بوشهری ها /صدیقه بهزادپور – روزنامه نگار/ ممانعت از هدررفت آب و تلاش برای استفاده بهینه از منابع آبی و یافتن راهی برای جلوگیری از تشدید بحران با توجه به تشدید تغییرات اقلیمی و کمبود آب، از جمله پارامترهای مهمی است که در سراسر جهان بر آن تاکید داشته و سعی در عملیاتی کردن راههای مناسب در این راستا هستند. قطعاً ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و برخی از استانهای گرمسیری مانند بوشهرشرایط دشوارتری را در مقایسه با دیگر شهرهای کشور تجربه می کنند. در این وضعیت نگرانکننده کانالهای آب در برخی از مناطق شهرستان دشتستان و مناطق دشت شبانکاره و آبپخش،علاوه بر هدررفت آب و انرژی به دلیل بی توجهی به مسائل ایمنی و سقوط افراد زیادی در آن، موجب اعتراضات فراوان مردمی شده که تاکنون پاسخی به مطالبات خود دریافت نکرده اند.
مطالبه ای از جنس آب
به دنبال سقوط تعداد زیادی از جوانان، کودکان و... در کانالهای آب در منطقه دشتستان به ویژه دشت شبانکاره وآبپخش در بوشهر، این منابع آبی تبدیل به کانون خطرناک و مرگباری تبدیل شده اند و زنگ خطر را برای جان مردم به صدا درآورده و موجب بلند شدن فریاد اعتراض مردم منطقه شده است، بیآنکه تغییری اساسی در رویکردهای مدیریتی و نظارتی صورت گیرد. به روایت مردم منطقه، در سالهای اخیر، دهها نفر از مردم این منطقه، از کودک و نوجوان تا مردان و زنان جوان، در این کانالهای روباز و بدون نظارت فنی، بیپناه و رها شده جان باختهاند. حادثه تلخ مرگ مهندس جوان، اسماعیل بیداری، در اردیبهشتماه امسال تنها نمونهای از فجایعی است که میتوانست به سادگی پیشگیری شود، اگر تنها تابلو هشدار، حفاظ، یا گشت ایمنی در مسیر وجود داشت. این وضعیت نابسامان و تکرار حوادث دلخراش، موجی از خشم، غم و مطالبهگری را در میان مردم برانگیخته است که درنهایت به مطالبه دسته جمعی برای عزل مدیران ناکارآمد اداره آب منطقهای بوشهر منتهی شده است. بر اساس این گزارش؛ مردم این منطقه این مطالبه را نه تنها نشانهای از یک اعتراض محلی، بلکه نمونهای روشن از مطالبهگری مسئولانه برای حفظ جان و کرامت انسانی در برابر بیتفاوتیهای سازمانی اعلام کردند و خواستار اقدام فوری جهت تغییر مدیریت در اداره آب منطقهای و اجرای یک بسته عملیاتی برای ایمنسازی کانالها و تغییر ساختار انتقال آب شدند.
گودالهای مرگ
به اعتقاد کارشناسان؛ توجه به مطالبات مردمی علاوه بر تامین امنیت جانی مردم با ضرورت به کارگیری مدیران کارآمد و دقیق به خواسته های بومیان، مشخص می سازد که قطعاً، انتصاب مدیرانی که صرفاً با تکیه بر روابط سیاسی یا اداری مسئولیت گرفتهاند، آن هم در بخشهای حیاتی چون منابع آب و امنیت جانی، پیامدهایی جبرانناپذیر دارد، چرا که به اعتقاد این افراد؛ اینکه کانالهایی که روزگاری نماد آبادانی و حیات کشاورزی منطقه بودند، امروز به گودالهای مرگ تبدیل شدهاند، نتیجه همین بیتدبیریهای مزمن است. این گزارش حاکی است؛ با وجود اینکه طی گزارشهای مردمی به مقامات مسئول بارها درخواست رسیدگی به این کانالها که بدون هیچگونه دریچه ایمنی یا تابلوهای هشدار در نزدیکی مناطق مسکونی قرار دارند، یا بدون فنس یا پوشش فیزیکی مناسب باعث شده حتی کودکان و عابران عادی هم در معرض خطر باشند.، هیچ توجهی به این امر نشده است، این در حالی است که اصول اولیه ایمنی در طراحی و بهرهبرداری از کانالها در دنیا بهطور کامل تغییر کرده و دیگر استفاده از کانالهای روباز در مناطق پرجمعیت امری منسوخ به شمار میآید.
