بوشهری ها / مفهوم «اقتصاد دریامحور» بهعنوان یکی از راهبردهای توسعه پایدار در اسناد بالادستی کشور، در برنامه های توسعه کشور از جمله؛ برنامه توسعه هفتم، مورد تاکید قرار گرفته است. اما آنچه که در عمل مشاهده می شود، با آنچه که در برنامه ریزی های تئوری به آن پرداخته می شود، بسیار متفاوت است. به گفته کارشناسان؛ این امر بیشتر ناشی از تفاوت معنادار ظرفیتهای بالقوه کشور و برنامه ریزیها در حوزه های مختلف به ویژه در استانهای ساحلی و میزان بهره وری از این ظرفیتهاست.
به گزارش بوشهری ها به نقل از روزنامه «رویداد پارس»، اقتصاد دریامحور مفهومی استراتژیک در ادبیات توسعهای کشورهایی است که از سواحل گسترده و منابع غنی دریایی بهرهمند هستند. این نوع اقتصاد، علاوه بر ایجاد اشتغال پایدار و درآمد ارزی قابلتوجه، زمینهساز توسعه پایدار در ابعاد گوناگون است. ایران با برخورداری از بیش از ۵۸۰۰ کیلومتر نوار ساحلی در جنوب و شمال، جایگاهی بالقوه برای تبدیلشدن به یکی از قدرتهای منطقهای در حوزه اقتصاد مبتنی بر دریا دارد. اما آنگونه که باید و شاید، این ظرفیتهای طبیعی به داراییهای عملیاتی و اقتصادی تبدیل نشدهاند. در این میان، استان بوشهر بهعنوان یکی از مهمترین قطبهای دریایی کشور، موقعیتی منحصربهفرد در تحقق راهبرد اقتصاد دریامحور دارد؛ ظرفیتی که هنوز بهدرستی بالفعل نشده و نیازمند توجهی جدی در حوزه زیرساختی، سرمایهگذاری، دیپلماسی اقتصادی و بهرهگیری از توان بخش خصوصی است. به گفته کارشناسان؛ اقتصاد دریامحور مفهومی فراتر از بهرهبرداری صرف از منابع دریا است، این الگو شامل توسعه صنایع دریایی، شیلات، گردشگری ساحلی و دریایی، حملونقل دریایی، تولید انرژیهای نو (مانند انرژی باد و خورشید در مناطق ساحلی)، محیطزیست دریایی، سرمایهگذاری در بنادر و لجستیک، و خدمات وابسته به تجارت دریایی است. در جهانی که بیش از ۹۰ درصد تجارت آن از طریق دریا انجام میشود، بیتوجهی به این ظرفیت، غفلت از یک موتور محرک توسعه ملی است.
چرا بوشهر؟
درمیان استانهای جنوبی، بوشهر با بیش از ۹۰۰ کیلومتر مرز آبی با خلیج فارس، همجوار با کریدورهای انرژی، نزدیکی به قطر و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، سابقه تاریخی در کشتیرانی و تجارت دریایی، و وجود زیرساختهایی مانند بندر بوشهر، بنادر گناوه، دیر و کنگان، و حضور تأسیسات نفت و گاز عسلویه، یکی از استراتژیکترین استانهای ایران در حوزه اقتصاد دریامحور است. این استان از نظر اقلیم، منابع شیلاتی، ذخایر گازی فراساحلی، ظرفیت گردشگری و تنوع فرهنگی، یک موقعیت استثنایی برای توسعهای همهجانبه در حوزه اقتصاد دریایی دارد. اما با وجود این همه توانمندی، سهم آن از اقتصاد ملی و حتی از بودجه و توجهات حاکمیتی، تناسبی با ظرفیتهای بالفعل آن ندارد. در حقیقت اگرچه در برنامههای توسعهای، جایگاه اقتصاد دریامحور تعریف شده، اما در عمل، انسجام لازم برای اجرای این برنامهها وجود ندارد. نبود یک نهاد واحد هماهنگکننده، ناهماهنگی میان دستگاهها، ضعف در جذب سرمایهگذار، و نگاه مرکزگرایانه به منابع ساحلی، از موانع اصلی تحقق این چشمانداز است. تشکیل نهاد تخصصی توسعه اقتصاد دریا، تدوین سند جامع «توسعه اقتصاد دریا محور بوشهر» با مشارکت همه دستگاهها و نخبگان، تسهیلات مالی و حمایتی ویژه برای فعالان بخش خصوصی و استارتاپهای حوزه دریا، ایجاد برندینگ بوشهر بهعنوان «استان پیشگام اقتصاد دریا محور» بهصورت جدی، به کارگیری توانمندیهای شرکتهای دانش بنیان و استارتاپها در جوامع محلی از جمله رویکردهایی به شمار می آید که باعث می شود اقتصاد سنتی به دانش بنیانها و... منتقل شود.
