سیاست / شناسه خبر: 62840 / تاریخ انتشار : 1399/9/29 14:48
|

شب یلدا یا روز یلدا؟

بوشهریها| تعریفِ یلدا، ریشه واژه یلدا، یلدا، واقعیّت و باورها، اهمیّت شب یلدا، مراسم یلدا و یلداسروده‌های نگارنده.

بوشهری ها /غلامرضا ایزدپناهی- این نوشتار، به ترتیب موارد زیر را به طور خلاصه در بر می گیرد:

تعریفِ یلدا، ریشه واژه یلدا، یلدا، واقعیّت و باورها، اهمیّت شب یلدا، مراسم یلدا و یلداسروده‌های نگارنده.
1-تعریف یلدا
شب یَلدا بلندترین شب سال در نیمکره شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از 30 آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماهِ دی (نخستین روز زمستان) گفته می‌شود. این شب در نیمکره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و از آن زمان به بعد طول روز، بُلند‌تر و طول شب، کوتاه‌تر می‌شود.
در بُرهانِ قاطع ذیل واژه « یَلدا » چنین آمده‌ است:
یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جَدْی و آخر قوس باشد و آن درازترین شب‌هاست در تمام سال و در آن شب و یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جَدْی تحویل می‌کند . . . و بعضی گفته‌اند: شب یلدا یازدهم جَدی است.
2-ریشه واژه یلدا
یلدا واژه ای سُریانی است که به زبان پارسی وارد گردیده. سُریانی زبانی سامی و شاخه ای از زبانِ آرامی بوده که در بخش هایی از میان رودان (بین النحرین) رواج داشته است. زبان قوم آشوری، شکلِ بازمانده ی زبان سُریانی است. آشوریان و کلدانیان، در غربِ ایران، شمال عراق، شمال سوریه و جنوب ترکیه پراکنده اند.
حدودِ 227 واژه سُریانی (مستقیم یا غیرِ مستقیم) به زبان فارسی وارد شده است، که یکی از آنها «یلدا» است. واژه یلدا، از ریشهِ «یَلد» گرفته شده است.که یَلد به معنای زادَن است. کلمه های: ولَد، تولّد، یولد، تولید، والد، والده، ولادت، مولود، توالد، ولید و مشابه از آن، ریشه یلدا مشتق شده است.
یلدا همچنین به معانیِ کودک (نوزاد، زاده) نیز به کار می رود. که معانیِ ثمر، میوه، جشنِ شبِ یلدا، که شب اوّل زمستان[زایش خورشید و به تعبیری] (فصل زایش برف) است از آن استخراج گردیده است (اخوان زنجانی،1390).
یَلدا به معنای «زایش_زادروز» و تولّد است. ایرانیان باستان با این باور که فردای شبِ یلدا، با دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‌شوند و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایشِ مِهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن جشنِ بزرگی برپا می‌کردند و از این رو به دهمین ماه سال «دی» می‌گفتند که ماه تولّد خورشید بود. دی در دین زرتشتی به معنی دادار و آفریننده است (دهخدا).
دی (dey) از «day» زبانِ پهلوی و ازdadhva» » اوستایی آمده است که به معنای خداوند و آفریدگار است. ماهِ دی در تقویم مذهبی ایرانِ باستان آغاز سال نوِ مذهبی بوده است چنان که میراث آن از راه میترائیسم به مسیحیت و تقویم امروزی نیز رسیده است.
در دورانِ کهنِ فرهنگ اوستایی، واژه «sareda» و «saredha» (سَرِدَ) و (سَرِذَ) که مفهوم «سال» را افاده می کند، خود به معنای «سرد» است و به معنی بشارت پیروزی اورمَزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است (هاشم رضی، 1392). 
3- یلدا، واقعیت و باورها
مردم دورانِ باستان و از جمله اقوام آریایی ( هند و ایرانی- هند و اروپایی ) دریافتند که: کوتاه‌ترین روزها، آخرین روز پاییز و [بلندترین شب] شبِ اولِ زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شب‌ها کوتاهتر می‌شوند. از همین رو آنرا شبِ زایش خورشید نامیده و آغاز سال قرار دادند (هاشم رضی،1392) نخستین روز زمستان (روز اول دی ماه) در نَزدِ خرّم دینان، که پیرو مزدک هستند نیز سخت گرامی و بزرگ دانسته می‌شود و از آن با نام «خور»، «خُره روز» «خُرّم روز» یاد می‌گردد و آیین‌هایی ویژه در آن روز برگزار می‌شود. این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستان هنوز در میان برخی اقوام دیده می‌شود که نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان) است. در قانون مسعودی نیز «خُره روز» ثبت گردیده است.
برخی گفته اند که مردمان باستان، این شب را بسیار شوم و نامبارک می‌دانستند، از این رو تا سپیده‌دم بیدار می‌مانند و در کنار یکدیگر، خود را سرگرم می‌کردند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی، روحیه آنان را تضعیف نکند. در این مورد، هاشم رضی، به نقل از بُرهان قاطع می نویسد: . . . و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک می‌باشد.