هدررفت آب بی پایان
علاوه بر مسائل بی توجهی به مسائل امنیتی و جان مردم، قطعاً رعایت شاخص های صرفه جویی آب، رویکردی است که فقط ویژه یک شهر، منطقه یا ... نیست، بلکه با نگرشی کلان و آیندهنگر ایرادهایی نیز به ساختار انتقال آب در این منطقه نیز انتقادهایی از سوی مردم منطقه به نحوه آبیاری از طریق این کانالها وارد شده است و پیشنهاد تغییر سیستم به آبیاری تحت فشار یا انتقال از طریق لوله را مطرح شده است. این پیشنهاد هم در راستای جلوگیری از هدررفت منابع آبی، هم به دلیل مسائل زیستمحیطی و هم بهعنوان یک اقدام ایمنساز، کاملاً قابل دفاع است. در بسیاری از کشورها، جایگزینی کانالهای سنتی با سیستمهای بسته مدرن باعث شده میزان اتلاف آب تا ۵۰ درصد کاهش یابد و امنیت جانی ساکنان حاشیه نیز بهشدت ارتقا یابد. به اعتقاد کارشناسان؛ بیتوجهی به ایمنی کانالها میتواند مشمول اهمال در انجام وظایف قانونی و تهدید علیه بهداشت عمومی محسوب شود و از این رو دستگاههای نظارتی و قضایی میتوانند بر اساس بندهای صریح قانون مسئولیت مدنی، مدیران مربوطه را بابت خسارات جانی و مالی وارد شده، مورد پیگرد قرار دهند. اما آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد، پیشگیری از تکرار چنین فجایع انسانی است؛ چیزی که تنها با تغییر نگرش در سطوح مدیریتی ممکن خواهد شد.
چرخه مرگ زیر سایه بی توجهی
این گزارش حاکی است؛ باوجود اعلام چندین باره این معضل در طرق مختلف، درباره ناایمن بودن مسیرهای انتقال آب در شبانکاره و آبپخش،. با این حال، بیتوجهی سیستماتیک به این هشدارها، باعث شده چرخهای از مرگ، تکرار و فراموشی شکل بگیرد؛ تا جایی که بسیاری از مردم نسبت به وقوع چنین حوادثی دیگر دچار نوعی بیحسی اجتماعی شدهاند. حال آنکه مسئولیت اصلی متوجه نهادهایی است که باید پیش از هر حادثه، راه چارهای بیندیشند. در حالی که استان بوشهر، با دارا بودن منابع قابل توجه آب سطحی و زیرزمینی و نیز یکی از قطبهای کشاورزی جنوب کشور، نیازمند مدیریتی خلاق، پاسخگو و متخصص در حوزه آب است. اداره آب منطقهای این استان نمیتواند با رویکردی سنتی، منفعل و صرفاً اداری اداره شود. مدیرانی که از پشت میزهای اداره، بدون درک واقعیتهای میدانی، تصمیمسازی میکنند، نهتنها کمکی به حل بحران نمیکنند، بلکه خود بخشی از بحران میشوند.
دادخواهی از دولت ومجلس
از سوی دیگر، نمایندگان مجلس نیز وظیفه دارند نظارت مؤثرتری بر عملکرد دستگاههای اجرایی در حوزه انتخابیه خود داشته باشند. وقتی مردم با چنین شفافیت و جدیتی خواهان ورود نماینده خود به یک موضوع مشخص شدهاند، انتظار دارند که این مطالبه در دستور کار نظارتی و حتی قانونی مجلس قرار گیرد. سؤال از وزیر نیرو، تحقیق و تفحص از عملکرد اداره آب منطقهای بوشهر یا حتی تشکیل کمیته بررسی مستقل، از جمله اقدامات ممکن در این زمینه است. از سوی دیگر، رسانهها و افکار عمومی نقشی بیبدیل در پیگیری چنین موضوعاتی دارند. مطالبهگری مردم، هرچند پرهزینه و زمانبر باشد، در نهایت راهی برای اصلاح ساختارهای ناکارآمد و احیای کرامت انسانی در جامعه است. در نهایت اینکه، اکنون چشم امید بسیاری از مردم دشتستان و مناطق مجاور به تصمیم استاندار بوشهر و نماینده مجلس است. آیا اینبار صدای مردم شنیده خواهد شد؟ آیا اسماعیل بیداری، آخرین قربانی بیتوجهی به ایمنی خواهد بود؟ پاسخ به این پرسشها، نه در وعدهها، که در عمل مشخص خواهد شد.
عکس