گردشگری دریایی
بر اساس این گزارش؛ ساحلهای استان بوشهر، با چشماندازهای طبیعی، بافت سنتی و فرهنگی غنی، و پیشینهای طولانی در تجارت دریایی، ظرفیت تبدیلشدن به یکی از قطبهای گردشگری دریایی در منطقه را دارند. با این حال، نبود زیرساختهای مناسب مانند اسکلههای تفریحی، قایقهای گردشگری استاندارد، خدمات رفاهی و اقامتی در سواحل، ضعف در برندینگ گردشگری دریایی، و نگاه بخشینگر دستگاههای اجرایی، موجب شده تا این ظرفیت بزرگ به حاشیه رانده شود. به گفته کارشناسان؛ گردشگری دریایی میتواند منبعی مهم برای اشتغالزایی، افزایش درآمد خانوارهای ساحلنشین، جذب سرمایهگذار داخلی و خارجی، و ارتقاء تصویر استان بوشهر در سطح ملی و فراملی باشد. اما تا زمانی که این بخش بهصورت نظاممند و با برنامهریزی جامع در اولویت قرار نگیرد، همچنان گرفتار وضعیت رکود و بیبرنامگی خواهد بود.
شیلات؛ ثروتی عظیم در معرض تهدید
از سوی دیگر بوشهر یکی از قطبهای اصلی صید و آبزیپروری در کشور است، وجود اسکلههای صیادی متعدد، گونههای متنوع آبزی، و اقلیم مساعد برای پرورش میگو و ماهی، این استان را به بهشتی برای توسعه صنایع شیلاتی تبدیل کرده است، ولی صید بیرویه، عدم بهرهگیری از فناوریهای نوین در فرآوری و بستهبندی، نبود زنجیره ارزش افزوده، ضعف در صادرات هدفمند، و قاچاق گسترده محصولات دریایی، این ظرفیت را در معرض خطر قرار داده است. هرچند در سالهای اخیر برخی پروژههای پرورش میگو و ماهی در قفس در استان فعال شدهاند، اما نبود پشتیبانی مالی کافی، مشکلات تخصیص زمین، کمبود تسهیلات بانکی و ضعف در آموزش تخصصی بهرهبرداران، موجب شده تا این پروژهها با چالشهای جدی مواجه باشند. سرمایهگذاری هدفمند، آموزش جوامع محلی، توسعه صنایع تبدیلی، و نگاه صادراتمحور میتواند شیلات بوشهر را به یکی از پایههای اصلی اقتصاد دریامحور تبدیل کند.
حملونقل دریایی؛ ظرفیتی بلااستفاده
از طرف دیگر؛ حملونقل دریایی بهعنوان یکی از ارکان کلیدی اقتصاد دریامحور، در استان بوشهر کمتر از ظرفیت واقعی خود مورد استفاده قرار گرفته است. در حالیکه، نزدیکی به بنادر بزرگ منطقه، استان بوشهر سهم اندکی در ترانزیت کالا دارد، اما ضعف در اتصال راهآهن به بنادر، مشکلات زیرساختی در بندر بوشهر، محدودیتهای حقوقی و گمرکی، و نبود برنامه جامع لجستیکی باعث شدهاند که این استان به جای آنکه به دروازه صادرات و واردات کشور تبدیل شود، در حاشیه باقی بماند. در حالیکه توسعه حملونقل ترکیبی (دریایی-ریلی-جادهای)، نوسازی ناوگان دریایی، تسهیل امور گمرکی، و اتصال بنادر بوشهر به کریدورهای بینالمللی میتواند تحولی عظیم در اقتصاد منطقهای و ملی رقم بزند.
محیطزیست دریایی؛ میراثی در خطر
به اعتقاد صاحبنظران؛ محیطزیست دریایی بوشهر نیز با افزایش بهرهبرداری از منابع دریایی و توسعه صنایع سنگین در مناطق ساحلی، با تهدیدهای جدی مواجه است. بعلاوه آلودگی نفتی، تخلیه پساب صنعتی به دریا، تخریب زیستگاههای مرجانی و صیادی، و بیتوجهی به مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی، از جمله تهدیدهایی هستند که در صورت استمرار، توسعه پایدار در این استان را با چالش مواجه خواهند کرد. از این رو برنامهریزی برای حفاظت از اکوسیستمهای دریایی، پایش مستمر آلودگیها، همکاری بینالمللی در زمینه حفاظت محیطزیست خلیج فارس، و ارتقاء فرهنگ محیطزیستی در جامعه محلی، از الزامات توسعه اقتصاد دریامحور در بوشهر است. همچنین پایانههای نفت و گاز در منطقه پارس جنوبی و نقش استان بوشهر در زنجیره انرژی کشور، به این استان جایگاهی کلیدی در امنیت انرژی ایران داده است، ولی بهرهبرداری از این مزیت نیز عمدتاً به سود شرکتهای فراملی یا تهرانمحور بوده و کمتر به تقویت زیرساختهای اقتصادی و اشتغال پایدار بومیان منجر شده است. در این راستا ضروری است؛ توسعه صنایع دریایی، تعمیرات کشتی، ساخت سکوهای نفتی، و خدمات فنی و مهندسی مرتبط، بهصورت بومی و دانشبنیان در استان گسترش یابد، بعلاوه همچنین میتوان از ظرفیت بوشهر برای تولید انرژیهای نو مانند انرژی خورشیدی و بادی در مناطق ساحلی استفاده کرد.
