سیاست / شناسه خبر: 182591 / تاریخ انتشار : 1404/4/9 17:13
|

تامین انرژی پایدار در شرایط جنگی

بوشهریها| همزمان با شعله ور شدن آتش جنگ توسط رژیم غاصب ددمنش در منطقه که اوج آن در روزهای اخیر با جنگ دوازده روزه با ایران به ترسیم درآمد، بحران جدیدی به ویژه در بازار انرژی در جهان شکل گرفته است که در این بین دغدغه‌های مربوط به امنیت انرژی ایران نیز رنگ و بویی استراتژیک‌تر یافته است.

بوشهری ها /صدیقه بهزادپور – روزنامه نگار/  همزمان با شعله ور شدن آتش جنگ توسط رژیم غاصب ددمنش در منطقه  که اوج آن در روزهای اخیر با جنگ دوازده روزه با ایران به ترسیم درآمد، بحران جدیدی به ویژه در بازار انرژی در جهان شکل گرفته است که در این بین دغدغه‌های مربوط به امنیت انرژی ایران نیز رنگ و بویی استراتژیک‌تر یافته است. هم‌زمان با افزایش سطح تهدیدات نظامی و سایبری علیه زیرساخت‌های کلیدی، موضوع «تأمین پایدار انرژی» از سطح یک مسئله فنی-اقتصادی به مقوله‌ای امنیت‌محور و ملی ارتقاء یافته است. اما آیا ایران برای عبور از این بزنگاه تاریخی، زیرساخت‌ها، ظرفیت‌ها و بینش مدیریتی لازم را دارد؟

انرژی؛ ستون فقرات امنیت ملی

مهدی بستانچی رئیس شورای هماهنگی شهرکهای صنعتی در این باره گفت: در حال حاضر بیشتر از هر زمان دیگری آشکار شده است که بقای صنعتی، تداوم حیات اجتماعی و حتی ثبات روانی جامعه در گرو استمرار دسترسی به انرژی مطمئن است. از کارخانه‌جاتی که برای بقای تولید به برق و گاز وابسته‌اند گرفته تا بیمارستان‌هایی که حیات بیمارانشان با نوسان برق تهدید می‌شود، همه و همه نشان می‌دهند که انرژی نه‌فقط یک منبع مصرفی، بلکه یک عامل پایداری تمدن مدرن است. در شرایط تهدید خارجی یا بحران داخلی، نخستین هدف دشمن و نخستین نقطه ضعف ما، زیرساخت انرژی خواهد بود. او افزود: واقعیت آن است که اختلال در تأمین انرژی، اگرچه ممکن است در ظاهر تحت‌تأثیر درگیری‌های اخیر تشدید شده باشد، اما ریشه در مشکلاتی دارد که سال‌هاست در تار و پود نظام برنامه‌ریزی کشور تنیده شده‌ است که خود را به شکل فرسودگی تجهیزات، اتلاف گسترده منابع، ناترازی تولید و مصرف، و مهم‌تر از همه، ناهماهنگی نهادها و فقدان حکمرانی یکپارچه نشان داده است.

بستانچی اضافه کرد: باوجود اینکه ایران از نظر ذخایر فسیلی در میان قدرت‌های انرژی‌محور جهان قرار دارد، اما این مزیت نسبی در غیاب مدیریت مؤثر، به‌مرور به یک نقطه آسیب‌پذیر بدل شده است. نمونه بارز آن، اتلاف حرارتی گسترده در نیروگاه‌های بخاری است که در برخی موارد تا ۵۰ درصد انرژی ورودی را به گرمای بلااستفاده تبدیل می‌کند.