شبِ چله: از یَلدا به عنوان « شبِ چله » نیز یاد می‌کنند، زیرا که چهل روز پس از آن (دهم بهمن)، جشنِ سده برگزار می‌شود. یلدا و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنّتِ باستانی است. این سُنّتِ باستانی ریشه در دامداری و کشاورزی دارد. دامداری و کشاورزی بنیان زندگی مردمِ روزگاران دور و گذشته بوده است. آنان بر اثرِ تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت‌های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و مُکانِ ستارگان تنظیم کنند و این پایهِ علمِ نجوم بود.
در گاهشماری سالانه، دو چِله وجود دارد:چِلهِ تابستان و چِلهِ زمستان
واژه چِله (مُخففِ چِهله)، اگرچه از چِهل گرفته شده ولی صرفاً نشان دهنده ی گذشتِ یک دوره ی زمانیِ مُعیّن است و نه الزاماً چِهل روز (معین).
چِلهِ تابستان و چِلهِ زمستان هرکدام دو بخش می باشند: چِلهِ بُزرگ (40 روز) و چِلهِ کوچک (20 روز). چِلهِ بزرگِ تابستان از اول تیر تا حدود دهم مُرداد و چِلهِ کوچکِ تابستان از دهم مرداد تا آخر مُرداد.
چِلهِ بزرگِ زمستان از اول دی تا دهم بهمن و چِلهِ کوچکِ زمستان از یازده بهمن تا سی ام بهمن.
4- اهمیت شبِ یَلدا
موضوعِ فوق العاده مهم این است که جدایِ از مواردِ باورها (تولّدِ مهر و نظایر آن)، اهمیّت شب یلدا به خاطر بلند بودنِ آن شب نیست، بلکه  به خاطرِ روزِ پس از آن می باشد که روزِ زایشِ خورشید است. یلدا نویدِ تولّدِ خورشید می دهد.
بنابر این، بر خلافِ نظر بُرهانِ قاطع، یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز نیست، بلکه نخستین روز زمستان است و اصولاً یلدا به روز گفته می شود، نه به شب! نخستین روزِ زمستان که کوتاه ترین روز سال است «یَلدا» نام دارد. بنابر این، شبِ پیش از آن که آخرین شبِ پاییز و طبعاً بلندترین شبِ سال نیز هست، «شبِ یلدا» می باشد.
انواع مدل جدید تزیین شب یلدا 99 +مدل جدید تزیین میز و سفره شب چله ۹۹
5- مراسمِ شبِ یلدا
در گذشته، آیین‌هایی در این هنگام برگزار می‌شده است که یکی از آنها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده بوده است. جشنی که از لازمه‌های آن، حضور کهنسالان و بزرگان خانواده، به مثابه نمادِ کهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و همچنین خوراکی‌های فراوان برای بیداری درازمدت که همچون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخِ خورشید باشند (مرادی غیاث آبادی).
سفره شب یلدا، «میَزْد» Myazd نام داشته و شامل میوه‌های تر و خشک و نیز آجیل یا «لُرْک» Lork بوده است. اکنون، علاوه بر آجیل، در هر منطقه ای، میوه های مربوط به همان مکان را استفاده می کنند از جمله  در شمال ایران، اَزگیل و سنجد از میوه های شب یلداست. ولی انار و هندوانه میوه های پایه و اصلیِ شبِ یلدا می باشند. چرا انار و هندوانه؟ زیرا: این دو میوه، دو ویژگی را یکجا دارند: 1) هردو سُرخ اند (به رنگِ خورشید) و 2) هردو پُردانه اند (زایندگی و فزایندگیِ زیاد). در بوشهر اما، علاوه بر انار و هندوانه نارنگی و پشمک نیز می از ضروریات سفره شب یلداست.
به طور کلی، اکثر مردم فلات ایران و بسیاری از دیگر اقوام همجوار، با حافظ خوانی و فردوسی خوانی، خوردن تنقلات و میوه ها، به ویژه انار و هندوانه و با شنیدن صحبت ها و داستان های بزرگ ترها شب را به صبح می رسانند و معتقدند که  صبح بعد از این شبِ طولانی، روز پیروزی خورشید بر سیاهی و تاریکی هاست.
در ادبیّات و فرهنگِ فلاتِ ایران، به چند دلیل شب یلدا را پاس می دارند؛
- چون این شب دراز ترین شبِ سال است، پس برای هرچه کوتاه تر کردنِ آن، گِرد هم می آیند.
-در آرزو، و با اطمینان از گذشتِ این شب و فرارسیدنِ روزهای بُلند تر، پیشاپیش جشن می گیرند.
-این جشن به سُنّت تبدیل شده است.
6- یلداسروده‌های نگارنده:
-شبِ یَلدای بی مهتاب و بی اَبر / مُنجّم گر ببیند، کِی کُنَد صبر؟
-مُنجّم باشم و یَلدا پرستم / شبِ تاریک، دل بُرده زِ دستم
بیابان و شبِ بی ماه و بی اَبر/ تِلِسکُپ در بَر و دوربین به شَستم!
-چه خوش بی شامِ یَلدا بیشتر بی/ نه ابری، نه غباری، نه قمر بی
کُمِت توّ کرده باشی تو بیابون/ ستاراُی آسمون هم سیت کپَر بی
-در شب یلدا، فروغِ مهرتان پاینده باد / زایشِ خورشیدِ نو، بر چهرتان زاینده باد                                                                        
 

کلیدواژه

غلامرضا ایزدپناهی

شب یَلدا بلندترین شب سال

سفره شب یلدا

ارسال نظرات

captcha
کلینک زیبایی
نمایشگاه  پتروشیمی