بوشهر؛ قطب مغفولمانده اقتصاد دریامحور ایران
جایگاه جغرافیایی بوشهر، دسترسی مستقیم آن به خلیج فارس، نزدیکی به بازارهای مهم کشورهای عربی و ارتباط سنتی و تاریخی با بنادر جنوبی خلیج فارس، موقعیتی استراتژیک برای توسعه تجارت دریایی فراهم کرده است. بندر بوشهر و بنادر تابعه آن، در صورت بهرهمندی از زیرساختهای مدرن، میتوانند به کانونی برای ترانزیت کالا، صادرات غیرنفتی، و واردات هدفمند تبدیل شوند. اما متأسفانه، زیرساختهای فعلی حملونقل دریایی در این استان نهتنها متناسب با ظرفیتهای موجود نیست، بلکه در مقایسه با کشورهای همسایه از جمله امارات، قطر و حتی عمان، در سطح پایینتری قرار دارد. این شکاف زیرساختی، نه تنها فرصتهای طلایی تجاری را از بین میبرد، بلکه سرمایهگذاران را نیز نسبت به ورود به این حوزه مردد میسازد.
از حرف تا عمل اقتصاد دریامحور در برنامه هفتم توسعه
این گزارش می افزاید؛ در برنامه هفتم توسعه، برای نخستینبار، توجه ویژهای به تقویت اقتصاد مبتنی بر دریا و حملونقل دریایی شده است. اختصاص بخش قابلتوجهی از اعتبارات ترانزیتی و لجستیکی به بنادر جنوبی، از جمله بوشهر، نشانهای از درک اهمیت این حوزه توسط سیاستگذاران است. اما این رویکرد تنها در سطح اسناد باقی مانده و به اجرا و عملیات تبدیل نشده است. زیرساختهایی مانند اسکلههای مدرن، انبارهای پشتیبان، سیستمهای مدیریت هوشمند بار، خطوط ریلی متصل به بندر، ناوگان حملونقل دریایی، و گمرکهای چابک و دیجیتال هنوز در بسیاری از بنادر استان، از جمله بندر دیر، گناوه و دیلم، یا وجود ندارند یا در وضعیتی نیمهکاره بهسر میبرند. به باور تحلیلگران؛ یکی از مهمترین حوزههایی که در چارچوب اقتصاد دریامحور باید به آن توجه شود، تقویت ناوگان حملونقل دریایی است. هماکنون بخش قابلتوجهی از صادرات و واردات کشور از طریق بنادر جنوبی انجام میشود، اما عمدهی این فرآیند از مسیر بنادر بزرگی همچون بندرعباس و بندر امام خمینی عبور میکند. این در حالی است که بندر بوشهر، با وجود موقعیت جغرافیایی ممتاز و هزینههای پایینتر، سهم کمتری از این چرخه را به خود اختصاص داده است. دلیل اصلی این عقبماندگی، کمبود ناوگان مدرن و عدم وجود خطوط منظم کشتیرانی میان بوشهر و کشورهای حوزه خلیج فارس است. این ضعف نهتنها ظرفیتهای صادراتی استان را بلااستفاده نگه داشته، بلکه فرصت جذب ارز و توسعه بازارهای هدف صادراتی را نیز از بین برده است. قطعاً اقتصاد دریامحور نه یک شعار، بلکه ضرورتی انکارناپذیر در شرایط فعلی ایران است؛ ضرورتی که تحقق آن در گروی نگاهی راهبردی، تقویت زیرساختها، ایجاد نهادهای پشتیبان، و باور به ظرفیتهای بومی و منطقهای همچون بوشهر خواهد بود. به نظر می رسد؛ زمان آن رسیده که نگاه توسعهای کشور از محورهای زمینی به دریا بازگردد و آیندهای جدید بر بستر خلیج فارس برای ایران ترسیم شود.
عکس