقع او یک شاعر ایماژیست است.  با کلمه نمی اندیشد بلکه هنگامی که میان دو شی رابطه تازه ای را ایجاد می کند دریافت و تجربه شاعرانه خود را بیان می نماید از این روی شعر وی از تک لایگی بیرون می آید و بافتی چندلایه به خود می گیرد:  زندگی انبارگشته است /میوه ها و لبخندها وصداقتهای اندوه / همه تصویرگشته است / آنجا تصویرها را بامیخ کاغذی / برچشمان مردان می آویزند( روزنامه شیشه ای)
نکته دیگر این است که بسیاری از شعرهای احمدی دریک زمینه داستانی شکل می گیرند، یعنی دارای طرحی روایی اند با حضور گرم ضمایر شخصی که این امر باعث می شود اجزای درونی شعر چه از جهت معنا وچه ازنظر فرم پیوندی عمیق بیابند:  درعصریک پاییز / دراتوبوس بودیم / دورمان دیوار شیشه ای سبز / سبزی شیشه ها زردپاییز را / سبزخرم کرده بود / از سبزی برگها بهار به اتوبوس نشست ( روزنامه شیشه ای)  .

با دقت بیشتر در همین نمونه یادشده می توان به ویژگی دیگر شعر احمدرضااحمدی دست یافت . حضور گرم رنگ ها.
این امر نکته ای است که در شعرهای فراوانی از وی دیده می شود . از سپیدی گرفته تا سبز و زردی و... که در تصویرآفرینی هم نقش مهمی ایفا کرده است.ویژگی دیگری که در شعرهای احمدی به چشم می خورد کوتاهی جملات وعبارات است که در کنار حذف وزن کلاسیک،  توانسته آهنگ درونی شعر را حفظ نماید و به نوعی به تناسب فرم درونی کمک نماید:  ما مانده ایم / تاقلب هایمان را /افشان کنیم / درافشانی قلب ها / آنها /درطارمی های پریشان / درحرفهای مه گرفته / حبس خواهند شد (وقت خوب مصائب) 
احمدرضا احمدی درگذشت
 حضور لحنی شاعرانه و رسالت مند پردغدغه درشعرهای احمدی جاریست حضوراین لحن که اغلب با ضمیر (ما)  همراه است فضای شعر را به نوعی قداست شاعرانه نزدیک می سازد: ما دیگر شمارا دوست داریم/ همه در جاده آسمان هستیم /ماشما را دراین جاده/دوست داریم /چون/شماهم بعدازعبور ما گل را / دیدید( ما روی زمین هستیم)
 برخورد احمدرضااحمدی بازبان برخورد ساده ای است هرچند بعد ها موج نو در شکل دشوارنویسی اش به شعر حجم می رسد که نمونه برخورد بازبان را در کارهای رویایی می بینیم که سبب می شود زبان از خودکاری بیفتد اما احمدی بادستکاری در حوزه تخیل وتصویراست که زبان را همراه خودساخته و گاه معنای رایج را به تعویق می اندازد وگرنه در بیشتر کارهای احمدی زبان چه در حوزه مفردات و چه در حوزه ترکیبات دارای سلامت معمول است و ارکان درجای خود قرار دارند ؛ البته نکته مهم اینجاست که وظیفه عملی و روزمره خود را انجام نمی دهند و این بدیهی است همچنانکه در کارهای بیژن الهی و بهرام اردبیلی هم دیده می شود درشعرهای احمدی نیز زبان به روزمرگی نمی افتد و تقلیل نمی یابد. دراینجا به بخش اندکی از خصوصیات شعراحمدی پرداخته شد؛  می توان به نوستالوژی و کودک گرایی،  مخاطب پذیری،  شی مرکزی،  روایتگری و.... به عنوان دیگر خصوصیات شعر احمدی اشاره کرد که پرداخت آن دراین مجال اندک نمی گنجد. با آرزوی شادی برای روح زنده یاد احمدرضای احمدی باشعری از وی سخنم را به پایان می برم

درابتدای آمدنم / به اتاق / من وپرده ها واقعی بودیم / چشم را باز کردم / که رنگها / ودرخت سرو را که نام نداشت / نام دهم / ولی هنگامی که از اتاق / بیرون رفتم / خودم نام نداشتم / من تعبیری ازاین هوا بودم / که فقط پناه در آن شناخته می شد.

منبع : روزنامه پیام عسلویه 

کلیدواژه

علیرضا عمرانی

احمدرضا احمدی

شعر امروز ایران

اسماعیل نوری علا

ارسال نظرات

captcha
کلینک زیبایی
نمایشگاه  پتروشیمی