ساخت -550 -هزار- نیروگاه -خورشیدی- 5 -کیلوواتی -در- کشور

سه افق زمانی برای بازسازی نظام انرژی کشور

بستانچی درباره راهکار برون رفت از بحران انرژی به ویژه در دوران پساجنگ گفت: در سناریوی گذر از تنش‌های فعلی، بازتعریف سیاست‌های انرژی در سه بازه زمانی ضروری است . در افق کوتاه‌مدت و بازه زمانی ۳ تا ۶ ماهه باید تمرکز این مرحله باید بر بازیابی فوری شبکه انتقال آسیب‌دیده، استفاده اضطراری از منابع تجدیدپذیر محلی (نظیر پنل‌های خورشیدی سیار)، و اعمال اولویت‌بندی در مصرف باشد. به‌عبارت دیگر، انرژی به‌مثابه کالایی حیاتی و محدود، باید بر اساس ضرورت به بخش‌های مهم‌تر تخصیص یابد. رئیس شورای هماهنگی شهرکهای صنعتی ادامه داد: در بازه زمانی میان‌مدت ۶ تا ۱۸ ماه هم باید  برنامه‌ریزی برای نوسازی نیروگاه‌های فرسوده، توسعه نیروگاه‌های کوچک مقیاس خورشیدی و بادی در مناطق بحرانی، و ایجاد سیستم‌های ذخیره‌سازی انرژی (باتری‌های صنعتی) اهمیت دارد. این مقطع زمانی می‌تواند زمان طلایی برای ورود فناوری‌های تولید همزمان برق و گرما (CHP) به بدنه صنعت کشور باشد. او اضافه کرد: در نهایت در افق بلندمدت ۲تا ۵ سال هم قطعاً واضح است  اصلاحات ساختاری تنها در چشم‌انداز بلندمدت ممکن می‌شوند. از این رو  در این مسیر، اصلاح تعرفه‌ها، واقعی‌سازی قیمت انرژی، دیجیتال‌سازی سیستم توزیع و مصرف، و حرکت به‌سوی حکمرانی هوشمند انرژی، اولویت خواهد داشت.

تغییر حکمرانی انرژی به نظام یکپارچه

این کارشناس انرژی ادامه داد: یکی از پاشنه‌آشیل‌های همیشگی نظام انرژی ایران، ناهماهنگی میان بازیگران اصلی آن است. در حالی که وزارتخانه‌های متعدد، نهادهای نظارتی، شرکت‌های وابسته به نهادهای عمومی و بخش خصوصی هر یک بخشی از پازل انرژی را در اختیار دارند، نبود یک نهاد فرادستی با قدرت راهبری و پاسخگویی، عملاً مدیریت را ناکارآمد کرده است. به گفته بستانچی ایران نیازمند ساختار نوینی در حکمرانی انرژی است که بر سه اصل استوار باشد که شامل؛ شفافیت در داده‌ها و تصمیمات پاسخگویی در برابر مردم و رسانه‌ها،  استفاده از فناوری برای بهینه‌سازی مصرف و تولید باشد . او تاکید کرد: از طرفی، بخش خانگی و عمومی نیز نمی‌تواند از این معادله کنار بماند. مصرف بی‌رویه انرژی در ساختمان‌های غیرکارآمد، عدم آموزش شهروندان درباره مصرف بهینه، و نبود مشوق‌های مالی برای صرفه‌جویی، همچنان انرژی را به کالایی «ارزان و بی‌ارزش» در ذهن مردم تبدیل کرده است. برای عبور از این بن‌بست، دو مسیر باید همزمان طی شود که اطلاع‌رسانی هدفمند و دقیق درباره شرایط بحرانی و نقش شهروندان در مرحله نخست و سپس اجرای سیاست‌های تشویقی و تنبیهی مثل پاداش مصرف کمتر یا اعمال سقف منطقه‌ای در مصرف برق و گاز است که باید به مرحله اجرا در آید.

کلیدواژه

جنگ

مهدی بستانچی

ارسال نظرات

captcha
کاریکاتور هفته
روزنامه پیام عسلویه
روزنامه رویداد پارس
پارس جنوبی